دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عزیز مصر

No image
عزیز مصر

كلمات كليدي : عزيز، يوسف، زليخا، مصر

نویسنده : علی محمودی

مفهوم‌شناسی:

"عزیز"در لغت به کسی ‌گویند که در اثر نیرومندی، امرش غالب و جاری است و مقهور نمی‌شود[1] و دراصطلاح به نخست‌وزیر یا بزرگِ وزیران و یا صدر اعظم پادشاه مصر، عزیز گفته می‌شد.[2]

"عزیز مصر"، در زمان حضرت یوسف (ع) شخصی بوده به نام "فوطیفار بن رویحب" که در عهد فرعون زمان، "ریان بن ولید"، رئیس وزیران بوده است، (ریان بعد از آنکه به یوسف ایمان می‌آورد، از دنیا می‌رود، بعد از او قابوس به حکومت می‌رسد که او به یوسف (ع) ایمان نمی‌آورد).

عزیز مردی ادیب، عاقل، مدیر و دوستار آبادانی بود که به باهوشی، عدالت و شجاعت نیز معروف بوده است.[3] وی در حقیقت مرد درجه دوم دولت مصر به شمار می‌رفت و خزانه‌دار پادشاه، جانشین و فرمانده سپاه او بود و هر کسی که این پستهای حساس را به عهده می‌گرفت به او لقب بلند آوازه عزیز می‌دادند. وقتی "یوسف" (ع) با تعبیر خواب پادشاه، خزانه‌دار مصر گردید به او نیز لقب "عزیز" داده شد،[4] چنانکه در قرآن برادران یوسف (ع)، او را عزیز نامید‌ه‌اند.

«قَالُوا یَا اَیََّهَا العَزیزُ اِنََّ لَهُ اَباً شَیخاً کَبیراً »[5]

«گفتند ای عزیز او پدر پیری دارد »

عزیز مصر در قرآن:

در قرآن دو بار نام عزیز مصر به صورت «امرات العزیز»[6] آمده که البته نام اصلی او و نام همسرش صریحاً ذکر نشده است، در حکایت حضرت یوسف (ع) درباره عزیز، چند بار سخن به میان آمده که داستان از فروخته شدن حضرت یوسف (ع)‌ آغاز می‌شود و نخستین بار از عزیز مصر با عبارت؛ «الذی اشتراه من مصر»[7] یاد شده است، یعنی کسی که او را یوسف (ع) از مصر خرید و به همسرش گفت:

«اَکرِمی مَثوَاهُ عَسَی اَن یَنفَعَنَا اَو نَتَََّخِذَهُ وَلدَاً »[8]

«مقام وی را گرامی‌دار، شاید برای ما سودمند شد و یا او را به عنوان فرزند انتخاب کنیم »

گویا آنها فرزندی نداشتند و از این جملات برمی‌آید که او در وجود یوسف (ع) وقار و مکانتی احساس کرده و عظمت او را از راه زیرکی دریافته بود، همین احساس، او را به طمع انداخت، به اضافه اینکه حسن و جمال عجیبی در یوسف (ع) دیده می‌شد.[9]

ادامه داستان عزیز مربوط به قضیه زلیخا می‌شود، زمانی که وارد اتاق شده و منظره رسوایی همسر خویش را می‌بیند، و بی‌گناهی یوسف (ع) بر او آشکار می‌شود، مکر زنان را بزرگ می‌شمارد و از همسرش می‌خواهد تا از گناهش استغفار کند:

«فَلَمَّا رَأَى قَمِیصَهُ قُدَّ مِن دُبُرٍ قَالَ إِنَّهُ مِن کَیْدِکُنَّ إِنَّ کَیْدَکُنَّ عَظِیمٌ»[10]

«هنگامی که عزیز مصر دید پیراهن او از پشت پاره شده گفت: این از مکر و حیله شما زنان است که مکر و حیله شما زنان عظیم است»

او بدان دلیل نیرنگ زنان را به بزرگی وصف نمود که آن زن وقتی عزیز را در آستانۀ در کاخ دید، بی‌آنکه به کمترین ترس یا حیرتی دچار شود، بی‌درنگ، گناه خویش را به گردن یوسف انداخت و یا اینکه نیرنگ زنان بیشتر از حیله مردان مؤثر است.

در ادامه، عزیز از یوسف می‌خواهد از این رسوایی درگذرد و راز همسرش را فاش نکند، به باور برخی، شوهر زلیخا مرد غیرتمندی نبوده است و خدا به خاطر لطف به یوسف غیرت را از او برداشت تا یوسف گرفتار خشونت و شرارت او نشود به همین جهت در این لحظه حساس به همین بسنده می‌کند که یوسف لب فرو بندد.[11]

زلیخا در مهمانی زنان مصر، راز خود را آشکار می‌کند و سرانجام می‌گوید اگر به خواسته‌ام تن در ندهد زندانی خواهد شد و اینگونه می‌شود که بنابر دعای حضرت یوسف (ع)، این پیامبر صدیق را در زندان می‌افکنند.

درست است که درباره فراست عزیز مصر سخن‌ها گفته‌اند اما این زیرکی، بی‌مهری او را در به زندان افکندن یوسف، هرگز توجیه نمی‌کند.[12]

درباره سرانجام عزیز مصر در تفاسیر مطلبی ذکر نشده و به داستان و شخصیت و سمت خود عزیز مصر کمتر پرداخته شده است.

مقاله

نویسنده علی محمودی
جایگاه در درختواره تفسیر قرآن
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - قصص و تاریخ

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

حضرت ام البنین (علیها السلام): «از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443)
قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ای سلمان! کسی که فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است...» (فرائد السمطین، ج2، ص 68)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
Powered by TayaCMS