نویسنده: مجتبی صداقت
چکیده
آنچه میآید نقدی است بر مقاله «نکاتی پیرامون مزد نطلبیدن پیامبر اسلام». نویسنده مقاله مدعی است قرآن میخواهد مزد نطلبیدن پیامبر اسلام را قرینهای بر راستگوییاش در ادعای پیامبری بگیرد؛ وی این مسأله را مورد اشکال قرار میدهد.
در نوشتاری که پیش رو دارید به این سؤال اساسی پاسخ خواهیم داد که برای پی بردن به صدق یک مدعی نبوت چه باید کرد؟ این مقاله، با رویکرد عقلی، راههای بهدست آوردن صدق مدعیان نبوت را بیان میکند.
مقدمه
پیامبران الهی، از بدو برنامه تبلیغی خود با مخالفتها، تهمتها و تهدیدهایی از جانب مخالفان، روبرو بودهاند که دامنه آن نبوت پیامبر اسلام(ص) را نیز در بر گرفت. هم اینک نیز با گسترش اسلام، بدخواهان با القای شبهات و تهمتها در صدد مخدوش کردن چهره اسلام و مسلمانان و در رأس آن، پیامبر بزرگوارش میباشند. از جمله تلاشهای انجام پذیرفته در این راستا میتوان به نوشتاری با عنوان «نکاتی پیرامون مزد نطلبیدن پیامبر اسلام» اشاره نمود. محور اصلی این مقاله، خدشه در آیاتی از قرآن است که مزد نطلبیدن پیامبر اسلام را مورد تأکید قرار دادهاند. نویسنده سعی دارد این ادعا را با طرح احتمالاتی چند، در ذهن مخاطب خود تقویت نماید.
در نوشتار پیشرو به این سؤال اساسی پاسخ خواهیم داد که برای پی بردن به صدق یک مدعی نبوت چه باید کرد؟ پاسخ به این مسأله، جنبه مقدماتی برای بحثهای بعدی دارد و در بخشهای بعد به بررسی احتمالات مزبور میپردازیم.
ضرورت ارسال رسولان
قبل از این که به بررسی ملازمه میان «صدق ادعای نبوت» و «مزد نطلبیدن» پرداخته شود باید دانست جایگاه نبوت در هندسه جهان هستی چیست؟
از مطالبی که عقل انسان، آن را ضروری میداند ارسال رسول از جانب خالق جهان است. عقل، پس از آنکه با دلایل و براهین اطمینانبخش به وجود خدا معتقد شد با این سؤالات روبرو میشود که هدف از آفرینش چیست؟ آیا انسان بیهوده خلق شده است یا برنامهای سعادتبخش در پس این حیات و ممات است؟ اگر برنامهای هست محتوایش چیست؟ چگونه بهدستش آوریم؟ و سؤالاتی از این باب.
تحلیل و بررسی دقیق این پرسشها همگام با مشاهده مدعیان فراوانی که خود را فرستاده خدا معرفی کردهاند متفکران را به وجود برنامهای الهی و رسولانی بر حق، رهنمون شده است. برنامهای که انسان با توجه به محدودیتهای وجودیش، خود از تدوین آن ناتوان است و رسولانی که ابلاغ این برنامه در رأس وظایف ایشان قرار گرفته است. رسولانی که معصوم از هر گناه و فریبکاری و اشتباه هستند و در قله کمال بشری ایستادهاند و کاروان بشری را نیز به سوی این مقصد سعادت، رهنمون میشوند.[1]
راههای کشف صدق مدعیان نبوت
از آنجا که تاریخ، وجود مدعیان دروغین نبوت را بسیار در خود دیده است نمیتوان به صرف ادعای شخصی که خود را فرستاده خدا معرفی نموده وی را رسول الهی دانست. از این رو، به منظور شناخت یک پیامبر الهی، نشانههایی لازم است؛ همچون:
الف) معجزه: کاری خارق العاده که از جانب خداوند به یک نبیّ برای صدق ادعای نبوت خود داده میشود و قابل تعلیم و تعلم نمیباشد و همراه تحدّی و مبارز طلبی است تا نشان دهد غیر از او، کسی قدرت آوردن مثل آن کار را ندارد و او نیز از منشأی الهی گرفته است.[2]
ب) گواهی و شهادت مجموعهای از قرائن و شواهد: ممکن است یک قرینه به تنهایی بر صدق مدعی نبوت دلالت نکند؛ ولی با بررسی مجموعهای از قرائن میتوان اطمینان به ارتباط یا عدم ارتباط مدعی نبوت با خداوند پیدا نمود. قرائن زیادی برای صدق یک مدعی نبوت وجود دارد؛ به عنوان نمونه: خصوصیات اخلاقی، روانی و سوابق او قبل از دعوت، افرادی که از او پیروی میکنند یا با او مخالفت نمودهاند، ابزارهایی که یک مدعی نبوت در رساندن مدعیات خود استفاده میکند و محتویات دعوت و اصولی که مردم را به سوی آن میخواند و چگونگی انطباق آن با موازین عقلی و منطقی.[3]
نبوت پیامبر اسلام، حضرت محمد(ص) از هر دو راه مذکور قابل اثبات است.[4] «قرآن» در رأس معجزات ایشان، معجزهای همیشگی و گویا میباشد و علاوه بر این، قرائن زیادی بر صدق ایشان گواه است و همین قراین موجب شد افرادی به حضرت محمد(ص) ایمان آورند؛ به عنوان مثال، در صدر اسلام یکی از مسئولان حکومت روم با اطلاع یافتن از ویژگیهای پیامبر و یارانش توسط ابوسفیان ـ که در آن زمان دشمن پیامبر بود ـ ایمان آورد.[5] «مزد نطلبیدن» نبی مکرم اسلام، یک قرینه صدق بر ادعای نبوتشان است؛ اما نه به این معنا که به تنهایی و فارغ از دیگر ادله و قراین، اثباتکننده ادعای پیامبر است. اثبات نبوت پیامبر اسلام در گرو پذیرفتن این قرینه با قطع نظر از قراین دیگر نیست؛ با این حال، یکی از بهترین قرائن بر نبوت پیامبر خاتم، «مزد نطلبیدن ایشان» است و خواهیم گفت که هیچ کدام از ایرادات نویسنده بر این مسأله، وارد نیست.
بیمزد بودن ادای رسالت، از خصائص اساسی در برنامههای همه پیامبران الهی است؛ چون رسالت، سِمتی الهی است که بدون خلوص نیت ممکن نیست. از اینرو مزد نخواستن، به عنوان سیره همه انبیاء در قرآن کریم آمده است.[6] به عنوان مثال، در آیه 21 سوره «یس» در جریان فرستادگان حضرت عیسی نزد قومی چنین آمده است که شخص مؤمنی[7] در دفاع از این فرستادگان خطاب به قوم خود گفت: «اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُون» یعنی فرستادگان حضرت عیسی شایسته اطاعتاند؛ وی تنها بر قرینه مزد نطلبیدن، تأکید ندارد؛ بلکه علاوه بر عدم مزدخواهی (لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً) بر عنصر هدایت (هُمْ مُهْتَدُون) نیز تأکید شده است. این آیه میرساند فرستادگان عیسی هم مطالب خوبی ارائه مینمایند و هم بیغرضاند و طمعی ندارند و چون شما را به خدا، دعوت میکنند سخنشان، حق است، و چون مقامی نمیطلبند و از شما مزدی نمیخواهند پس اخلاص دارند و اگر دعوت، حق و داعی، مخلص بود شایسته تبعیت و اطاعت است.[8] این آیه میرساند که عدم تسلیم در برابر دعوت کسى یا به خاطر این است که دعوتش حق نیست و به بیراهه و گمراهى مىکشاند و یا این که حق است اما مطرح کنندگان، در سایه این دعوت به دنبال منافع خاصى هستند که این خود، مایه بدبینى به چنین دعوتى است؛ اما هنگامى که نه آن باشد و نه این، دیگر چه جاى تامل و تردید؟[9]
نتیجهگیری
از آنچه گذشت با راههای کشف صدق مدعیان نبوت آشنا شدیم و گفتیم نکته مهم درباره قرینههای صدق یک مدعی نبوت این میباشد که ممکن است یک قرینه به تنهایی دلالت بر صدق مدعی نبوت نکند؛ ولی مجموعهای از قرائن میتواند صدق یک مدعی را ثابت کند.
فهرست منابع
- قرآن
- 1) جوادی آملی، عبدالله؛ سیره رسول اکرم در قرآن، نشر اسراء، قم، چهارم، 1385ش.
- 2) حلی، حسن بن یوسف بن مطهر؛ کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، مقدمه و تعلیق: جعفر سبحانی، [بینا، بیجا، بیتا].
- 3) سبحانی، جعفر؛ الالهیات علی هدی الکتاب و السنة و العقل، مؤسسة الامام الصادق، قم، چهارم، 1417ق.
- 4) محمدی ریشهری، محمد؛ فلسفه وحی و نبوت، دفتر انتشارات اسلامی، قم، [بی تا].
- 5) مکارم شیرازى، ناصر؛ قرآن و آخرین پیامبر؛ دار الکتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۴۹ش.
- 6) نصری، عبدالله؛ مبانی رسالت انبیاء در قرآن؛ انتشارات سروش، تهران، اول، 1376ش.
- 7) مکارم شیرازى، ناصر [و همکاران]؛ تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة، تهران، اول، 1374ش.