24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : همبستگي، همبستگي مكانيكي، همبستگي ارگانيكي يا اندامي
نویسنده : سمانه خالدی
«همبستگی، احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردار باشند. همچنین همبستگی میتواند شامل پیوندهای انسانی و برادری بین انسانها به طور کلی و یا حتی وابستگی متقابل حیات و منافع بین آنها باشد».[1] همبستگی بر حسب شدت کنش متقابل اجتماعی تعریف میشود. به زبان جامعهشناسی، همبستگی پدیدهای را میرساند که بر پایه آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته و به طور متقابل نیازمند یکدیگرند. تجمعهای انسانی، شبکههای روابط بین افراد را به وجود میآورند که این روابط افراد را در واحدهای اجتماعی منسجم متحد میکند. با برخوردهای روزمره و رو در رو در گروهها، اعضای جدید جامعهپذیر میشوند و حمایت اجتماعی مستمر را فراهم مینمایند. از طریق مبادله اجتماعی، وابستگی متقابل ایجاد میشود و به این ترتیب افراد عضو همبسته گروهها میشوند. به این ترتیب همبستگی گروهی به معنای آن است که گروه، وحدت خود را حفظ کند و با عناصر وحدت بخش خویش تطابق و همنوایی یابد. آگوست کنت معتقد بود که توزیع دایمی کارهای گوناگون انسانهاست که همبستگی اجتماعی را پدید میآورد.
واژه همبستگی برای نخستین بار توسط امیل دورکیم رسماً در کتاب تقسیم کار اجتماعی (1893) مطرح گردید. دورکیم به دو نوع همبستگی قائل است. همبستگی مکانیکی (Mechanical Solidarity) و همبستگی ارگانیکی (Organic Solidarity). همبستگی مکانیکی به اصطلاح خود دورکیم همبستگی از راه همانندی است. هنگامی که این شکل از همبستگی بر جامعه مسلط باشد افراد جامعه چندان تفاوتی با یکدیگر ندارند.
آنهایی که اعضای اجتماع واحدی هستند همانند همند و احساسات واحدی دارند زیرا به ارزشهای واحدی وابسته بوده و مفهوم مشترکی از تقدس دارند. جامعه از آن رو منسجم است که افراد هنوز تمایز اجتماعی پیدا نکردهاند. صورت متضاد این همبستگی، همبستگی موسوم به ارگانیکی است که اجماع اجتماعی یعنی وحدت انسجام یافته اجتماع، در آن نتیجه تمایز اجتماعی افراد با هم است. این تمایز از این راه بیان میشود که افراد، دیگر همانند نیستند؛ بلکه متفاوتند. استقرار اجماع اجتماعی تا حدی نتیجه وجود همین تمایزهاست. دورکیم همبستگی ارگانیکی را به قیاس با اندامهای موجود زنده، همبستگی اندامی مینامد، زیرا اندامها گرچه هر کدام وظیفه خاصی دارند و همانند هم نیستند، اما همگی آنها برای حیات موجود زنده لازم است. همبستگی مکانیکی بیشتر در جوامع سنتی وجود دارد و همبستگی ارگانیکی (که اساس پیمانهای اجتماعی آن بر تخصص استوار است) در جوامع صنعتی وجود دارد. در جوامع صنعتی تخصصهای متفاوت افراد، باعث میشود که مردم برای برآورده کردن نیازهای خود به یکدیگر محتاج باشند.
دورکیم معتقد است که جوامع سنتی به جوامع صنعتی انتقال پیدا میکنند. وی معتقد است با ورود به جامعه صنعتی بسیاری از ویژگیهای سنتی از میان خواهد رفت اما ویژگیهای ارزشمند بسیاری نیز حاصل خواهد شد. همبستگی اجتماعی براساس احساسات اخلاقی مشترکی استوار بود که اعضای جوامع ماقبل صنعتی را به هم پیوند میزد. این همبستگی بر اساس شباهتها استوار بود و بر این اساس دورکیم این همبستگی را مکانیکی نام میدهد که افراد در چنین جوامعی احساس میکنند که بطور اتوماتیک متعلق و وابسته به یکدیگرند. اما بقای جامعه برخوردار از همبستگی ارگانیکی، بسته به آن است که خارج از قلمرو قراردادها یا برفراز آنها، ممنوعیتها، ارزشها و مقدسات جمعیای وجود دارند که عامل پیوند اشخاص با کل اجتماعی میشوند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان