دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فلسفه تاریخ از دیدگاه ابوالفضل بیهقی

تاریخ و نگارش آن در روزگار اسلامی، رشد فزاینده‌ای پیدا کرد و البته این امر جز با همت تاریخ نگارانی که بیشترین آنان ایرانی تبار بودند، میسر نشد. مورخان مسلمان رویدادهای تاریخی را مخلوق اراده و مشی پروردگار می‌دانستند.
فلسفه تاریخ از دیدگاه ابوالفضل بیهقی
فلسفه تاریخ از دیدگاه ابوالفضل بیهقی
نویسنده: امیر نعمتی لیمائی

فلسفه تاریخ نزد متفکران ایران و اسلام ـ 2

تاریخ و نگارش آن در روزگار اسلامی، رشد فزاینده‌ای پیدا کرد و البته این امر جز با همت تاریخ نگارانی که بیشترین آنان ایرانی تبار بودند، میسر نشد. مورخان مسلمان رویدادهای تاریخی را مخلوق اراده و مشی پروردگار می‌دانستند. با این وصف نگرش این تاریخ نویسان به تاریخ و دیدگاه فلسفی آنان، جدا از برخی نظرگاه‌های متفاوت آنان، از دو حالت خارج نبود؛ الف: انگاره‌ای که مبین همگامی و همراهی تاریخ با رسالت دینی بود و تاریخ را فنی از فنون علم حدیث نبوی محسوب می‌داشت.

انگاره‌ای که تاریخ را سلسله تجارب برای آیندگان بر می‌شمرد و بدین روی بر ضرورت درک عقلانی رخدادها تاکید داشت. اما براستی ابوالفضل بیهقی به عنوان یکی از برجسته‌ترین تاریخ نگاران تمامی ادوار ایران درباره تاریخ چگونه می‌اندیشید؟ از منظر او، اهمیت و فایده تاریخ چه بود؟ به باور وی، رسالت تاریخ را در چه مواردی باید جستجو کرد؟ در این کوتاه سخن، بنابر آن است تا پاسخی روشن بدین پرسش ها و سوالاتی از این دست داده شود و بدین طریق از ذهن تاریخ نگر این تاریخ نگار پرآوازه، آگاهی بهتری یافت.

ابوالفضل محمدبن حسین بیهقی که در سال 385 هجری قمری در روستای حارث آباد از توابع بیهق (سبزوار) به دنیا آمد، نویسنده کتابی است به نام تاریخ بیهقی که اشتهار روزافزون او را در درازنای تاریخ فراهم آورده و شگفت آنجاست که بیهقی یکی از اهداف خویش از تالیف کتابی چنین را تدارک دیدن شهرت جاودانه برای کتاب برشمرده است: «غرض من آن است که تاریخ پایه ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنانم که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند.»
اصل تاریخ بیهقی که به پارسی بلیغ و شیرین نگاشته شده و مشتمل بر شرح سلطنت سلسله غزنویان است، بالغ بر 30 مجلد می شد؛ اما امروزه از این کتاب بجز بخش دوم جلد ششم و مجلدات هفتم، هشتم و بخشی از جلد دهم، چیزی در دست نیست. مطالبی از نخستین مجلدات از دست رفته تاریخ بیهقی را می‌توان در کتاب زبده التواریخ، نویسنده نامدار سده هشتم هجری، حافظ ابرو یافت؛ اما از 20مجلد آخر در هیچ یک از آثار نویسندگان بعدی حتی نشانی نمی توان جست.

آنچه روشن است همین اندک مجلدات باقیمانده تاریخ بیهقی نیز بر عظمت اندیشه و سترگی کار بیهقی گواهی می‌دهد. به تعبیر پرویز رجبی، تاریخ پژوه نام آور، اهمیت تاریخ بیهقی که نثر زیبایش انعکاسی از درون زیبای نویسنده‌اش نیز است، بیشتر از 2 جهت است:

الف: از جهت تاریخ نگاری

ب: از لحاظ هنر نویسندگی

صاحب این قلم را در این مختصر به هنر نویسندگی ارزنده و والای بیهقی کاری نیست؛ اما تاریخ نگاری و پیرو آن تاریخ نگریش بشدت مورد توجه خواهد بود. آنچه واضح می‌نماید، بیهقی به این اصل کلی فلسفه تاریخ ایرانی ـ اسلامی معتقد بوده که مشیت الهی، هدف واقعی و معنای راستین تاریخ است. در حقیقت، او سررشته امور را در دست تقدیر می‌دید و بدین سبب در توصیف بسیاری از رخدادهای تاریخ بیان می‌نمود: «با قضا مغالبت نرود»، «قضای غالب با آن یار شد»، «با قضا چون برآمدی؟»، «قضا چنین بود و تا جهان است، چنین بوده است»، «چون قضا کرده بود... ناچار همه تدبیر خطا می‌افتاد»، «قضای بازآمده را باز نتوان گردید»، «ایزد عز ذکره را تقدیرهاست، چون شمشیر برنده که روش و برش آن نتوان دید و آنچه از آن پیدا خواهد شد، در نتوان یافت و از این است که عجز آدمی به وقتی ظاهر گردد که نتوان دانست در حال که از شب آبستن چه زاید» و «خردمند آن است که خویش را در قبضه تسلیم نهد و بر حول و قوت خویش و عدتی که دارد، اعتماد نکند و کارش به ایزد عز ذکره باز گذارد و خیر و شر و نصرت و خطر از وی داند که اگر یک لحظه از قبضه توکل بیرون آید و کبر و بطر را به خویشتن راه دهد، چیزی بیند که به هیچ خاطری نگذشته و اوهام بدان نارسیده و عاجز مانده آید.»

با تمام این اوصاف و به رغم اعتقاد ابوالفضل بیهقی به تقدیر او را بیشتر می‌بایست در زمره هواداران تدبیرگرایی برشمرد تا اخباری‌گرایی. او به مانند طرفداران انگاره تدبیرگرایی و خردورزی، دانش تاریخ را برای آیندگان سودمند می‌شمرد:

«غرض من از نبشتن این اخبار آن است تا خوانندگان را فایده‌ای به حاصل آید و مگر کسی را از این به کار آید... و هرکس که این نامه بخواند، به چشم خرد و عبرت اندر این نامه نگریست، نه بدان چشم که افسانه است.» آنچه بر درستی گفتار فوق مهر تایید و تاکید می‌زند، آن است که بیهقی در نگارش کتاب خویش چندان به اخباری که تنها برهان و دلیل بر صدق آنها، زنجیره‌ای از راویان متعدد باشد، اعتنا نکرده؛ بلکه به طور معمول آنچه را خود به عینه دیده بود یا آن که مجموعه‌ای از براهین متقن را پشتوانه داشت، شایسته ذکر بر شمرده است.

در فلسفه تاریخ ابوالفضل بیهقی، یکی از اهداف تاریخ ، آموزاندن عبرت و آموختن عبرت است. وی کتاب خود را آینه عبرت می‌خواند، بر عبرت آموزی کتاب خود تکیه می‌کرد و دنیا را سربه سر حکمت و عبرت می‌شناخت و می‌گفت: «خردمندان را در این باب عبرت بسیار است.»

در نگرش تاریخی بیهقی، واقعیت گویی و راستگویی نیز جایگاهی ارزنده داشت. در حقیقت آنچه فلسفه تاریخ نوین برخاسته از اروپای پس از عصر رنسانس در باب ضرورت حقیقت گویی تاریخی تبلیغ می‌کند را بیهقی در 10 قرن پیش مراعات می کرد و همواره بیان می‌نمود: «تا برجایم سخن حق ناچار بگویم... و محال است چیزی نبشتن که به ناراست ماند.»

اهمیت و ارزش صادق بودن بیهقی و صداقت نوشته‌هایش، آنگاه بیشتر شایان توجه می‌شود که باد نسیان باعث زدودن این نکته از خاطر نشود که او در دربار غزنویان می‌زیسته است. وی با آن که در بارگاه غزنوی واجد اعتبار بود، به هنگام نگارش تاریخ به هیچ وجه درصدد پنهان کردن معایب و مفاسد مقامات اداری و درباریان و اشتباهات سلاطین غزنوی برنیامد.

مقاله

نویسنده امیر نعمتی لیمائی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش می‌چرخند و او بر گرد چیزی نمی‌چرخد».(بحارالانوار، ج 36، ص 353)
صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
Powered by TayaCMS