24 آبان 1393, 14:4
كلمات كليدي : بي كاري پنهان، نيروي كار، پيامدهاي بي كاري، جمعيت
نویسنده : مهدي طباطبايي
به توقف طولانی کار به علل گوناگون بیکاری اطلاق میشود و ممکن است در باب یک صنعت، ماشین و یا در مورد یک کارگر به کار برده شود؛ ولی در زبان محاوره بیکاری عبارت است از توقف اجباری کار توسط کارگران یا مزدبگیران؛ خواه به جهت پیدا نکردن کار و خواه به دلیل اخراج آنان از محل کار قبلی باشد. همچنین بیکاری در مورد جمعیتی به کار برده میشود که توان فعالیت داشته باشند. لذا کسانی که توان فعالیت ندارند، مانند پیران، کودکان، معلولین و از کار افتادگان در زمره بیکاران به حساب نمیآیند. بنابراین بیکاری شامل افرادی میشود که در سن فعالیت بوده و توان فعالیت داشته و در جستجوی کار میباشند.
گاهی مواقع بیکاری به صورت آشکار و واقعی نمیباشد که بدان بیکاری پنهان اطلاق میشود. بیکاری پنهان عبارت است از یک بیکاری نامطلوب که در آن قطع کار به چشم نمیخورد، بلکه اولاً نیروی کار به جای فعالیت در بخش تولید به واسطهگری، دلالی و مشاغل خدماتی بدون بازده مشغول است و ثانیاً کارگران بسیاری در زمینههایی به کار گرفته میشوند که در آن، شمار کارگران نسبت به کار فزونی دارد؛ از این رو، هر کس خود را در حال کمکاری میبیند. لذا در تعریف بیکاری پنهان گفتهاند که بیکاری پنهان شامل افراد فعال و ظاهراً شاغلی است که عملاً نقشی در تولید یا در پیشرفت کار ندارند و با حذف آنها خللی عمده به گردونه کار وارد نمیآید.
این نوع بیکاری در بخش صنایع کمتر بروز میکند و حال آنکه در بخش کشاورزی (واحدهای کوچک و غیر مولد خانوادگی) به دلیل پیدایی روستائیان فقیر با تولید و مصرف اندک و اقتصاد بخور و نمیر؛ همچنین در بخش خدمات) کارمندان، شاغلین، خردهفروشی و آنها که کالایی را دست به دست میگردانند) به دلیل فراوان شدن دست فروشها، شاغلینی که بازدهی ناچیز دارند، تورم کارمندان اداری و غیره، بیشتر تجلی مینماید.
این بیکاری از شرایط ساختی اقتصادهای کمرشد و دوگانگی درونی آنان منبعث میشود. به خاطر اینکه در این گونه اقتصادها، به جهت نارسایی سرمایه، در مقایسه با نیروی کار در دسترس، نوعی کمکاری دایمی پدید میآید.
در مواردی چند، وجود نیروی انسانی زاید در بازار کار را، بیکاری پنهان میخوانند؛ چرا که این پدیده موجبات عرضه نیروی کار فراوان را فراهم میسازد و از طرفی کارگرانی که مزد کافی دریافت نمیدارند، به کاهش تولید دست میزنند و در نتیجه نیروی کار به طور کامل مورد استفاده قرار نمیگیرد.
از آنجا که بیکاری پنهان، با عواملی که مبین کم رشدی هستند مرتبط میباشد، حل این نوع بیکاری نیز به مسایلی چون رفع بیکاری، ایجاد مشاغل سودبخشتر، آموزش حرفهای، سیاست سرمایهگذاری و دستمزد، تحرک اجتماعی - حرفهای کارگران و به طور کلی حذف دوگانگی بین اقتصاد بازار و اقتصاد معیشتی، مربوط میشود.
باتوجه به آنچه بیان شد، این نوع بیکاری در حیات افراد کمدرآمد، اقلیتهای قومی و نژادی، افراد غیر ماهر، ساکنان مناطقی که به رکود دچارند، روستائیان و... بیشتر رواج دارد.
پیامدهای بیکاری چه به صورت آشکار و چه به صورت پنهان برای کسانی که بدان مبتلا هستند شامل فراوانی موارد فقر، ضعف بنیه، مرگ و میر، انحطاط روحیه و خرابی روابط در خانواده میشود. بیکاری برای کل جامعه شامل پیامدهای زیر است:
الف) به ثمر نرسیدن سرمایهگذاری اجتماعی«نیروی انسانی» که از طریق آموزش و پرورش صورت گرفته است؛
ب) ضرر خوردن به درآمد مالیاتی دولت؛
ج) سنگینتر شدن مخارج تأمین مزایای بیکاری که اعتبارات سایر بخشهای رفاه اجتماعی را به مخاطره میاندازد.
امروزه با اینکه بخش صنایع و ایجاد واحدهای بزرگ تولیدی در حال گسترش است، برخی دانشمندان استدلال کردهاند که حدوث تغییرات در ماهیت تولید صنعتی و بویژه رشد روند خودکار شدن صنایع و بزرگتر شدن ابعاد بخش خدماتی، موجب افزایش نرخ بیکاری و مخصوصاً بیکاری پنهان میشود. در نتیجه، حصول اشتغال کامل از محالات است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان