24 آبان 1393, 14:0
كلمات كليدي : مد، آرايش، هم گوني، رفتار جمعي، مد اجتماعي، مد گرا
مد واژهای فرانسوی و به معنی شیوه و روش و در شکل مصطلح به معنی طریقه موقتی است که طرز زندگی، لباس پوشیدن و دیگر رفتارهای برخی افراد را تنظیم میکند. در جامعه شناسی به رفتار جمعی نوظهوری که به قدر رسم اجتماعی تثبیت نشده باشد، مد اجتماعی گویند. (sacial fashion)
مد از آن حیث از سلیقههای شخصی متفاوت است که تا حد معینی، افراد را به اجبار به جانب همگونی (conformity) سوق میدهد. مد به قرارداد نزدیک است، زیرا از تمایل به حیثیت اجتماعی نشأت میگیرد.
طبق نظریه "جورج زیمل" مد همان تغییر غیر متمرکز جنبههای فرهنگی زندگی است و از یک تنش اساسی در وضعیت اجتماعی انسان ناشی میشود. از طرفی هر کدام از انسانها دوست دارند از دیگران تقلید کنند و از طرف دیگر مایلند، متفاوت از دیگران باشند. جریان مد به هر دوی این تمایلات توجه میکند. "زیمل" که نظریاتش در مورد مد همچنان مورد استفاده جامعهشناسان است، معتقد است که این تمایلات دوگانه به ماهیت انسانها برمیگردد؛ انسانها از یک طرف دوست دارند عین همسایه خود عمل کنند و از طرف دیگر از او متمایز باشند.
بنابراین مد از نظر جامعهشناسان یکی از راههای مختلف زندگی اجتماعی است که ما به کمک آن میخواهیم خود را در فعالیتهای اجتماعی وارد سازیم و با همگونی با سایر انسانهای اطرافمان به سمت یک زندگی اجتماعی حرکت کنیم. ضمن اینکه در اوج این همگونی دوست داریم که از آنها متمایز باشیم.
بسیاری از طبقات اجتماعی مد را به کار میگیرند تا تمایز خود را با دیگران نشان دهند. برای مثال طبقات مرفه جامعه با پوشش خاصی تمایز خود را از طبقات فرودست جامعه نشان میدهند.
در اثر گسترش مد جدید، هر لحظه افراد بیشتری از آن پیروی میکنند؛ ولی بعد از مدتی مد مورد نظر به صورت یک امر عادی در میآید و تنوع قبلی را از دست میدهد.
مد ابتدا برای گروههای برتر اجتماعی (برتری در شأن اجتماعی و یا رفاه مادی) در نظر گرفته میشود تا مابقی افراد از آنها تقلید کنند و در این میان افرادی که طراحان مد هستند درآمد بالایی از آن کسب میکنند. مد باعث طبقهبندی غیر منطقی و غیرمعقول جامعه میشود. افرادی که جزو گروههای پایین جامعه هستند برای اینکه فاصله خود را با طبقات برتر کم کنند از گروههای برتر اهل مد پیروی میکنند؛ اما این مسأله هیچ وقت برعکس نمیشود.
این طبقهبندی ناعادلانه، باعث به حرکت درآمدن بیشتر جریان مد میشود. برای مثال پس از استفاده فرزندان مرفهین جامعه از لباسهای فاخر، به طور طبیعی فرزندان طبقات پایینتر اجتماعی متقاضی آن میشوند. پس از مدتی که همه طبقات از آن لباس استفاده نمودند، لباس مورد نظر برای طبقه بالا امتیاز منحصر به فرد، تلقی نمیشود. در نتیجه طبقه بالا دنبال لباس و مد جدیدی خواهند بود تا از سایر افراد متمایز شوند.
پدیده مد به لباس محدود نمیشود، طرز نشستن، صحبت کردن، راه رفتن، مدل مو، وسایل منزل و... همگی میتوانند متأثر از مد باشند. پیروی دائمی و نابخردانه از پدیده مد، آشفتگی ذهنی شدیدی به دنبال میآورد. فرد تا مدتها به صرف هزینه مالی، وقت و تفکر، جذب پدیدهای میشود که به زودی برای او کهنه خواهد شد.
پدیده مد انتخاب افراد را محدود مینماید و از سویی ممکن است با بسیاری از آموزههای دینی و اخلاقی ناسازگار باشد. بنابراین مد باید با وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افراد تطبیق داده شود و افراد تلاش کنند تا یک جریان از پیش تعیین شده، به راحتی زندگی و سلایق آنها را تحت کنترل در نیاورد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان