24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : مشروعيت، حاكميت، مشروعيت عقلايي – قانوني، مشروعيت سنتي، مشروعيت كاريزمايي
مشروعیت یعنی کیفیت ارزیابی شدن مثبت، اعتبار قانونی یافتن و مورد قبول قرار گرفتن از جانب یکایک حکمرانان، نهادها و نهضتهای سیاسی و از طریق نظامهای مرجعیت به واسطه انطباق اینگونه نهادها و نظامهای مرجعیت با قانون، اصل یا منبع ایجاد مرجعیت و اقتدار است.
مشروعیت، استحقاق یا اجازه حکومت کردن است که مورد قبول عام باشد. ماتید دوگان در توضیح معنای مشروعیت میگوید:
«مشروعیت، باور بدین امر است که اقتدار حاکم بر هر کشور مفروض، محق است فرمان صادر کند و شهروندان موظفند به آن گردن نهند»
موضوع مشروعیت، در بحث از تداوم و بقای یک حاکمیت مطرح میشود یعنی باور به حاکمیت، موظف بودن به اطاعت، حق داشتن حاکمیت در اعمال سلطه و وظیفه مردم در قبول سلطه. بنا به تعبیری، مشروعیت هم در پیدایش و هم در مرحله بقای حاکمیت مورد توجه است که باور و پذیرش مردم در آن شرط است.
بهطور نظری چگونگی تحقق یک نظام سیاسی، بر پایه باورها و هنجارهای رایج و شایع در جامعه، شقّ دیگری از مسأله در آن نظام است و معنا و مفاد مشروعیت، شامل باورها و ارزشهای یک جامعه نسبت به نحوه مقبول به ظهور رسیدن آن نظام سیاسی نیز میگردد. بنابراین مشروعیت بیش از آنکه امری عینی باشد، امری ذهنی است و بنا به باروها و ذهنیتهای گوناگون حکومت شوندگان در جوامع مختلف، اشکال گوناگونی به خود میگیرد.
قائل شدن به پایههای عینی و مورد قبول همگان برای مشروعیت امری است که تنها به نحو انتزاعی متصور است و در مقام تحقق خارجی و در وجه انضمامی متصور است، زیرا در تتحقق خارجی، مبانی ارزشی مورد توافقی وجود ندارد و تنها فرایند مشروعیتیابی و سنجش میزان تعهد پیروان (Commit ment) و بررسی علل از میان رفتن مشروعیت و ...... قابل بازشناسی است. دیگر آنکه مشروعیت مفهوم مطلق و متصلب نیست، بلکه امری تشکیکی و ذومراتب است. بحث از وجود و عدم وجود مشروعیت در جوامع کمتر است؛ بلکه بحث بر سر فزونی و کاستی و حداقل و حداکثر آن است.
مشروعیت با توجه به نوع باروهای پدید آمده نسبت به حاکمیت و بنیاد اعتقادات جامعه نسبت به نظام سیاسی به انواع و دستههایی تقسیم پذیر است. ماکس وبر به سه نوع مشروعیت قائل است:
1- مشروعیت عقلایی – قانونی: که مبتنی بر اعتقاد به قانونی بودن مقررات موجود و حق اعمال سیادت کسانی است که مقررات مزبور، آنها را برای اعمال سیادت فرا خواندهاند.
2- مشروعیت سنتی: که مبتنی بر اعتقاد متداول به تقدس سنتهایی است که از قدیم اعتبار داشتهاند و مشروعیت کسانی که این سنتها آنان را مأمور و مجاز به اعمال سیادت کند.
3- مشروعیت کاریزمایی: که مبتنی است بر فرمانبرداری غیر عادی و استثنایی از یک فرد به خاطر تقدس، قهرمانی و یا سرمشق بودن وی و اطاعت از نظامی که او ایجاد کرده یا به شکل وحی بر او نازل شده و ایثار در برابر او و نظامش.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان