كلمات كليدي : امام باقر(ع)، مكتب علمي تشيع
«أنا مدينة العلم و عليٌ بابها فَمن أَراد الحكمة فليأتها من بابها»[1]
سالها از بيان دلنشين و زيباي حضرت ختمي مرتبت (صلياللهعليهوآله) گذشت ولي نه اشخاص توفيق استفاده از اين علوم را داشته و نه شرايط زمان و مكان و حكومتها اجازۀ بهرهبرداري از اين اقيانونس عظيم و عميق را داد.
وجود و ظهور يازده امام بعد از وجود مقدس اميرالمؤمنين علي (عليهالسّلام) لطفي بزرگ براي امتي كه قدرشناس وجود نازنين، آن اولياء الهي نبودند.
بهترين موقعيت و شرايط يك نهضت و قيام بزرگ علمي در زمان امام باقر (عليهالسّلام) به وقوع پيوست. در آن شرايطي شيعه مثل سالهاي پيش از آن حضرت در تنگنا نبود. و اين موقعيّت باعث شد تا آن امام به نشر و اشاعۀ حقايق و معارف الهي پرداختند و مشكلات علي را تشريح و جنبش علمي دامنهداري را به وجود آورد و مقدمات تأسيس يك دانشگاه بزرگ اسلامي را كه در دوران امامت فرزند گراميش امام صادق (عليهالسّلام) به اوج رسيد، پي ريزي شود.
امام پنجم (عليهالسّلام) در علم، زهد، عظمت و فضيلت سر آمد همۀ بزرگان بنيهاشم عصر خويش بود و مقام بزرگ علمي و اخلاقي او مورد تصديق دوست و دشمن بود. لقب آن حضرت «باقر» است كه حضرت رسول اكرم (صلياللهعليهوآله) به ايشان عطا فرمود و در مورد ايشان فرمودند:
«یَبقر العلم بَقْرًا»
«او ميشكافد علم دين را شكافتني»[2]
آن حضرت را باقر گفتند چرا كه آن حضرت شكافندۀ علوم اوّلين و آخرين بود. اين مقام علمي او باعث شده تا افراد زيادي براي سيراب شدن چشمهاي جوشان دانش و معارف او از نقاط دور به سوي او روانه شوند، به نحوي كه روايت و راويان از او بسيار شدند.
به قدري روايات و احاديث در زمينۀ مسائل و احكام اسلامي، تفسر، تاريخ اسلام و انواع علوم، از آن حضرت به يادگار مانده است كه تا آن روز از هيچ يك از فرزندان امام حسن و امام حسين (عليهالسّلام) به جا نمانده بود.
جابر جُعفي كه از موثقين راويان و أعاظم ناقلين احاديث ميباشد ميگويد:
«عندي خمسون ألف حديثٍ، ما حدّثتُ منها شيئاً، كلُّها عن النبيّ (صلياللهعليهوآله) من طريقِ أهل البيت.
«نزد من پنجاه هزار حديث موجود ميباشد كه من يكي از آنها را هم بيان ننمودهام، همۀ آن احاديث از پيغمبر اكرم (صلياللهعليهوآله) است از طريق اهل بيت (عليهمالسّلام)».[3]
و محمد بن مسلم هم از حضرت امام باقر سي هزار حديث روايت كرده است.[4] كتب و مؤلفات دانشمندان و مورخان اهل تسنّن مانند: طبري، بلاذري، سامرا، خطيب بغدادي، ابونعيم اصفهاني، و كتبي مانند: موطّأ مالك، سنن ابي داود، مسند ابي حنيفه، مسند مروزي، تفسير نقاش، تفسير زمخشري و دهها كتاب ديگر كه از مهمترين كتب جهان تسنّن است، پرواز سخنان پر مغز پيشواي پنجم است و همه جا جملۀ «قال محمد بن علي» و يا «قال محمدٍ الباقر» به چشم ميخورد.[5]
قدرت امام در دانش و علوم مختلف به حدّي بود كه زبان دانشمندان از دوست و دشمن را به اعتراف گشود. ابن حجر هيتمّي در صواعق محرقه گفته:
«محمدباقر به اندازهاي گنجهاي پنهان معارف و دانشها را آشكار ساخته، حقايق احكام و حكمتها و لطايف دانشها را بيان نموده كه جز بر عناصر بيبصيرت يا بد سرپرست پوشيده نيست و از همين جاست كه وي را شكافنده و جامع علوم و برافرازندۀ پرچم دانش خواندهاند»[6]
عبدالله بن عطاء كه يكي از شخصيتهاي برجسته و از دانشمندان بزرگ عصر امام بود ميگويد:
«من هرگز دانشمندان اسلام را در هيچ محفل و مجمعي به اندازۀ محفل محمد بن علي (عليهالسّلام) از نظر علمي حقير و كوچك نديدم. من حكم بن عتيبه را كه در علم و فقه، مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت محمدباقر مانند كودكي در برابر استادي ؟؟؟، زانوي ادب بر زمين زده، شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود».[7]
امام محمدباقر (عليهالسّلام) در سخنان خود، اغلب به آيات قرآن مجيد استناد نمود، از كلام خدا مشاهده ميآورد و ميفرمود: هر مطلبي گفتم، از من بپرسيد كه در كجاي قرآن است تا آيۀ مربوط به آن موضوع را معرفي كنم.[8]
رجال و شخصيتهاي بزرگ علمي آن روز و همچنين عدهاي از ياران پيامبر (صلياللهعليهوآله)، كه هنوز در قيد حيات بودند، از محضر آن امام هام استفاده ميكردند. «جابر بن يزيد جعفي» و «كيسان سجستاني» (از تابعين) و فقهايي مانند: «ابن مبارك»، «زهري»، «اوزاعي»، «ابوحنيفه»، «مالك»، «شافعي» و «زياد بن متدر نهدي» از آثار علمي او بهرهمند شده و سخنان آن حضرت را بيواسطه و گاه با چند واسطه، نقل نمودهاند.[9]
حضرت باقر (عليهالسّلام) شاگردان برجستهاي در زمينههاي مختلف تربيت كرد. شخصيتهاي بزرگي همچون: محمد بن مسلم، ابو بصير، بُريد بن معاويۀ عجلي، زرارة بن أعين و حمران بن أعين، جابر بن يزيد، هشام بن سالم، سُدير صيرَفي، أعمش و معروف بن خرّ بود. و از تربيت يافتگان مكتب آن حضرتند. و پس از حضرت، در محضر حضرت امام جعفر صادق (عليهالسّلام) مقام والاتري را حائز بودهاند. حضرت صادق (عليهالسّلام) بر ايشان نظر عطوفت و رحمت را نموه، و با احترام و ملايمت و مرافقت سلوك ميفرمود.
شاگردان مكتب امام باقر (عليهالسّلام) سر آمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمي بر فقها و قضات غير شيعي برتري قابل توجّهي داشتند. آثار درخشان علمي پيشواي پنجم و شاگردان برجستهاي كه مكتب بزرگ وي تحويل جامعۀ اسلامي داد، پيشگويي پيامبر اسلام (صلياللهعليهوآله) را عينيّت بخشيد.
رسول خاتم (صلياللهعليهوآله) در مورد امام باقر (عليهالسّلام) به جابر فرمودند:
«.... او درهاي دانش را به روي مردم خواهد گشود»[10]
اين بخشش علمي امام باقر (عليهالسّلام) و ادامۀ آن توسط فرزندش امام صادق (عليهالسّلام) باعث رشد و ترقّي و تعالي جامعۀ اسلامي و باعث افتخار و حقانيت شيعه گرديد.