دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

شهرگرایی Urbanism

No image
شهرگرایی Urbanism

كلمات كليدي : شهر، مهاجرت، صنعت، سرمايه، سرمايه داري مصرف انبوه، فرهنگ

نویسنده : روح الله رضواني

واژه City به معنی "شهر" در قالب یک شخصیت حقوقی است به گونه‌ای که در قرون وسطی به فدراسیون‌های قبیله‌ای رومی نیز اطلاق می‌شده است.[1] شهر در رویکرد جامعه شناختی، به‌مثابه یک واقعیت اجتماعی تعریف می‌شود و عبارت از مجموعه روابـط میان بازیگران اجتماعی است. در شکل‌گیری شهر، فضا و روابط شهری تأثیرگذارند.[2] جامعه‌شناسان به‌طور عموم در تعریف خود، شهر را تابع تعریف یک اجتماع شهری برحسب وحدت جمعیّتی آن و تراکم اسکان یافتگی جمعیت در شهر می‌دانند.[3]

Urbanism یا شهرگرایی اشاره است به کیفیت متمایزی از جامعه انسانی و آن حالت خاصی از هستی و یا راه زندگی است که مختص شهر است. شهرگرایی دارای خصوصیاتی از قبیل تقسیم کار پیچیده همراه با ساخت متنوع اشتغال، تحرّک زیاد سرزمینی و اجتماعی، وابستگی کارکردی مشخص جمعیّت، گمنامی حقیقی و قابل ملاحظه شخصی در تماس‌های میان افراد، شاخه‌شاخه شدگی و جدائی نقش‌های اجتماعی و همکنشی‌های نقش؛ حالت‌های نامستقیم کنترل اجتماعی و کجروی هنجاری می‌باشد.[4]

شهرگرایی بیشتر در نظریات توسعه بعد از قرن نوزدهم ریشه دارد؛ زیرا در قرن نوزدهم، سرمایه‌داری بر اساس تولید کالاها استوار بود که مصارف شخصی بیشتر محدود به اغنیا و ثروتمندان می‌شد.[5]

عوامل متأثر از شهرگرایی

بی‌شک در رابطه با شهرگرایی و روی آوردن انسان‌ها به شهرها، عوامل متعددی دخالت داشته که در قالب این نوشتار نمی‌گنجد؛ لذا به اختصار به برخی از عوامل و زمینه‌های شهرگرایی اشاره می‌گردد.

1) سیستم ارتباطات؛ شهر به‌عنوان یک محل زندگی انسانی با توجه به تفاوت‌هایی که با روستا دارد، بر پایه یک سری ارتباطات خاص شکل می‌گیرد. روحیه حاکم بر شهر زندگی را به سوی رفاه، جامعه خوب و مطلوب سوق می‌دهد؛ که بر اساس تفاوت‌ها در عقاید، افکار و نوع رویکرد افراد به زندگی باهم فرق دارد، اما همه افراد روش مشترکی را برای تعقیب علائق عمومی دارند و معتقدند که با تغییر محیطی، جسمی و محلی که خانواده‌ها در آن زندگی می‌کنند و افراد به داد و ستد مشغولند، زندگی مردم می‌تواند اعتلا یابد. گرچه تاکنون فقط به میزان ناچیزی رابطه علّت و معلولی محل و تجسم شهر با سلامت اجتماعی انسان نشان داده شده است، ولی هر روز که از زمان می‌گذرد، تسلسل زنجیره‌ای این روابط و تأثیر آن بر نظم جسمی و فضائی شهرها، بر نحوه تبادل افکار، عقاید و اطلاعات میان مردم شهر آشکارتر می‌شود.[6]

2) فردگرایی انسان؛ زندگی در جامعه روستایی بر اساس اصول روابط چهره‌به‌چهره استوار است؛ که براساس آن افراد، از کمترین اراده فردی برخوردارند. در زندگی نو، فرد میل دارد که به هر قیمتی خودمختاری و اصالت وجود خود را در مقابل نیروی خردکننده دیگران که میراث تاریخی تمدن است، حفظ کند. از قرن هجدهم، می‌توان به‌عنوان قرنی نام برد که انسان از همه پیوندهای سنتی آزاد شد؛ برای آن‌که بتواند بدون هیچ سدی، به طبیعت خویش خود در نزد همگان گسترش بخشد. قرن نوزدهم نیز در کنار آزادی ویژگی خاص هر فرد انسانی و فعالیت‌هایش را، از طریق تقسیم کار اعلام می‌دارد. بر همین اساس، زندگی عصبی تشدید می‌شود. مسأله‌ای که ناشی از تأثیرات سریع و لاینقطع بیرونی و دورنی است، متأثر از نیروهای حسّاس و سریع تنوع زندگی اقتصاد حرفه‌ای و اجتماع شهری قرار می‌گیرد؛ که حتی به بنیان‌های احساسی زندگی اخلاقی از طریق کمیّت، آگاهی می‌یابد.

تفاوت عمیق شهر بزرگ با شهر کوچک و روستا آنجاست که زندگی در شهر کوچک یا روستا، به همان اندازه احساسی است که عقلایی می‌باشد و با آهنگ کندتر، مأنوس‌تر و منظم‌تر در جریان است. درحالی که شهرنشینی به‌ویژه در کلان‌شهرها، گونه شهروند که طبیعتاً در شکل‌های متعدد فردی تظاهر می‌کند، برای خودش، اندامی محافظ، در مقابل بی‌ریشگی ایجاد می‌کند، بی‌ریشگی که سوی سیالیت و تباین محیط عاطفی مورد تهدید واقع می‌شود؛ شهروند در مقابل این بی‌ریشگی نه با احساسات خود؛ بلکه با منطق خود مقابله می‌کند.[7]

3) سیاست شهری؛ سیاست شهری بر اساس اصول روابط خاص خود شکل می‌گیرد؛ که در آن مجموعه‌ای از علوم انسانی از قبیل اقتصاد، جغرافیا، جامعه‌شناسی، مهندسی، علوم فنی و ... دخالت دارند. بنابراین سیاست شهری از یک مدیریت و ساماندهی ویژه جمعیّتی برخوردار است؛ که در آن مسائلی مانند فضای شهری، فرهنگ شهری، اسکان شهری، حمل و نقل و ارتباطات، به‌طور زنجیره‌ای در ارتباط است. سیاست شهری به علاوه موارد فوق از خلاقیت و نوآوری نهادهای جدید در میان نسل‌های متوالی انسانی مرتبط است.[8]

4) فرهنگ شهری؛ اصولاً فرهنگ و شهر دو مفهوم است که در تعامل با همدیگر سهم زیادی داشته است؛ زیرا شهرها از یک تمرکز جمعیتی گسترده برخوردار می‌باشد که آن مراکز فرهنگی برای فعالیت انسان دایر می‌گردد. از این‌رو شهر پدیده‌ای فرهنگی، روانشناختی، اجتماعی و زیستی است، و از یک روح زنده برخوردار می‌باشد؛ لذا شهر بیشتر جنبه‌ای فرهنگی دارد. بدین جهت که عامل ایجاد ارتباط بین گروه‌های انسانی از طریق فرهنگ است. شهـر نه تنها با فرهنگ و نیـازهای مربوط به اسکان، هویت می‌یابد؛ بلکه فرهنگ نیز ویژگی‌های بخش‌های مادی(تمدن) و غیر مادی(روانی، فکری، اخلاقی و ...) خود را از شهر می‌گیرد. شهرها دارای حیات دوره‌ها، مراحل مختلف زندگی انسانی نظام ذهنی و فکری بوده‌اند.

فرهنگ، جایگاه مهمی در زندگی شهری دارد و به‌عنوان یک هویت، عامل همبستگی اجتماعات گروهی و فعالیت‌های اقتصادی شهروندان محسوب می‌شود. این مسئله شکلی از روابط و کنش افراد و گروه‌ها را به دنبال دارد که مجموعه‌ای از رفتارهای عملی را برای شهروندان فراهم می‌سازد. مجموعه‌های فوق، شهر را از روستا به کلی متمایز می‌سازد.[9]

5) مصرف انبوه؛ در قرن نوزدهم، سرمایه‌داری بر اساس تولید کالاها استوار بوده و مصارف شخصی بیشتر محدود به اغنیا و ثروتمندان می‌شده و اکثریت مردم نسبتاً فقیر بودند؛ در حالی که در قرن بیستم بعضی کشورها با تولید انبوه و مصرف کالاهای ‌مهم جلوه‌گر شدند. دستمزدهای نسبتاً بالا مردم را قادر به خرید کالاهای مصرفی می‌کرد. سیستم‌های اعتباری به وجود آمد که مردم را قادر به خرید اقلام گران‌بها می‌کرد. مردم می‌توانستند بهای کالاها را بعد از مدتی طولانی پرداخت نمایند، این ایدئولوژی مصرف را مشروع و تبلیغ می‌نمود.[10]

6) نظریه جابه‌جایی مبارزات طبقاتی؛ در جامعه شهری سرمایه‌داری بر مبنای موتور انباشت سرمایه استوار است. این انباشت سرمایه بر خارج کردن ارزش مازاد از دست تولیدکنندگان مستقیم، یعنی کارگران مبتنی بوده و ماهیّت طبقاتی سرمایه‌داری، به‌مفهوم سلطه سرمایه بر کارگران است. بنابراین میان بازتولید نیروی کار، سرمایه‌داری و زندگی شهری پیوند منطقی وجود دارد. اما به‌ دلیل تناقضات درونی، چرخه مستمرّ انباشت و گردش، به‌خوبی ادامه نمی‌یابد. به‌همین دلیل، ممکن است رفتار فردی شرکت‌های سرمایه‌داری در بازار با منافع بلندمدت طبقه سرمایه‌دار، در تضاد واقع شود. با این‌حال انباشت سرمایه با خشونت خاصی طبقه سرمایه‌دار بر کارگران همراه است. موازنه قدرت به‌گونه‌ایست که کارگران به‌صورت فردی قدرت مقاومت در برابر این تهاجم را ندارند. تنها گزینه فراروی کارگران، تشکیل طبقه‌ای در مقابل سرمایه‌داران و مبارزه برای به‌دست آوردن منافع خود است؛ تا به اعاده حقوق از دست‌رفته خود نایل شوند.[11]

7) انتقال سرزمینی؛ شهرگرایی به‌نوبه خود همراه با روند انتقال و مهاجرت از روستاها به‌سوی شهر بوده؛ به‌گونه ای که امروزه یکی از مشکلات جامعه شهری؛ به‌ویژه کلان‌شهرها، سیر بی‌رویه مهاجرت‌ها به‌سوی آن است. منشأ اصلی مهاجرت از روستـاها به شهـرها را توسعـه شهرنشینی در جهـان تشکیـل می‌دهد. به‌گونه‌ای که توسعه صنعت، امکانات زندگی و اقتصاد، با امواج چشم‌گیر مهاجرت‌ها از روستاها به شهرها، همراه بوده است. بی‌تردید علل مهاجرت روستاییان به شهر[12] و جابه‌جای در شهر، به‌دلیل وجود امکانات، مزایا و جذابیّت‌های آشکار شهرها و عدم وجود امکانات در روستاها و شهرهای کوچک بوده است.[13] البته نوع افراد مهاجرت‌کننده به شهرها متفاوت است و بیشتر آن‌ها را مردان و افراد نیازمند به‌کار تشکیل می‌دهند.

8) نوآوری؛ شهر یکی از مکان‌هایی است که علاوه‌بر وجود سکونت‌گاه‌ها و کارگاه‌ها در آن، مرکز نوآوری و نظارت بر زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی انسان‌ها محسوب می‌شود که باعث روآوردن افراد از دورترین مکان‌ها به طرف شهر می‌شود.[14] نوآوری در مراکز شهری همراه با تأسیس مؤسسات تحقیقاتی است؛ که به طراحی فرآیند‌های فنی و علمی مورد استفاده برای کالاهای مورد نیاز جامعه می‌پردازند. از طرفی دانشگاه‌ها معمولاً در مناطق شهری با پارک‌های بسیار وسیع علمی و توسعه‌ای با مراکز نوآوری در ارتباط است و قرارداد نوآوری معمولاً در شهرها منعقد می‌گردد.[15] که زمینه و بستر مناسبی برای رویکرد افراد به شهرگرایی را فراهم می‌آورد.

9) انقلاب صنعتی؛ زندگی شهری و گرایش انسان‌ها به شهر، بیشتر زاییده پیشرفت‌های تکنولوژیک دورۀ گذشته است. مکانیـزه‌شدن کشـاورزی و پیشرفت‌های فنی آن، باعث بی‌نیازی از نیروی کار در روستا گردید؛ لذا جمعیّت اضافی در روستاها برای کاریابی به شهر‌ها روی آوردند. وجود وسیله حمل و نقل و ارتباطات در گرایش انسان‌ها به شهرنشینی نیز مؤثر بوده است. تأسیس مؤسسات صنعتی و کارخانجات در شهر‌ها از جمله عواملی بود که رشد سریع شهرگرایی را به همراه داشت؛[16] زیرا در اثر افزایش تولید صنعتی و فراهم آمدن امکانات، توسعه علوم و فنون، وضعیت معیشت، تغذیه و بهداشت مردم بهبود یافت. وسایل رفت و آمد و ارتباط جمعی نیز تمرکز شهرگرایی را افزایش داد و موجبات هجوم روستاییان به‌نقاط مختلف شهر را دامن زد.[17]

10) سرمایه‌داری؛ شهرگرایی و شهرنشینی در عصر جدید به دلیل وجود سرمایه و نظام سرمایه‌داری رشد نموده است. وجود سرمایه‌داری جدید با حرکت بی‌رویه افراد از روستاها به سوی شهرها همراه بوده است؛ به‌گونه‌ای که منجر به ایجاد شهرهای صنعتی در حومه شهرهای بزرگ گردیده است. از عوامل دیگر سرمایه در شهرگرایی، مفهوم کالاگونگی و کالا‌شدگی همه چیز در محدوده شهرهاست. زیرا زمین، ساختمان‌ها و فروشگاه‌ها، مانند کالا‌های بازار سرمایه، مورد خرید و فروش قرار می‌گیرند که این امر باعث توسعه فضا در شهرها می‌گردد. نظام سرمایه داری تعیین قلمرو شهر و روستا را پیچیده نموده و و موجد محیطی شده که قلمروها را از بین برده است.[18]

 

مقاله

نویسنده روح الله رضواني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS