دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خطابه

No image
خطابه

كلمات كليدي : خطابه، جدل، ناظر، شنونده، مخاطب، حاكم، خطيب

نویسنده : مهدي افضلي

زندگی اجتماعی ضرورت‌های خاص خود را دارد، کسی ‌که سر و کارش با اجتماع باشد نمی‌تواند به این مقتضیات گردن ننهد و آن‌ها را پاس ندارد. از جمله این الزامات یکی سخن گفتن بر اساس میزان درک و شعور مخاطبان است. طبیعی است در متن جامعه افراد در یک سطح نیستند، برخی اهل علم و فضل‌اند و عده‌ای از دانش بهره اندکی دارند، از سوی دیگر پیچیدگی زندگی اجتماعی و تخصصی شدن رشته‌های علمی موجب شده است که افراد متخصص در یک رشته نسبت به رشته‌های دیگر اطلاعات اندکی داشته باشند. از یک فیزیک‌دان نمی‌توان انتظار داشت که به رغم تمام دقت‌ نظرهایش در عرصه تعلیم و تربیت حرفی برای گفتن داشته باشد یا از نظریات موجود در آن مطلع باشد. بدین جهت در مواجهه با چنین حالتی برای همراه ساختن زمانه و هموار ساختن زمینه نمی‌توان به برهان و جدل تمسک کرد، بلکه باید به صناعت دیگری متوسل شد که بتواند افزون بر الزام دیگران به پذیرش یک مطلب، به لحاظ درونی نیز اقناع‌شان سازد. صناعتی‌که متکفل این امر خطیر است، نزد منطق‌دانان به خطابه نامبردار است. در مسائل اخلاقی، سیاسی، اجتماعی،‌ فرهنگی و مانند آن هدف تاثیرگذاری عمومی است نقش خطابه انکار ناپذیر است. چه بسیار تحولات فردی و اجتماعی که بر اثر خطابه‌ ایجاد شده و فرجام یافته است. کسانی‌ چون ابن سینا خطابه را از عوامل بستر ساز برای رشد معنوی سالک و تقرب به حق تعالی نیز دانسته‌اند.

تعریف خطابه

در تعریف خطابه آنرا صناعتی دانسته‌اند که به وسیله آن می‌توان مردم را نسبت به چیزی ‌که انتظار تصدیق آن می‌رود در حد امکان قانع ساخت.

تفاوت جدل و خطابه

میان جدل و خطابه اشتراکاتی وجود دارد، ولی این ‌اشتراکات نباید ما را از دیدن تفاوت‌های اصلی آن‌ دو غافل سازد. دست‌کم در سه جهت میان جدل و خطابه تفاوت وجود دارد، از قضا این سه جهت همان چیزهایی است که عامل اشتراک نیز هستند، ولی خطابه شامل مطالب علمی که در آن یقین مورد نظر است نمی‌شود:

الف) تفاوت به لحاظ موضوع: هر چند از این زاویه هر دو صناعت به گستره خاصی منحصر نیستند، ولی در یقینیات نمی‌توان از خطابه بهره جست.

ب) تفاوت در غایت: گرچه غرض در جدل و خطابه هر دو غلبه بر دیگران است، لیکن با این تفاوت که در خطابه غلبه صرف مفید نیست، بلکه افزون بر آن گفته‌های گوینده باید در عمق جان مخاطب نیز نفوذ کرده و او را قانع سازد.

ج) تفاوت به لحاظ مبادی: گر چه هر دو صناعت از مشهورات بهره‌ می‌جویند، لیکن در خطابه از مشهورات ظاهری نیز می‌توان بهره جست، چیزی‌ که در جدل مفید نمی‌باشد و تنها مشهورات حقیقی کاربرد دارد.

ارکان خطابه

در خطابه سه رکن عمده وجود دارد: خطیب، خطابه و شنونده؛ شنونده سه دسته هست: مخاطب، حاکم و ناظر. مخاطب کسی است که خطاب به او متوجه است و حاکم کسی است که به سود خطیب یا ضرر او حکم می‌کند و ناظر کسی است که برای تماشا و تفریح و تفرج می‌آید و احیانا خطیب را مسخره کرده و مانع از ادامه سخنش می‌شوند یا با سوت و کف تشویقش می‌کنند.

اقسام خطابه

هدف اصلی خطیب اثبات ارزش و سودمندی یک چیز یا بی‌ارزشی و زیان آن برای اجتماع است. لیکن به دلیل آن‌که این چیز حالات مختلف پیدا می‌کند به تبع آن خطابه را نیز نام‌های مختلف نهاده‌اند.

1. اگر بالفعل حاصل باشد، خطابه را "منافره" می‌نامند؛ اگر محاسن آن را بیان کند "مدح" و اگر معایب آنرا بر شمارد "مذمت" نامیده می‌شود.

2. اگر بالفعل حاصل نباشد، بلکه در گذشته حاصل شده باشد، خطابه را "مشاجره" می‌نامند. اگر از نفع و سود آن سخن گفته شود، "شکر" و اگر از مضرات آن سخن گفته شود "شکایت" نامیده می‌شود.

3. اگر بالفعل حاصل نباشد، اما قرار است در آینده وقوع یابد، خطابه را "مشاوره" می‌نامند.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

حضرت ام البنین (علیها السلام): «از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443)
قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ای سلمان! کسی که فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است...» (فرائد السمطین، ج2، ص 68)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
Powered by TayaCMS