دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

حاج ابراهیم خان کلانتر(اعتماد الدوله)

No image
حاج ابراهیم خان کلانتر(اعتماد الدوله)

كلمات كليدي : تاريخ، حاج ابراهيم خان كلانتر، اعتماد الدوله، اولين صدر اعظم قاجار

نویسنده : رحمان فتاح زاده

شرح حال حاج ابراهیم خان کلانتر

حاج محمد ابراهیم خان شیرازی، ملقب به اعتماد الدوله و معروف به "حاج ابراهیم خان کلانتر" نخستین صدر اعظم سلسلۀ قاجاریه بود که به سلطنت سلسله‌ای پایان داد و سلسلۀ دیگری را بجای آن مستقر کرد به این سبب وی را به تاجبخش نیز ملقب کرده‌اند. وی پسر سوم حاج هاشم شیرازی، از کدخدایان و عمال معروف شیراز بود چون در سال 1160 ه.ق نادر شاه یک چشم وی را کور کرد به حاج هاشم "واحد العین" معروف شد.

اجداد حاج ابراهیم خان از خاندان معروف هاشمیه بودند، خانوادۀ هاشمیه در اصل از کلیمی‌های مسلمان شده قزوین بوده و معروف است که ایشان پس از مهاجرت به شیراز با حاجی قوام معاصر و ممدوح خواجه شمس الدین حافظ شیرازی وصلت کرده‌اند. کار اصلی خانواده هاشمیه تجارت بود، اول کسی که از این خانوادۀ وارد سیاست شد حاج هاشم، پدر حاج ابراهیم خان بود که کدخدایی‌گری محلات حیری خانه شیراز را به عهده داشت.[1]

حاج ابراهیم خان و سلسلۀ زندیه

با فوت کریم خان زند در سال1193ه.ق آرامشی نسبی که در سرزمین ایران حکمفرما بود، به هم خورد و زد و خورد بین جانشینان کریم خان از یک سو و آقا محمد خان و سپاهیان زند از سوی دیگر، آغاز گردید. یکی از پادشاهان زند بنام جعفر خان به پاس خدمات حاج ابراهیم خان و کمک او در تصرف، شیراز شغل کلانتری فارس را به او اعطا کرد. هنگامی که جعفر خان به قتل رسید درگیری‌ بین لطفعلی خان از یک سو و صید مراد خان و برادرش مراد خان از سوی دیگر ادامه یافت حاج ابراهیم اهالی شیراز را به طرفداری از لطفعلی خان جلب نمود و بدین طریق نامبرده سلطنت خود را مدیون حاج ابراهیم دانست.[2]

از مجموع اقداماتی که توسط حاج ابراهیم خان برای سر و سامان دادن به وضعیت ناحیۀ فارس بعد از فوت کریم خان صورت گرفت می‌توان استنباط کرد که وی فردی با هوش و سیاستمدار و بالیاقت و در عین حال فرصت طلب بوده که دقیقا با بررسی اوضاع و احوال زمانۀ خود در نهایت، جانب کسی را که از قدرت بیشتری بر خوردار بوده، می‌گرفته است.[3]

حاج ابراهیم خان و سلسلۀ قاجاریه

آقا محمد خان پس از دستگیری لطفعلی خان ابتدا به دست خود دو چشم جوان زیبای زند را از حدقه بیرون آورد و بعد از تصرف دو قطعه الماس دریای نور و تاج ماه که به بازوی وی بسته بود. در ربیع الاخر سال 1209ه.ق وی را به تهران اعزام و دستور قتل او را به حاکم تهران داد و حکومت فارس، یزد و کرمان را به ولیعهد خود باباخان سپرد و حاج ابراهیم خان را به رسم سلاطین صفویه لقب اعتماد الدوله داد و به وزرارت باباخان منصوب نمود و سپس عازم تهران گردید.[4]

از این زمان به بعد حاج ابراهیم خان و اقوام او در دربار قاجار دارای عزت و منزلت شدند و روز به روز، به شاه قاجار نزدیک شدند تا اینکه آقا محمد خان وی را به سمت وزات خود منسوب کرد. در هر صورت، آقا محمد خان در سال 1209ه.ق در صدد محاصرۀ شهر تفلیس برآمد سپس به تهران مراجعه کرد و مراسم تاجگذاری را به عمل آورد و بعد از آن مجدداً به سمت خراسان و سپس آذربایجان حرکت نمود و سر انجام در ذی الحجه 1212ه.ق توسط چند نفر از خدام خود به قتل رسید.

از آنجا که وی در تمام مدت، درگیر مشکلات داخلی بود فرصت طرح ریزی بنیان محکمی برای حکومت خود به دست نیاورده بود، به مجرد قتل وی اغتشاشات در ایران شروع شد، اما حاج ابراهیم خان با سیاست خاص، لشکریان آقا محمد خان را جمع آوری کرد و به جانب تهران حرکت نمود.[5] اما هنگامی که به نزدیکی تهران رسید میرزا محمد خان بیگلربیگی و میرزا شفیع مازندرانی برحسب وصیت آقا محمد خان هیچکس را به تهران راه ندادند تا اینکه فتحعلی شاه از شیراز به تهران رسید، بعد از ورود فتحعلی شاه به تهران بود که حاج ابراهیم اجازه ورود به پایتخت و ملاقات با فتحعلی شاه را یافت. بعد از آن فتحعلی شاه او را به سمت صدر اعظمی خویش انتخاب کرد و تا پنج سال در این سمت باقی ماند.[6]

دوران صدارت حاج ابراهیم خان

آقا محمد خان بیشتر وقت خود را صرف زد و خورد با رقبای داخلی و درگیری در ناحیه آذربایجان سپری کرد بعد از اینکه به قتل رسید برادرزادۀ او، فتحعلی‌خان جانشین وی گردید و حاج ابراهیم خان کلانتر نیز جهت تحکیم موقعیت شاه جدید کوشش‌های فراوانی کرد. شکی نیست که تدبیر او در از بین بردن دشمنان داخلی نقش به سزایی داشته است و فتحعلی شاه تحکیم پایه‌های قدرت خود را در بَدو سلطنت مدیون وی می‌دانسته.[7]

از نظر روابط خارجی قسمت عمدۀ اقدامات انجام گرفته در زمان صدارت حاجی ابراهیم کلانتر در روابط ایران و انگلیس خلاصه می‌گردد گر چه فرانسویان تلاش نمودند تا روابط نزدیکی با ایران برقرار کنند اما نقش اصلی را انگلیسی‌ها عهده‌دار بودند.[8]

در سالی که آقا محمدخان به قتل رسید، دو فرستاده از جانب دولت فرانسه با عهدنامه‌ای که در زمان سلاطین صفویه بسته شده بود به ایران آمدند ولی حاج ابراهیم خان آنها را به دلیل نابسامانی اوضاع داخلی کشور نپذیرفت.[9]

علت توجه به انگلستان در این دوره، اولاً بخاطر گرفتاری و مشکلات و تهدیداتی بود که از جانب زمانشاه افغان متوجه هندوستان بود و ثانیاً به دلیل تهدیدی بود که انگلستان از نزدیکی روسیه و فرانسه به یکدیگر احساس می‌نمود.[10]

انگلیسی‌ها چون از تیرگی روابط ایران و افغانستان خبر داشتند سعی داشتند با ایجاد جنگ بین این دو کشور مشکلاتی را برای زمان شاه افغان ایجاد کنند تا توجه او را از هندوستان دور کنند که موفق به این کار شدند و سرانجام نیز با وساطت خودشان جنگ بین ایران و افغانستان را با بستن دو پیمان نامه به صلح تبدیل کردند.[11]

پایان کار ابراهیم خان

او قریب به پنج سال در دورۀ سلطنت فتحعلی شاه عهده‌دار صدارت عظما بود، در اواخر سال 1215ه.ق فتحعلی شاه نسبت به وی که قریب 14 سال در دستگاه جعفرخان و لطفعلی خان و آقا محمدخان و فتحعلی شاه با قدرت زمامداری کرده و در این مدت برادران و بستگان متعدد خود را در حکومت ولایات و امور دیوانی نصب کرده بود، بد گمان شد و تصمیم به نابودی وی گرفت. به نظر می‌رسد سوء سابقه در رفتار حاج ابراهیم به علاوۀ توطئه‌ چینی مخالفین وی به ویژه میرزا شفیع مازندرانی از عوامل اصلی تغییر نظر فتحعلی شاه نسبت به حاج ابراهیم بوده که در نهایت منجر به قتل وی گردید.[12]

بدین ترتیب حیات سیاسی اولین صدر اعظم سلسلۀ قاجاریه خاتمه یافت به علاوه برادران حاج ابراهیم به اسامی عبد الرحیم خان، بیگلربیگی عراق(اراک)، محمد حسین خان حاکم کهکیلویه و بهبهان و آقا محمد زمان کلانتر نیز دست گیر، نابینا و از بین رفتند.[13]

مقاله

نویسنده رحمان فتاح زاده
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است» (الکافی، ج 2، ص 630)
Powered by TayaCMS