وقف در لغت به معنای ایستادن یا به حالت ایستاده ماندن و آرام گرفتن است[1]. و در اصطلاح فقهی، عقدی است که ثمرۀ آن حبس کردن اصل، و رها کردن منفعت آن است.[2]
به عبارت دیگر؛ « حبس کردن چیزی از طرف مالکش به وجهی از وجوه، به نحوی که فروش آن ممنوع باشد، به ارث منتقل نگردد قابل هبه نباشد، فروخته نشود و به رهن و اجاره و عاریت و از این قبیل داده نشود. و صرف کردن آن مال در جهتی که واقف تعیین کرده است»[3]
اقسام وقف:
وقف به اعتبار موقوف علیه به عام و خاص تقسیم می شود.
وقف عام، وقفی است که مقصود از آن امور خیریه است و مخصوص دسته و طبقه معینی نیست مانند وقف بر فقرا، وقف بر طلّاب و مدارس و مساجد، و مقابل آن وقف خاص است و آن وقفی است که مخصوص دسته معین و خاصی است، مانند وقف بر اولاد یا افراد و یا طبقه ای خاص از مردم[4].
الف ـ نگاهی به وقف در قبل از اسلام:
هر چند قبل از اسلام وقف به معنای دقیق کلمه وجود نداشت ولی انواعی از تخصیص اموال و املاک به معابد و امور خیریه و افراد وجود داشته که از جهاتی شباهت هایی با وقف داشته اند. از جمله در بخشی از کتاب دانیال نبی که به زبان آرامی است چنین آمده است: «گناهان خود را به (صیدقا) و خطایای خود را بر احسان نمودن بر فقیران فدیه بده»[5]، اما شافعی در رساله الإمام ، جلد سوم، ص 275، می گوید: تا آنجا که دانسته ام مردم جاهلیت خانه و زمینی را برای خدا حبس نکرده اند و حبس تنها از طرف مسلمین صورت گرفته است.
دکتر الکبیسی در فقد بیان امام شافعی می گوید: ظاهر کلام وی چنین می رساد که مفهوم انواع حبس در میان امت های پیش از اسلام به طور کلی ناشناخته بوده، ولی این معنی حقیقت ندارد زیرا حبس پیش از اسلام نیز معروف بوده گرچه به نام حبس یا وقف نامیده نمی شده است[6]. امت ها با اختلاف ادیان و معتقداتشان با انواعی از تصرفات مالی آشنا بودند که از حیث مفهوم دور از حدود معنای وقف اسلامی نبود...اوقاف ابراهیم خلیل (ع) که تا امروز نیز باقی است خود بهترین دلیل است بر وجود وقف قبل از اسلام [انفع الوسائل فی تجرید المسائل (الطرسوسیه)، تألیف نجم الدین الطرسوسی، متوفای 758 هـ. ص 168][7] و نیز هنگام فتح شوش در بقعه دانیال نبی سندی به دست آمد که به موجب آن گنجی برای پرداخت وام های بدون ربح اختصاص یا فقه بود و خلیفه دستور داد که گنج به دست آمده به بیت المال منتقل شده، طبق دستور مندرج در سند عمل شود[8]
ب ـ وقف در قرآن
در قرآن مجید آیه ای که بر وقف و احکام فقهی آن صراحت داشته باشد وجود ندارد، ولی می توان از باب اولویت با آیات مربوط به «احسان و انفاق»، «قرض الحسنه»، «تعاون» و «صدقه» به جواز و بلکه جهان و استحباب وقف استدلال کرد؛ از جمله آیاتی که به طور عموم بر انجام خیرات و تشویق و تحریض آنها دلالت دارد، آیه 92 از سوره آل عمران است که می فرماید:
«لن تنالُوا البرَّ حتّی تُنفقوا من شیءٍ فإنّ الله به علیم»[9]
شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر آن که از آنچه دوست می دارید و بسیار محبوب است در راه خدا انفاق کنید «هرچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است». و نیز آیه 46 از سوره کهف که می فرماید:
«المالُ و البَنونَ زینةُ الحیاةِ الدنیا و والباقیات الصالحات خیرٌ عند ربک ثواباً خیرٌ اَملاً»[10]؛
مال و فرزندان زینت حیات دنیاست و (لیکن) اعمال صالح که تا قیامت باقی است ( مانند نماز و تهجد و ذکر خدا و صدقات جاری چون بنای مسجد و مدرسته و موقوفات و خیرات در راه خدا) نزد پروردگار بسی بهتر (عاقبت) آن نیکوتر است.
برای نگرش به مقام«وقف» در قرآن کریم بایستی آیات شریفه ای که بر «انفاق، احسان، عمل صالح، خیرات، مبرات،...باقیات صالحات، ایثار،...صراحت دارد در نظر گرفت و از طرفی مبارزه بی امان وحی الهی را با «کنز مال، تکاثر، تفاخر، استکبار سرقت، طغیان، کسب حرام، حب مال، راندن قهر آمیز یتیم، پرخاش برسائل و ...را با تعمیقی وسیع از سه علم و ایمان بنگریم.
ج ـ وقف در سنت:
دومین منبع از معارف اسلامی سنت است که شامل قول، فعل و تقریر پیامبر اسلام (ص) و نیز ائمه اطهار علیهم السلام می شود. در حدیث مشهوری از رسول اکرم (ص) آمده است که می فرماید:
«هرگاه فرزند آدم بمیرد عمل او قطع می شود مگر از سه چیز، صدقه جاریه (وقف) عملی که از آن سود برده شود و فرزند صالحی که برای او دعا کند»[11].
از نظر عملی نیز، پیامبر (ص) در این امر خیر، مانند سایر کارهای نیک، معلم بشریت بودند، چنانکه در تاریخ آمده است: پیغمبر اکرم (ص) زمینی را وقف کرد و منافع آن را برای ابن السبیل صدقه قرار داد.[12] همچنین مردی یهودی به نام «مخیرق» که در جنگ اُحد مسلمان شده بود، همراه لشکر اسلام در جنگ با مشرکین شرکت کرد، هنگامی که به سوی اُحد حرکت می کرد وصیت کرد که اگر من مُُردم هفت قطعه باغهای من مال رسول الله (ص) باشد. (مخیرق در آن جنگ کشته شد) و آن هفت باغ از همان تاریخ یعنی از سال سوم هجرت به ملک رسول خدا (ص) در آمد و آن حضرت نیز در آن تصرف کردند و کارگران پیامبر اکرم (ص) باغ ها را اداره می کردند، تا سال هفتم هجرت کار بدین قرار گذشت و در همان سال آن حضرت باغها را وقف کردند، این باغ ها وقف خاص یعنی وقف بر فاطمه (س) دختر پیغمبر (ص) بود. امام سجاد (ع) فرموده: پس از درگذشت رسول خدا (ص) عباس با فاطمه (س) در تصرف حوائط سبعه مخاصمه کرده امیر المؤمنین و دیگر کسان گواهی دادند که حوائط بر فاطمه (س) وقف است.[13]حضرت فاطمه (س) هنگام شهادت وصیت نامه ای در مورد این باغها تنظیم و تولیت این وقف را که شرعاً در دست او بود به امیر المؤمنین و حسنین (ع) واگذار کرد، متن این وصیت نامه به نقل از امام باقر (ع) در کتاب وسائل الشیعه آمده است[14].
موقوفه های رسول اکرم تنها منحصر در این هفت باغ مذکور نبود بلکه در کتب تاریخ زمین های دیگری را به نام صدقات رسول الله (ص) ذکر کرده اند.[15]
د ـ وقف در زندگی اهل بیت (ع):
ائمه (ع) با تأسی از پیغمبر اسلام و حضرت زهرا (س) و به عنوان امام و رهبر و معلم جامعه مسلمین اهتمام زیادی در گسترش فرهنگ وقف در جامعه داشته اند، با قول وصل و تقریر خود این اقدام خدا پسندانه را مورد ترغیب و حمایت قرار می دادند. در مقام عمل نیز ائمه (ع) به فراخور توانایی مالی که دانسته اند و مصلحتی که تشخیص می دادند اقدام به وقف اموال خود می نمودند. در میان ائمه (ع) حضرت امیر (ع) بیشترین موقوفه ها را داشته اند.
در مناقب ابن شهر آشوب آمده است که «علی (ع) در "ینبع" صد چشمه در آورد و برای حاجیان خانه خدا وقف فرمود و چاه هایی در راه کوفه و مکه حفر کرد و مسجد فتح را در مدینه و مسجدی را در مقابل قبر حمزه و در میقات و کوفه و بصره و آبادان بنا کرد»[16]
وقف نامه های متعددی از حضرت امیر (ع) به یاگار مانده که به جهت اختصار از ذکر آنها صرف نظر می کنیم[17].
با توجه به اهتمام زیاد شخص رسول خدا (ص) و جانشینان آن حضرت به مسأله وقف می توان به جایگاه و نقش وقف در پویایی اسلام پی برد که پویای دین اسلام به زنده ماندن شعائر و احکام اسلامی و برخورداری پیروان آن از امنیت روحی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... است.
1. نقش وقف در تأمین اجتماعی:
فقر یکی از موانع عمده پیشرفت و سعادت انسان و به فعلیت رسیدن قوه ها و استعدادهایی است که خداوند متعال برای نیل انسان به کمال مورد نظر: (که غرض آفرینش انسان بوده است) به او داده است. یکی از جاهایی که «وقف» می تواند به طور فعّال وارد عمل شود و موانع سعادت و به فعلیت رسیدن استعدادهای انسان را برطرف کند، در بیان محو فقر و در نتیجه تأمین اجتماعی می باشد. مطالعه اجمالی تاریخ وقف این حقیقت را روشن می کند که نخستین انگیزه های واقفان برای مبادرت به وقف، نابودی فقر و محرومیت از جامعه مسلمین بوده است چنان که در تاریخ آمده است. قطعه زمینی از اراضی خیبر به عُمر رسید، عمر به حضور پیامبر (ص) شرفیاب شد و کسب تکلیف کرد. پیامبر (ص) فرمودند: می توانید اصل آن را صدقه بدهید که فروخته نشود، بخشیده نشود و به ارث منتقل نگردد. و عمر چنین کرد و عواید آن را برای فقرا، خویشاوندان، بردگان، در راه خدا مهمان و ابن سبیل قرار داد.[18] و نیز در وقفنامه حضرت امیر (ع) بعد از حمد و ستایش خداوند متعال آمده است:
«علی ، عبدالله و امیرمؤمنان، دو مزرعه ابن نیزر و بغیبغه را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد، تا خداوند روز قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد. فروخته نمی شود، بخشیده نمی شود، تا به دست وارث هستی (خدا ) برسد»[19].
به همان میزان که وضع مالی مسلمین بهبود پیدا می کرد در موقوفات هم از جهت کمّی و کیفی گسترش و تغییراتی حاصل می شد، به طوری که از تاریخ بدست می آید، در صدر اسلام، علاوه بر این که تعداد موقوفات معدود بوده، بیشتر برای رهایی فقرا از وضع سخت معیشتی آن زمان اختصاص داده شده است و به تدریج با فتوحات مسلمین و گسترش سرزمین های اسلامی و با سرازیر شدن ثروت کشورهایی مانند ایران، یمن و عراق و ... به بیت المال وضع زندگی مسلمانان بهبود پیدا کرد و همراه با آن فرصت بیشتری برای پرداختن به مستحباتی همچون «وقف» حاصل شد. و اکنون پس از چهارده قرن همچنان بهترین سیستم تأمین اجتماعی است که با استفاده از حسن نیکوکاری و وعده ثروت در آخرت در بین مردم رواج دارد بدون اینکه هزینه ای برای بیت المال مسلمین داشته باشد.
2. نقش وقف در تأمین بهداشت و درمان
از آن جا که طب و درمان یکی از نیازهای همیشگی به شمار می رود، واقفان به این امر همت گماشته، بیمارستانهایی را برای مسلمین وقف کردند. در حدود قرن چهاردهم هجری در بغداد، خوزستان، موصل، بصره و نیشابور بیمارستانهایی وجود داشت که این بیمارستان ها مرکز تعلیم و تعلّم طب بود. مخارج این بیمارستان ها معمولاً از درآمد موقوفاتی بود که برای آنها قرار داده بودند، و افرادی هم نیروی فکری و بدنی خود را وقف بیماران می کردند.[20] ناصر خسرو قبادیانی، اندیشمند قرن چهارم هجری بیمارستان بیت المقدس را چنین توصیف می کند: «وبیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد، و خلق بسیار دارد، و شربت دهند و طبیبات باشند که از وقف مرسوم بسیار دارد»[21]
شیخ فضل الله همدانی، از مشاهیر اسلام، نیز املاک و درآمدهای فراوانی را وقف مردم کرد، از آن جمله موقوفات ربع رشیدی[22] (در تبریز) بودکه در آنجا و مراحل و شرایطی برای تحصیل علم طب در این موقوفه حکمفرما بود: «شرط می رود که طبیبی حاذق ملازم آن باشد و رعایا را مداوا کند...و باشد که آن طبیب قادر باشد که درس طب دهد و متعلّم را همواره درس گوید...»[23]
3. نقش وقف در گسترش علوم و فنون
از قرن دوم هجری مسلمین یکه تازان و طلایه داران علوم و فرهنگ جهان بوده اند. نوابغی که در طول سده دوم تا نهم هجری در قلمرو اسلامی ظهور کرده اند، بی شمارند. لذا قسمت عمده ای از موقوفات در آن دوره از تاریخ تمدن اسلامی به رشد شاخه های مختلف علوم اختصاص یافت؛ املاک و ثروتها یکی پس از دیگری وقف احداث مدارس، دانشگاه ها و بیمارستان ها می شد[24] .
جرجی زیدان می گوید: «نظام الملک اولین کسی بود که در اواسط قرن پنجم هجری به واسطه تأسیس مدارس در ممالک اسلامی شهرت یافت و در بغداد و اصفهان و نیشابور و هرات و غیره مدارس ساخت، و همه این مدارس، به خصوص مدرسه بغداد به نام وی «مدرسه نظامیه» خوانده می شد. نظامیه بغداد در سال 457 هجری به امر نظام الملک و به دست ابو سعید صدفی در کنار دجله بنا شد و بازارها و کاروان سراها و ده ها در اطراف دور و نزدیک مدرسه خریداری و وقف مدرسه گردید، به طوری که هزینه آن به شصت هزار دینار رسید. این مدرسه از مراکز مهم علمای اسلام گشت و رجال بزرگی از آن مدرسه بیرون آورند»[25]
کتابخانه های مهمی نیز در این تأسیس گردید و در اختیار عموم گذارده شد که نخستین کتابخانه عمومی را خلفای عباسی در بغداد دایر کردند و آن را بیت الحکمة نامیدند و کتابهای مختلف علمی را در آن جمع کردند. پس از تأسیس بیت الحکمة دیگران هم در بغداد کتابخانه دایر کردند. از آن جمله کتابخانه شابور ابن اردشیر، وزیر بهاءالدوله در سال 381، است که آن را وقف کرد و بیش از ده هزار جلد کتاب داشت و بیشتر کتاب های آن به خط دانشمندان مهم بود و غالباً مؤلفین یک نسخه از تألیفات خود را وقف آن کتابخانه می کردند.[26]
4. نقش وقف در تألیف قلوب مردم:
به طور کلی اسلام مکتبی است اخلاقی که با هدف پایه گذاری و رشد ارزش های اخلاقی در میان مردم به بشریت ارزانی شده است. این مطلب را می توان به راحتی از اوامر و نواهی قرآن کریم و دستورات رهبران دینی دریافت، اگر نماز و روزه و حج و جهاد و ...واجب شده است در ورای آنها به ارزش های اخلاقی است که نتیجه و اثر به جا آوردن آن اعمال می باشد و اگر زنا و قمار و دزدی و شراب و ...حرام شده است به لحاظ در پی داشتن مفاسد اخلاقی ـ اجتماعی است. به این معنا در بسیاری از آیات قرآن و روایات معصومین اشاره شده است، از جمله خداوند در آیه 9 سوره نحل می فرماید:
«انّ الله یأمر بالعدل و الاحسان و ایتاء ذی القربی و ینهی عن الفحشاء و المنکر و البغی یعظُکم تذکّرون»[27]
«خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان می دهد، و از فحشاء و منکر و ظلم و ستم نهی می کند، خداوند به شما اندرز می دهد شاید متذکر شوید.»
هدف از خلقت انسان نیز یک هدف اخلاقی می باشد آن گونه که قران می فرماید:
«و ما خلقتُ الجنّ و الإنس الّا لیعبدون»[28]
و جن و انس را خلق نکرده ام، جز برای اینکه مرا عبادت کنند
پیغمبر اکرم (ص) نیز هدف از بعثت خود را اتمام و کامل کردن ارزش های اخلاقی اعلام می فرماید، حتی دستورات و قوانین اقتصادی اسلام در نهایت یک هدف اخلاقی را تعقیب می کند، پرداخت مالیات هایی مانند خمس و زکات و ... هر چند از یک طرف اثرات اقتصادی مانند رفع فقر و محرومیت از جامعه و تعدیل ثروت و امثال اینها را دارا می باشد، ولی از طرف دیگر از ابعاد مختلف باعث رشد و کمال انسانها و جامعه مسلمین شده ، اُلفت مسلمانان و حتی غیر مسلمانان را در بر دارد. انفاقات هم در همین راستا می باشند که بارها در قرآن و سخنان رهبران دین مورد تاکید قرار گرفته است. وقف نیز به عنوان شکلی خاص از انفاقاتن و صدقات و به عنوان صدقه ای که جاریه است و همیشه استمرار دارد، به نوبه خود سهمی بزرگ در فقر زدایی و محرومیت زدایی و نیز در تألیف قلوب به عهده دارد. با بررسی اجمالی در احکام وقف می توان دریافت که وقف به معنی واقعی کلمه «جهان شمول» است و نه تنها از چار چوب ملیت فراتر رفته بلکه مرزهای عقیده را نیز پشت سر گذاشته است؛ شارع مقدس به افراد خیّر و نیکوکار اجازه داده که با یک دید وسیع جهانی همه انسانهای محروم و محتاج از هر رنگ و نژاد و ملیت و حتی از هر عقیده و مرام و مسلک را در نظر داشته باشند و برای رفع نیازمندی های آنان اقدام کنند. به عنوان مثال جرجی زیدان مسیحی در کتاب تاریخ تمدن اسلامی می نویسد:
«...بیمارستانهای اسلامی در کمال نظم و ترتیب اداره می شد و بدون توجه به مذهب و ملیت و شغل همه بیماران با نهایت دقت معالجه می شدند[29]..»
اسلام وقف بر یهودیان و مسیحیانی را هم که در پناه اسلام به سر می برند، و حتی برای کسانی که از پدر و مادر غیر مسلمان متولد شده و اسلام آورده اند و سپس اسلام را کنار گذاشته اند (مرتد ملی)، بخصوص اگر وقف برای ارحام باشد، جایز دانسته است. امام خمینی ـ رضوان الله تعالی علیه ـ می فرماید:
«وقف بر ذمی و مرتد غیر فطری، به خصوص اگر خویشاوند باشد، ظاهراً صحیح است و اما صحت وقف بر کافر حربی و مرتد فطری محل تأمل است»[30]
از طرف دیگر در واقف نیز مسلمان بودن شرط نیست، بلکه وقف کردن کافر نیز صحیح است.[31]
بنابراین، اسلام از یک طرف با اعلام صحت وقف بر کافر حتی کافر حربی او را تشویق می کند که دست از دشمنی برداشته، نوید رحمت را در گوشش زمزمه می کند و از اسلام چهره مهربانی تصویر می کند که حتی دشمنان خود را در آغوش محبتش جای می دهد. و از سوی دیگر به کافر این امکان را می دهد. که با وقف اموال خود نیاز فطری و انسانی خود به احسان و نیکوکاری را ارضاء کند و خود را جدا از همنوعان خود احساس نکند، و تصور نکند که از جامعه طرد شده و امکان بازگشتش نیست. به نظر می رسد وقف با داشتن این احکام و این میدان وسیع می تواند یکی از مؤثرترین طرف تألیف قلوب مردم جهان باشد. و این نیست مگر در سایه زنده بودن احکام اسلامی و به برکت پویایی دین اسلام.
5. نقش و تأثیر وقف در فرهنگ سازی:
وقتی به تاریخ موقوفات نظر می کنیم، بین وقف و شکوفایی تمدن اسلامی رابطه ای جدی و اساسی می یابیم؛ در تاریخ اسلامی، اولین واقف رسول خدا بود و اولین موقوفات به دست ایشان، مسجد قبا و مسجد النبی و حوائط سبعه (بُستان های هفتگانه) بود ماهیت این موقوفات نشانگر فرهنگی بودن وقف در نگرش اسلامی است. پس از پیامبر نیز هزاران مورد برای وقف اختصاص داده شده است (چه در کشورهای مختلف اسلامی و چه در کشورهای غیر اسلامی که مسلمانان در آنجا زندگی می کنند) نقش این موقوفات در فرهنگ و تمدن اسلامی، آنچنان گسترده است که برخی پژوهشگران با مطالعه تاریخ اسلام و فرهنگ و تمدن اسلامی دریافته اند که وقف در پنج زمینه کارکرد مثبت داشته و سبب رونق و پویایی دین مبین اسلام گردیده است. که عبارتند از ؛
الف ـ عبادت و معنویت: از عهد رسالت و توسط پیامبر اکرم (ص) اموالی به ساخت مسجد اختصاص یافت، موقوفاتی برای خدمات بر زائران حج وجود داشته و افرادی در راه مکه حتی چاه های آب حفر می کردند و آنها را وقف می نمودند و این مساجد که بخشی از تمدن اسلامی را تشکیل می دهند بر پایه وقف اداره می شده اند.[32]
ب ـ آموزش و پرورش: بعد از موقوفات عبادی، وقف زیادترین حجم موقوفات را تشکیل داده است، مدرسه ها ، کتابخانه ها، مکتب خانه ها، قرآن خانه ها و حدیث خانه های متعددی با اموال موقوفه ساخته یا اداره شده است. در میان موقوفات تعلیمی وقف کتاب و کتابخانه از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است ـ در جهان اسلام همواره چهار نوع کتاب خانه وقفی و چهارگونه کتاب وقفی وجود داشته است:
1. کتابخانه های مساجد مانند جامع میافارقین، ابوحنیفه بغداد، جامع الازهر قاهره، جامعِ نیشابور، مسجد نبوی که کتابخانه های وقفی بزرگی داشته اند[33]
2. مدارس و دانشگاه ها مانند مدرسه نظامیه، مدرسه مستنصریه و مدرسه ابو حنیفه؛
3. کتابخانه های مستقل مانند دارالعلم موصل، دارالعلم بغداد، دارالحکمة قاهره؛
4. کتابخانه های خصوصی عالمان و سیاستمداران مانند کتابخانه خطیب بغدادی (463 ق)[34]
ج ـ جهاد و تبلیغ: نقش وقف در ساخت پادگان های نظامی، برج ها قلعه ها، خرید و ساخت اسلحه برای دفاع از امت اسلامی به گونه ای بوده که اساساً بدون این موقوفات، حفاظت از کیان مسلمانان امکان پذیر نبوده است.
د ـ عدالت و تأمین اجتماعی؛ اقشار کم در آمد یا فاقد در آمد و امکانات ضروری زندگی که به نام مستمند و فقیر شناخته شده اند، همواره وجود داشته است. در کنار اینان قشر مرفهی هم وجود داشته است. تدبیر شریعت اسلام برای ایجاد توازن اجتماعی وقف است.
عناوینی که در تاریخ اسلام گزارش شده عبارتند از: وقف خانه ایتام ، وقف نان و طعام ، وقف لباس و پوشاک، وقف محل مسکونی برای فقیران بدون مسکن، وقف غسل و کفن و دفن فقیران ـ وقف آب انبار ، وقف آب آشامیدنی و ...
هـ ـ پزشکی و درمان عمومی: بخشی از وقف صرف بیمارستان سازی، اداره بیمارستان ها و درمانگاه ها، تأمین هزینه های پزشکی و طبابت شده است. بیمارستان عضدالدوله بویهی در بغداد.بسیار بزرگ بود و امکانات فراوانی داشت که در سده چهارم به طریق وقفی ساخته شد. تأثیرات گسترده وقف در حوزه های پنجگانه، نشانگر این است که باید با اطلاع رسانی گسترده تر مردم را با این نهادام و زیر بنایی آشنا تر کرد و نقش مؤثر وقف در این حوزه ها را نشان داد.
و- پویایی فرهنگ: ساز و کار فرهنگ تا حد زیادی منوط به کارکرد وقف است. عدم معصیت در موقوف یکی از شرایط پذیرفته شدن وقف است مثلاً برای کارهای خلاف شرع نمی توان وقف کرد. وقتی شرایط و دیگر مباحث مرتبط با وقف را در فرهنگ اسلامی مطالعه می کنیم در می یابیم که شریعت برای وقف اهداف عالی و رسالتی زیر بنایی و اساسی و گسترده، در نظر گرفته است. به همین دلیل بود که نهادهای فرهنگی بزرگی در سرزمین های اسلامی مثل بیت الحکمه در دوره مأمون عباسی تاسیس و دایر شد.
خواجه نظام الملک با استفاده از اوقاف، مدارس نظامیه را در سراسر جهان اسلام گسترش داد. قابل توجه است در دوره های قدیم که سرمایه هایی مانند نفت در اختیار اداره کنندگان جامعه نبود، همه نهادهای فرهنگی با اوقاف و وجوهات به خوبی اداره می شد.
به نظر می رسد در دوره ی معاصر کارکرد وقف در این زمینه کمتر شده است. یکی از دلایل این کاهش انباشت ثروت در برخی جاها در دست بعضی افراد است مرتفع شدن مشکلات فرهنگی جامعه های اسلامی تا حد زیادی منوط به گسترش اوقاف و استفاده در دست از وقف است.
به هر حال باید وقف را زمینه ساز و بستر ساز تحقق اهداف دین و مقاصد شریعت بدانیم و در راه گسترش فرهنگ دینی از آن استفاده کنیم.
وابستگی اوقاف و فرهنگ دینی از چند جهت قابل ملاحظه است:
1. با وقف مکان هایی همچون مساجد، فرهنگ دینی نهادینه می شود.
2. به دلیل فساد زایی تکاثر ثروت، وقف از تکاثر پیشگیری می کند و توازن اجتماعی به وجود خواهد آورد.
3. با گسترش عدالت اجتماعی از طریق وقف، کارآمدی و موفقیت دین در جامعه تضمین می شود و از این طریق فرهنگ دینی بسط می یابد.
4. آرامش روانی که برای واقفان پدید می آید، به نوعی به سلامت روحی و اجتناب از گناه منجر می شود از این رو، فرهنگ دینی توسعه پیدا می کند.