24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : تاريخ، پيامبر(ص)، عام الحزن، خديجه(س)، ابوطالب
نویسنده : سيد علي اكبر حسيني
عامالحزن از حوادث حزنانگیز صدر اسلام است،[1] در پی وفات ابوطالب و خدیجه(س) رسول خدا(ص) از این سال با عنوان «عامالحزن» یاد کردند. نامگذاری این سال بدین نام، خود، بیش از هر چیز دیگر، بیانگر خدمات شایسته و فداکاریهای بیمانند آن دو بزرگوار در راه دین و حمایت از رسول خدا(ص) بود.
سال دهم بعثت سالی سخت و طاقت فرسا برای رسول خدا(ص) بود؛ دو ماه[2] و به نقلی هشت ماه و بیست و یک روز[3] پس از خروج از شعب رسول خدا(ص) دو تکیهگاه توانمند و دو یار پر نفوذ و راستین[4] و دو اهرم قدرتمند در پیشبرد اهداف الهی را از دست داد؛ این حادثه به قدری بر رسول خدا(ص) سخت و ناگوار آمد که ایشان این سال را سال «غم و اندوه» نامیدند.[5] در این سال، پیامبر(ص) عمویش ابوطالب را که از کودکی عهدهدار سرپرستیاش بوده و از حامیان و مدافعان بزرگ رسول خدا(ص) پس از بعثت بود را از دست داد؛ پیامبر(ص) چون خبر وفات ابوطالب را دریافت کرد به شدت دلتنگ و منقلب گردید و با شتاب خود را به بالینش رسانید سپس دست برپیشانی او میکشید و میفرمود: «عموجان در خردسالی تربیتم کردی، در یتیمی سرپرستیام نمودی و در بزرگی یاریام نمودی خدا از سوی من به تو پاداش خیر عطا فرماید.»[6] اندکی قبل[7] یا بعد از مرگ ابوطالب[8] خدیجه(س) نیز از دنیا رفت به راستی خدیجه(س) برای پیامبر(ص) از نعمتهای ارزنده و والامقام آفریدگار بود که مدت بیست و پنج سال مهربانانه و دلسوزانه در کنارش از مشکلات و سختیهایش کاست و به روح و روان رسول خدا(ص) آرامش داد و در تلخترین اوقات همچون فرشتهای او را کمک نمود و در راستای تبلیغ دین مبین اسلام و اعتلای کلمه توحید یار و یاور و در مبارزه سخت و پرمشقت علیه دشمنان شریکش بود و از بذل جان و مال هیچ دریغ نورزید .ایشان وزیری صادق برای اسلام و مایهی تسکین رسول خدا(ص) بود.[9] پیامبر(ص) پیوسته از این بانو حتی پس از وفاتش(س) به شایستگی یاد کرده در ستایشش میفرمود: «او به من ایمان آورد زمانی که مردم کافر بودند و تصدیقم کرد، زمانی که مردم تکذیبم میکردند و به مالش یاری میرساند زمانی که مردم تحریمم کردند و خدا از او فرزندانی نصیبم کرد که از دیگر زنان، نصیبم نکرد.»[10]
مورخان در اینکه سال وقوع این رخداد سال دهم بعثت و پس از خروج از شعب ابیطالب بوده اتفاق نظر دارند؛ اما در روز و ماه وفات این دو بزرگوار و نیز فاصله زمانی بین وفات آنها به شدت اختلاف کردهاند، در منابع روایی و تاریخی از اول ذیالقعده،[11] نیمه شوال[12] و نیمه اول ماه رمضان،[13] به عنوان روز و ماه وفات ابوطالب یاد شده و وفات خدیجه(س) را نیز سه،[14] سی،[15] سی و پنج،[16] پنجاه و پنج روز[17] پس از این تاریخ عنوان کردهاند. همچنین در تقدم و تأخر وفات آنها از یکدیگر نیز بین مورخان و سیرهنگاران اختلاف است عدهای وفات ابوطالب را مقدم دانستهاند[18] و عدهای نیز وفات حضرت خدیجه (س) را.[19]
پس از وفات این دو یار عزیز و دو همراه شفیق، مصیبتها و محنتهای پیدرپی عرصه را بر حضرت(ص)، سخت تنگ کرد و مصیبتها از هر سوی بر حضرت به شدت فزونی گرفت.[20] از هند بن ابیهاله اسدی نقل شده: «وقتی ابوطالب از دنیا رفت آن حضرت به شدت مورد اذیت و آزار قریش قرار گرفت تا جایی که فرمود: ای عمو چه زود جای خالی تو را احساس کردیم صله رحم تو برایت مفید باشد و خداوند به تو جزای خیر عنایت فرماید.»[21] از پیامبر اکرم(ص) نیز در وصف این ایام روایت شده: «ما زالت قریش کاعّة عنی حتی مات ابوطالب؛ قریش از من واهمه داشتند تا آن هنگام که ابوطالب از دنیا رفت.»[22]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان