دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

امکان استعدادی Possibility through preparedness

No image
امکان استعدادی Possibility through preparedness

كلمات كليدي : امكان استعدادي، امكان ماهوي، ماده، فعليت، صورت، عَرَض، كيفيت

نویسنده : مسعود اسماعيلي

واژه امکان در فلسفه، هنگامی که بدون قید خاصی به کار می‌رود به معنای سلبِ ضرورتِ وجود و عدم از ماهیت است که همان امکان ماهوی است. اما واژهٔ امکان در فلسفه، گاه با قیود مختلفی همراه می‌شود که در هر مورد، معنای متفاوتی را افاده می‌کند.

امکان در یک معنا، به "استعداد یک شیء برای پذیرش حالتی جدید"[1] گفته می‌شود که به همین مناسبت، این امکان را امکان استعدادی می‌نامند. حالت جدیدی که شیء می‌پذیرد، ممکن است "صورت"(فعلیت) یا "عَرَض" جدیدی باشد. مثلاً چوب با سوختن تبدیل به خاکستر می‌شود و در این فرایند، اساساً چوب به مادهٔ جدیدی (خاکستر) بدل می‌‌شود که در این نوع تغییر در اصطلاح فلسفه، صورت شیء تغییر می‌کند و در مثال ما صورتِ چوب به صورتِ خاکستر تبدیل می‌گردد. با توجه به فرایندِ تبدیل چوب به خاکستر، درمی‌یابیم که وضعیت و حالت خاصی در چوب تحقق دارد که باعث می‌گردد با سوختن به خاکستر تبدیل شود؛ زیرا چیزهای سوختنیِ دیگری مثل نفت با سوختن، خاکستر ایجاد نمی‌کنند ولذا می‌فهمیم که سببِ تولیدِ خاکستر در وضعیت و حالتِ خودِ چوب نهفته است که در اصطلاح فلسفی از آن به استعداد چوب برای تبدیل به خاکستر یاد می‌کنند.

از آنجا که پذیرش حالت جدید به معنای حصول تغییر در شیء می‌باشد، باید این معنا از امکان را مختص ماده و اجسام مادی دانست؛ زیرا شمول امکان استعدادی بر همه موجودات، مستلزم این است که امور غیر مادی و مجردات نیز دارای امکان استعدادی شمرده شوند که در این صورت، مجردات را باید دستخوشِ تغییر و تحولات دانست (چون امکان استعدادی در یک شیء، مستلزم آن است که آن شیء قابلیت تغییر داشته باشد)؛ در حالی که تغییر در مجردات (موجودات غیر مادی) محال است، زیرا مجردات هر کمال مطلوبی را که می‌توانند داشته باشند بنحو بالفعل دارند ولذا هیچ حالت منتظره‌ای ندارند تا برای تحقق آن، تغییر کنند.از این رو، امکان استعدادی را باید وصفی وجودی برای اجسام و مادیات محسوب کرد.

امکان استعدادی، در دیدگاه مشهور فلاسفه از مفاهیم ماهوی محسوب می‌شود که در میان مقولات ده‌گانهٔ ماهوی (یعنی اجناس اصلی ماهیات) ، آن را از مقولاتِ عَرَضی می‌شمرند. بنابراین اغلبِ فلاسفه اسلامی، امکان استعدادی را نوعی عَرَض می‌دانند و از میان مقولات عرضی (اجناس اصلی اعراض)، آن را از جنسِ "کیفیت" محسوب می‌کنند. بدین ترتیب امکان استعدادی، کیفیتی است که شرط لازمِ پذیرشِ حالت جدید در ماده است و بدون آن حصول تغییر و تبدل در مادیات، ممکن نخواهد بود.[2] نام دیگرِ امکان استعدادی، "کیف استعدادی" است.

در مورد تفاوت امکان استعدادی با امکان ماهوی (امکان خاص) باید گفت که امکان استعدادی، به تبعِ نزدیکی یا دوریِ شیء نسبت به حالت جدیدی که می‌تواند بپذیرد، دارای شدت و ضعف می‌شود و لذاست که استعدادِ شدید یا ضعیف معنادار است و موضوع یا موصوف این امکان، ماده‌ موجود در خارج است. اما امکان ماهوی، وصفی عقلی برای ماهیتی است که عقل، تنها خودِ آن ماهیت را (صرفِ نظر از هر چیز دیگر حتی وجود یا عدم آن) در نظر گرفته است و لذا موضوع امکان ماهوی، ماهیتِ انتزاعی است و خود این امکان نیز وصفی اعتباری و از معقولات ثانیه فلسفی محسوب می‌شود.[3] امکان ماهوی شدید و ضعیف نیز نمی‌شود چرا که معنای آن عبارت است از "سلب ضرورت" و سلب، شدت و ضعف ندارد. امکان ماهوی (بر خلاف امکان استعدادی که تنها وصف ماهیات موجود در عالم واقع است)، خواه ماهیت موجود باشد خواه معدوم، همواره وصف ماهیت قرار می‌گیرد. [4]

مقاله

نویسنده مسعود اسماعيلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ای سلمان! کسی که فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است...» (فرائد السمطین، ج2، ص 68)
قال المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»

قال المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»

حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود: «الگو و اسوه‌ی‌ نیکوی من دختر فرستاده خدا (فاطمه زهرا «سلام الله علیها») است»
عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش می‌چرخند و او بر گرد چیزی نمی‌چرخد».(بحارالانوار، ج 36، ص 353)
عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «حُبّب اِلَیَّ مِنْ دنیاکُم ثلاثُ: تلاوة کتاب الله والنّظر فی وجه رسول الله والانفاق فی سبیل الله»

عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «حُبّب اِلَیَّ مِنْ دنیاکُم ثلاثُ: تلاوة کتاب الله والنّظر فی وجه رسول الله والانفاق فی سبیل الله»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «سه چیز از دنیای شما محبوب من گشته است: تلاوت کتاب خدا، نگاه به صورت رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) و انفاق در راه خدا» (وقایع الایام- ص 295)
عن فاطمة الزهراء (سلام الله علیها):«و جعل طاعتنا نظاماً للملة وامامتنا امانا من الفرقه»

عن فاطمة الزهراء (سلام الله علیها):«و جعل طاعتنا نظاماً للملة وامامتنا امانا من الفرقه»

حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) فرمود:«خداوند اطاعت ما را نظام و سامانی برای آئین اسلام و امامت ما را امانی از تفرقه و اختلاف قرار داده است.»(دلائل الامامة، ص 33)
Powered by TayaCMS