دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

جامعه شناسی خردMicro Sociology

No image
جامعه شناسی خردMicro Sociology

كلمات كليدي : جامعه شناسي خرد، گروه كوچك، طبقات اجتماعي، سطح خرد

نویسنده : طاهره عطوفي كاشاني

جامعه‌شناسی، یکی از علوم اجتماعی است که پدیده‌های اجتماعی را در جوامع تطوریافته با روش علمی مطالعه می‌کند. براساس تعریف فوق، پدیده‌های اجتماعی به‌طور کلی شامل تمام امور و وقایعی است که ویژگی جمعی دارد، اجزاء و عناصر مختلف تشکیل دهنده جامعه انسانی محسوب میگردند.[1] به‌طور کلی جامعه‌شناسی را با توجه به هدف، موضوع و روش تقسیم می‌نمایند؛ این رشته از علم به‌لحاظ حدود موضوع به دو بخش تقسیم می‌گردد:

1) جامعه‌شناسی کلان، که جویای قوانین کلی و تحول اجتماعی است؛

2) جامعه‌شناسی خرد، که موضوعات محدودتری نظیر شناخت ویژگی‌های گروه‌ها، اقشار و طبقات اجتماعی را مد نظر دارد. این تحقیقات تفاوت قوانین کوچک و بزرگ را نشان می‌دهد.[2] همچنین این سطح از جامعه‌شناسی، با برخوردهای رودرروی اجتماعی در زندگی روزمره و رفتارهای فیمابین کنش‌گران (پویایی‌های روان‌شناختی اجتماعی) در گروه‌های کوچک سروکار دارد.[3]

برخی نظریات، انعکاس‌دهنده دیدگاه جامعه‌شناسی خرد است که از آثار جامعه‌شناسان و فیلسوفان اولیه؛ ماکس وبر، جورج زیمل، چارلز هورتون کولی، جرج هربرت مید، دبلیو. آی. توماس، اروینگ گافمن و هووارد بیکر تأثیر پذیرفته است.[4]

در دهه 1980م، هرچند نظریه‌های کلان (مانند نظریه‌های نومارکسیستی) همچنان نیرومند بودند و یا نشانه‌هایی دال بر احیای خود را نشان می‌دادند (مانند نوکارکردگرایی)؛ اما نظریه‌های گوناگون خرد نیز (مانند پدیده‌شناسی، روش‌شناسی مردم‌نگارانه و نظریه تبادل) از هر زمان دیگری نیرومندتر به‌نظر می‌رسند.[5]

کاربرد جامعه‌شناسی خرد

در طول سی‌سال اخیر، جامعه‌شناسی خرد به‌عنوان یکی از شیوه‌های بررسی جامعه‌شناختی گروه‌های کوچک (Small Groups) مورد استفاده قرار گرفته است. کاربرد این شیوه در مطالعه گروه‌های کوچک، نشان می‌دهد که جامعه‌شناسان میان گروه‌ کوچک و گروه بزرگ به تفاوت‌هایی دست یافته‌اند. بنابراین، در جامعه‌شناسی خرد ابتدا صور مختلف "اجتماعی بودن انسان" بررسی می‌شود و نیز نوع علائق و روابطی که مایه پیوستگی افراد است و آنان را در قالب اجتماعی به هم می‌پیوندد، تبیین می‌شود.[6] دو عنصر اساسی سازنده جامعه در سطح خرد، فرد و تعامل است که تعامل به‌طور بالقوه، دارای دو وجه ابزاری و اظهاری است.[7]

اما جامعه‌شناسی کلان (Macro Sociology) به بررسی نظام‌های کلی اجتماعی، مانند نظام فئودالی، سرمایه‌داری و ... می‌پردازد و سعی دارد تطور و دگرگونی‌های آن‌ها را آشکار سازد و قوانین عمومی حاکم بر این نظام‌ها را تبیین کند.[8]

روش‌شناسی جامعه‌شناسی خرد

بنیان‌های کلاسیک در پارادایم‌های جامعه‌شناسی خرد، نوکانتیسم ، یعنی، روش‌شناسی فلسفی کانت است که زمینه رشد روش تفهمی و کنش متقابل نمادین را فراهم کرد.[9]

یکی از حوزه‌های روش‌شناختی در علوم اجتماعی، فردگرایی روش‌شناختی است که از طرفداران آن واتکینز (Watkins) و ریمون بودون (Raymond Boudon) هستند. از منظر این روش‌شناختی، برای تبیین واقعیات و فرایندهای اجتماعی باید به ذهنیت، نظام معانی، انگیزه‌ها، نظام علایق و تمایلات و آگاهی‌های فردی توجه کرد. فردگرایی روش‌شناختی در جامعه‌شناسی مبتنی بر این گزاره است که جامعه عبارت است از مجموعه افراد تشکیل‌دهنده آن. براین اساس، چیزی تحت عنوان جامعه وجود ندارد، بلکه آن، یک مفهوم انتزاعی است.[10] بودون اعتقاد دارد که جامعه‌شناس باید روشی را به‌کار بندد که کنشگران فردی را به‌عنوان اتم‌های منطقی تحلیل در چارچوب نظامی از کنش‌ متقابل در نظر گیرد. هرچند که وی بر کنشگر فردی تأکید دارد، اما آشکارا پیوند سطح خرد و کلان را مطرح می‌سازد.[11]

مهم‌ترین مکتب جامعه‌شناسی خرد[12]

مهم‌ترین مکتب جامعه‌شناسی خرد در امریکا، مکتب شیکاگو است. اندیشمندان این مکتب، هرچند کارهای اولیه‌شان در محور جامعه‌شناسی کلان صورت پذیرفت، اما در ادامه به جهت‌گیری‌های خرد و روان‌شناسی اجتماعی گرایش یافتند. ویلیام تامس (William Thomas: 1863-1947)، یکی از قدیمی‌ترین اعضای گروه جامعه‌شناسی شیکاگو، پس از آثار علمی کلان‌نگر به سمت تدوین آثار خردنگر متمایل شد. بر این اساس معتقد است، اگر انسان‌ها موقعیتشان را واقعی تلقی می‌کنند، پس پیامدهای این موقعیت‌ها نیز واقعی خواهند بود. تأکید او بر اهمیت آنچه که آدم‌ها فکر می‌کنند و تأثیر آن بر عملکردشان بود. این تأکید یکی از ویژگی‌های تعیین‌کننده محصول نظری شیکاگو، یعنی کنش متقابل نمادین، شد. دیدگاه هورتون کولی درباب کنش متقابل نمادین با نظرگاه شیکاگو همخوانی دارد. او و هربرت مید که به روش درون‌نگری همدلانه برای تحلیل آگاهی استفاده می‌کنند، اذعان می‌دارند که جامعه‌شناسی باید بر پدیده‌های روان‌شناختی اجتماعی همچون آگاهی، کنش و کنش متقابل تأکید ورزد.

جورج ریتزر معتقد است مکتب شیکاگو به دلیل آنکه به بررسی‌های توصیفی و مردم‌نگارانه و جهت‌گیری‌های شخصی موضوعات تحقیق تأکید می‌ورزد، باعث افول آن شده است.

نظریات وابسته به جامعه‌شناسی خرد

  1. نظریه کنش متقابل نمادین

کنش متقابل نمادین بر این نکته تأکید دارد که رفتار انسانی تحت تأثیر تعاریف و معانی‌ای قرار دارد که در کنش متقابل نمادین با دیگران خلق شده و تداوم می‌یابد.[13] طرفداران این نظریه، بر کنش متقابل میان کنشگر و جهان تأکید دارند و کنشگر و جهان را به‌عنوان فراگردهای پویا در نظر می‌گیرند و نیز بر توانایی تفسیر جهان اجتماعی از سوی کنشگر اهمیت اساسی می‌دهند.[14]

این نظریه دارای اصول بنیادینی است:

1- انسان‌ها برخلاف جانوران پست‌تر، استعداد تفکر دارند.

2- استعداد تفکر با کنش متقابل اجتماعی شکل می‌گیرد.

3- در کنش متقابل اجتماعی، انسان‌ها معانی و نمادهایی را یاد می‌گیرند که به آن‌ها اجازه می‌دهند تا استعداد متمایز انسانی‌شان را برای تفکر به‌کار اندازند.

4- معانی و نمادها انسان‌ها را قادر می‌سازند که کنش و کنش متقابل و متمایز انسانی را انجام دهند.

5- انسان‌ها می‌توانند معانی و نمادهایی را که در کنش‌ها و کنش‌های متقابل‌شان به‌کار می‌برند، برپایه تفسیری که از موقعیت می‌کنند، تعدیل یا تغییر دهند.

6- انسان‌ها تا اندازه‌ای برای آن می‌توانند معانی و نمادها را تعدیل و تغییر دهند که توانایی کنش متقابل با خودشان را دارند.

7- الگوهای درهم‌تنیده کنش و کنش متقابل، گروه‌ها و جوامع را می‌سازند.[15]

  1. نظریه تبادل

رفتارگرایی اسکینر (Skinner) سرچشمه اصلی نظریه تبادل جورج هومنز (George Homans: 1910-1989) در جامعه‌شناسی بوده است. شکوفایی این نظریه با کارهای جورج هومنز بود که با واکنش در برابر انگاره واقعیت اجتماعی و نظریات جامعه‌شناختی مربوط به آن، به‌خصوص کارکردگرایی ساختاری طراحی شد و در صدد بررسی اصول رفتارگرایی برآمد.[16] او که به بررسی رفتار فردی و کنش متقابل می‌پرداخت، متوجه الگوهای ترغیب و سابقه پاداش‌ها و خسارت‌هایی بود که مردم را وامی‌دارند تا آنچه را که باید بکنند انجام دهند. بنابراین این نظریه نه‌تنها با رفتار فردی بلکه با کنش‌های متقابل انسان‌ها که دربرگیرنده تبادل پاداش‌ها و خسارت‌ها است، سروکار دارد. فرض بر این است که کنش‌های متقابل تنها وقتی ادامه دارد که تبادل پاداش‌ها در کار باشد. برعکس، کنش‌های متقابلی که به زیان یکی از دو طرف انجامند، کمتر احتمال می‌رود که ادامه یابند.[17]

  1. نظریه پدیدارشناسی

این نظریه با افکار ادموند هوسرل (Edmund Husserl: 1859-1938) و آلفرد شوتس (Alfred Schutz: 1899-1959) گره خورده است. تلاش پدیدارشناسی این است که به بخش درونی ذهن افراد وارد شود و به مقولات و مفاهیمی چون آگاهی، نگرش، احساس، درک و دریافت و عقیده آن‌ها بپردازد. فرض اصلی این نظریه این است که همه افراد در تعریف یا تفسیر خود از پدیده‌های اجتماعی، کاملا ذهنی عمل می‌کنند، هرچند ممکن است ادعای عینی‌بودن نیز داشته باشند.[18]

 پدیده‌شناسی هوسرل پای‌بند به این است که در لایه‌های گوناگونی که کنشگران در جهان واقعی می‌سازند، رخنه کند تا ساختار اساسی آگاهی را دریابد. شوتس نیز بر شیوه‌های خلق واقعیت اجتماعی به‌وسیله کنشگران تأکید دارد که این امر به‌خاطر جهت‌گیری خردبینانه وی می‌باشد.[19]

  1. نظریه روش‌شناسی مردم‌نگارانه

مبدع این چشم‌انداز هارولد گارفینگل (Harold Garfinkel: 1917) است. روش‌شناسی مردمی، مطالعه روش‌های مردمی معمول و عادی است که افراد برای دریافت معنای آنچه دیگران انجام می‌دهند، به‌کار می‌رود.[20]

این روش در اصل، به بررسی دانش عقل سلیم و یک رشته رویه‌هایی اختصاص دارد که افراد عادی جامعه با توسل به آن‌ها عقلشان را به‌کار می‌اندازند، چاره‌جویی می‌کنند و در شرایطی که خودشان را در آن می‌یابند، عمل می‌کنند. نویسندگان وابسته به این سنت به بررسی زندگی روزانه در سطح فردی که به‌صورت یک سلسله برخوردها با دیگران در زمینه‌ها و موقعیت‌های مختلف است، بسیار گرایش داشته‌اند، گرچه به جنبه‌های ذهنی پهن‌دامنه زندگی اجتماعی مانند ارزش‌ها، هنجارها و فرهنگ نیز به‌شدت علاقمند بوده‌اند. آن‌ها با جامعه‌شناسان جریان اصلی، به‌ویژه با تأکید بر پدیده‌های عینی پهن‌دامنه همچون دیوانسالاری، سرمایه‌داری، تقسیم کار و نظام اجتماعی به‌شدت در تضاد بودند. آنان هرچند به این ساختارها به‌عنوان زمینه‌های زندگی علاقمند باشند، اما برای این ساختارها به‌منزله پدیده‌های فی‌نفسه، ارزشی نمی‌گذارند.[21]

 

مقاله

نویسنده طاهره عطوفي كاشاني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

مطلب مکمل

کتاب جامعه برتر

کتاب جامعه برتر

کتاب «جامعه برتر» با نگاهی عمیق و نو در کلمات گهربار امیرالمؤمنین علیه السلام، بحث امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار داده است.

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS