در خانه ناز دانه امام حسین حضرت رقیه برویم. یکی از رفقای اهل منبر می گفت: چند روز سوریه رفتم در زینبیه که بیرون دمشق است پرسیدم اینجا عالمی نیست؟ گفتند: چرا یک سیدی است. به دیدنش رفتم گفتم: شما که چند سالی در دمشق بودید آیا معجزه ای ندیدید. گفت: چرا خیلی دیدم ولی یکی را می گویم. خانمی در لبنان مسیحی بود و دختری بچه ای داشت این دختر مریض می شود پاهایش فلج می شود معالجه می کنند می بینند فایده ندارد می گویند در دمشق دکترهای متخصصی هست آنجا ببر شاید معالجه بکنند. این خانم به دمشق می آید اتاقی کرایه کرده بود یک روز صبح که مشغول پرستاری از دخترش بود دید بچه خوابیده می گوید بروم یک ناشتایی و صبحانه ای بخرم بیاورم. می آید بیرون می بیند که عده ای لباس سیاه به تن کرده اند. می پرسد چه خبر است؟ می گویند: این ها شیعه هستند امروز روز عاشوراست برای امام حسین عزاداری می کنند. این خانم چون خودش هم دلشکسته بود حواسش پرت می شود یادش می رود که بچه در خانه تنهاست دنبال دسته راه می افتد به حرم حضرت رقیه می رود. در حرم خیلی گریه می کند عرض می کند خانم این دختر من فلج است من مسلمان نیستم ولی می گویند: شما باب الحوائج اید. حواسش نبود تا نزدیک ظهر در حرم می ماند یک وقت متوجه می شود که دخترش در خانه تنهاست با سرعت ماشین می گیرد به خانه می آید در خانه را باز می کند می بیند دخترش دارد در خانه بازی می کند و پاهایش سالم است. می گوید: دخترم چه شده؟ می گوید: وقتی شما رفتید من از خواب بیدار شدم تنها بودم یک وقت دیدم که در خانه باز شد یک دختر سه چهار ساله ای آمد و گفت: مادرت از من شفای تو را خواسته تو دیگر خوب شدی بلند شو، و تا حالا با من بازی می کرد الان رفت. گفتم: تو که هستی؟ گفت: من همان هستم که مادرت برایم گریه کرده، من رقیه بنت الحسین هستم. این خانم مسیحی را از در خانه اش رد نمی کند. جان عالمی به قربانت، کدام دختری طاقت دارد که سر پدرش را برایش ببرنند. یک وقت پارچه را کنار زد دید سر بریده بابا را آوردند.

  • عمه بیا گمشده پیـدا شده کنج خرابه شـب یـلـدا شـده
  • بـس دویـدم عـقـب قافله پای من از زه شده پرآبله

روضه خوان کوچک امام حسین دارد ناله می کند، بابا جان! چه کسی من را در کودکی یتیمم کرد؟ کدام نانجیبی محاسنت را از خونت خضاب کرده؟ او گریه می کند و اهل بیت ناله می زنند. اما یک وقت دیدند سر یک طرف و رقیه یک طرف افتاد از فراق پدر جان به جان آفرین تسلیم کرد.

حجة الاسلام و المسلمین فرحزاد