دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی

No image
خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی

كلمات كليدي : خودكشي، اميل دور كيم، خودكشي خودخواهانه، خودكشي دگرخواهانه، خودكشي ناشي از نابساماني اجتماعي

نویسنده : سمانه خالدی

امیل دور کیم یکی از جامعه‌شناسانی است که در سال 1897 کتابی تحت عنوان خودکشی نوشت و از آن وقت مباحث خودکشی در جامعه‌شناسی با دیدگاه وی شهرت یافت. وی خودکشی را اینگونه تعریف می‌کند: «خودکشی به هر حالتی از مرگ اطلاق می‌شود که نتیجه مستقیم یا غیرمستقیم عملی باشد که شخصِ قربانی آن را انجام داده و از نتیجه عملش آگاه بوده و می‌دانسته است که می‌بایست به همین نتیجه برسد»[1]. اصطلاحات مستقیم یا غیرمستقیم در برخی جاها با عنوان کردار مثبت و منفی نیز ذکر شده‌اند. مستقیم مانند آنکه فرد یک گلوله را در شقیقه خود خالی کند و غیرمستقیم حالتی است که مثلاً ترک نکردن خانه‌ای شعله‌ور در آتش یا امتناع از غذا خوردن به مرگ منجر شود.

انواع خودکشی از دیدگاه دورکیم

دورکیم پس از مطالعه جوامع متعدد و انگیزه‌های خودکشی، به این نتیجه رسید که خودکشی اساساً بر حسب دو متغیر مستقل، یکپارچگی، دگرخواهی(Altruism) و هنجار(Norm) روی می‌دهد. اگر یکپارچگی و هنجار بیش یا کمتر از حد معمول باشند باعث خودکشی می‌شوند. وی معتقد بود خودخواهی و هنجارگسیختگی علل اصلی خودکشی در دنیای مدرن است. هنجارگسیختگی به معنای ضعیف بودن قانون یا نبودن هنجار است. وی در بررسی انواع خودکشی، انواع زیر را تشخیص می‌دهد:

1. خودکشی خودپرستانه(Egoistic Suicide)؛ خودکشی خودپرستانه وقتی رخ می‌دهد که فرد رابطه ضعیفی بین خود و جامعه احساس کند و فشارهای اجتماعی نتواند او را علیه رفتار خودکشی تحت تأثیر قرار دهند؛

2. خودکشی دگردوستانه(Altruistic Suicide)؛ خودکشی دگردوستانه به دلیل وظیفه اخلاق عمیقی که فرد در خود احساس می‌کند تا خود را فدای دیگران کند و به دلیل احساس همبستگی و انسجام قوی افراد در جامعه رخ می‌دهد، فرد خود را فدای هدف جمع می‌کند؛

3.خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی(Anomic Suicide).

برخی دسته چهارمی هم به عنوان خودکشی جبری به تقسیمات دورکیم اضافه می‌کنند.

خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی

این نوع خودکشی بیش از همه مورد توجه دورکیم قرار دارد؛ زیرا نمود بارزترین خصیصه جامعه جدید است. این نوع خودکشی همان است که از همبستگی میان فراوانی خودکشی‌ها و مراحل ادواری اقتصادی می‌توان بدان پی‌برد. افزایش فراوانی خودکشی‌ها در مراحل آشوب اجتماعی و کاهش آنها در مواقع رویدادهای بزرگ، فکر خودکشی ناشی از نابسامانی‌ اجتماعی را در ذهن دورکیم ایجاد کرد. خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی فقط آن نوع خودکشی نیست که به هنگام بحرانهای اقتصادی افزایش می‌یابد؛ بلکه آن نوع خودکشی که تعداد آن به موازات افزایش تعداد طلاقها بالا می‌رود نیز از خودکشی‌های ناشی از نابسامانی اجتماعی است.

دورکیم تأثیر طلاق را بر تعداد خودکشی مردان و زنان به تفصیل بررسی می‌کند. به عنوان مثال معتقد است مرد در زناشویی تعادل و انضباط می‌بیند. بنابراین پس از طلاق به دام بی‌انضباطی و ناهماهنگی امیال می‌افتد و به نسبت تعداد خودکشی‌ مردان طلاق گرفته بیشتر است. دورکیم معتقد است در جوامع جدید، هستی اجتماعی افراد تحت نظام عادات قرار ندارند. افراد در خطر روز افزون تحرک اجتماعی قرار گرفته و فاصله زیاد بین عادات و نظام اجتماعی قبلی و جدید پدید می‌آید؛ افراد دائماً با هم در حال رقابت هستند؛ انتظار آنان از هستی بسیار زیاد است.

اهداف و آرزوها ذاتاً قابل افزایش و بسط یافتن بوده و دستیابی به آنها تنها باعث برانگیخته شدن میل و خواهش برای آرزوهای بعدی می‌شود. در نتیجه انسانها دائماً طعمه رنج ناشی از بی‌تناسبی موجود میان تمایلات و خشنودیهای خود هستند. تنها چیزی که می‌تواند خواهش‌های ذاتاً سیری‌ناپذیر را کنترل کند هنجار اجتماعی است. از این رو زمانی که هنجار اجتماعی تضعیف می‌شود، خواهش‌ها از امکانات برآورده شدن آرزوها پیشی می‌گیرند و فرد، مستعد خودکشی ناشی از نابسامانی اجتماعی می‌شود.

نقدهای بسیاری به تحلیل خودکشی‌های مطرح شده توسط دورکیم، وارد شده است. برای مثال دکتر آ. دلما(A. Delmas) معتقد است، آمارهای مورد استفاده دورکیم تعداد محدودی از افراد را در برمی‌گیرد. بنابراین تغییرات میزان خودکشی به علت اشتباه در آمارها، در اکثر موارد معنادار نیستند. و یا اشکال دیگری که به تحلیل دورکیم وارد می‌کنند آن است که تعداد خودکشی‌های ناموفق در آمارهای وی منعکس نیست.

با وجود نقدهایی که بر مطالعه دورکیم در خودکشی‌ شده است، بسیاری از مطالعات بعدی بر یافته‌های وی صحه گذاشت. نظریات وی همچنان در جامعه‌شناسی به خصوص جامعه‌شناسی انحرافات در تبیین خودکشی مطرح است.

مقاله

نویسنده سمانه خالدی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS