24 آبان 1393, 14:2
كلمات كليدي : پلوراليسم ، كثرت پذيري، وحدت گرايي، تمركز قدرت، جوامع پلورال، احزاب سياسي، كثرت گرايان، مشاركت مردم، عصر روشنگري
پلورالیسم در این عرصه عبارت است از تنوعپذیری در حوزه نهادهای اجتماعی، سیاسی، مدنی، جمعیتهای مختلف، تشکلها، احزاب و هر آنچه که به نحوی رنگ اجتماعی و سیاسی دارد و نیز عقاید ناظر به مصالح اجتماعی که قابلیت کثرتپذیری دارند. پلورالیسم اجتماعی در حقیقت نمود عینی تحقق پلورالیسم در عرصههای دیگر هم چون معرفت، فرهنگ، اخلاق و دین میباشد.
آنچه موجب پیدایش پلورالیسم اجتماعی ـ سیاسی میشود عمدتا میتواند یکی از عوامل زیر باشد:
1- وحدتگرایی بیش از اندازه که به تمرکز قدرت در دست یک شخص یا گروه خاص انجامیده است، استبداد دینی یا دولتی که نمونه بارز آن در قرون وسطی توسط کلیسا به نمایش گذاشته شد و اتفاقا مهمترین عامل پیدایش گرایشهای پلورالیستی در غرب شد. [1]
2- جنگهای طولانی و کشت و کشتارهای بیشمار بر سر اثبات عقاید مذهبی و تحمیل آنها به عنوان تنها عقیده درست و حق.
3- رشد ابزارهای ارتباطی و آسان شدن مناسبات انسانی به نحوی که تنوع فرهنگی و اعتقادی موجود در جهان در معرض دید همگان قرار گرفته است.[2]
در عصر روشنگری گسترش فردگرایی و حقوق طبیعی موجب شد تفکر پلورالیسم مورد اقبال واقع شده تنوع در سلایق، رفتارها، گفتارها و حتی عقاید به عنوان اصول مهم زندگی اجتماعی پذیرفته شوند. لازمهی عملی چنین طرز تفکری پیدایش احزاب سیاسی و گروههای مدنی، اصناف، و سندیکاهایی بود که هر کدام برای پیگیری منافع صنفی و گروهی خود در چارچوب قواعد زندگی مسالمتآمیز اجتماعی و پایبندی به اصول تسامح و تساهل[3] تلاش مینمودند. عنوانی است که برای شناساندن چنین جوامعی واژه جامعه مدنی به کار میرود. جامعه مدنی جامعهای است که اصول پلورالیستی و اصل تسامح و تساهل در تنظیم رفتارهای اجتماعی و قوانین حاکم بر آن جامعه مورد عنایت ویژه واقع شده و بدون آنها قانونی تصویب نمیشود. آنچه گفته شد تعریف علمی چنین جوامعی است، اما اینکه در عالم واقع چه مقدار از این امور در جوامع پلورال مراعات میشود سخن دیگری است.
یکی از خصوصیات مهم جوامع پلورال از دیدگاه پلورالیستها مشارکت مردمی در اداره جامعه و ایفای نقش دولت به طور غیرمستقیم از طرف مردم میباشد. این مشارکت در قالب تشکیل احزاب سیاسی خود را نشان میدهد. از همین رو وجود احزاب در جوامع پلورال یکی از نیازهای اساسی زندگی اجتماعی تلقی میگردد. به اعتقاد ایشان مشارکت مردم در تشکیل احزاب و در نتیجه گردش قدرت موجب میشود از انحرافات مختلفی که ممکن است در سایه انحصار قدرت در دست یک فرد یا گروه خاص حاصل شود جلوگیری گردد. هم چنین این مشارکت موجبات حصول مصالح عمومی را فراهم میآورد. از دیدگاه کثرتگرایان نقش دولت در حد نظارت کلی و اموری مانند ساماندهی مستقیم یا غیرمستقیم اقتصاد کلان، مالیاتبندی، حفظ امنیت فردی و اجتماعی، و تنظیم روابط اجتماعی آن هم در قالب قوانینی که مورد پسند اکثریت مشارکت کنندگان است، میباشد. از نظر ایشان در جامعه پلورال مشارکت سیاسی مردم به حضور آنان در انتخابات منحصر نمیشود، بلکه آنان در عرصههای مختلف سیاسی دخالت و نظارت میکنند. البته روشن است که مصداق بارز و تاثیرگذار مشارکت در انتخابات مستقیم ظهور مییابد. از طرفی حضور قدرتمند احزاب و گروههای سیاسی و هم چنین سندیکاهای صنفی موجب افزایش میزان تصمیمگیری مردم از طریق این احزاب میگردد و در نتیجه نظارت بیشتر بر کار دولتمردان را سبب میشود. از طرف دیگر احزاب تفکر مشارکتی و نظارتی را تقویت کرده و موجبات رشد و بلوغ سیاسی مردم را فراهم میآورند. این عمل در سایه آموزش اعضا به صورت مستقیم و راه انداختن برنامههای تبلیغاتی در ایام انتخابات به صورت غیرمستقیم حاصل میشود. یکی دیگر از خصوصیات جوامع پلورال استفاده گسترده از رسانههای عمومی هم چون روزنامه و تلویزیون میباشد. تبلیغات و برگزاری سمینارهای مختلف و گفت و گوهای آزاد به ایجاد فضای باز فرهنگی و سیاسی کمک کرده و زندگی پلورالیستی را عینیت میبخشد.
گرچه شاخصههای فوق از ویژگیهای بارز جوامع پلورال محسوب میشوند ولی به اعتقاد خود پلورالیستها ویژگی اصلی چنین جوامعی آزادیهای فردی و اجتماعی است. در حقیقت آزادی فردی و اجتماعی است که شرائط تحقق موارد مذکور در فوق را فراهم میآورد. بدون چنین آزادیهایی وجود احزاب و گروههای سیاسی جز به عنوان دکورهای بدلی برای جا انداختن وجود دموکراسی و توجیه رفتارهای استبدادآمیز دولتمردان نقش دیگری نمیتوانند داشته باشند.[4]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان