دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

موقف ابوسهل در برابر مخالفان

No image
موقف ابوسهل در برابر مخالفان

موقف ابوسهل در برابر مخالفان

ابوسهل هنگامى که ریاست شیعیان بغداد را به عهده داشت، با انحراف فکرى و اعتقادى برخى از کسانى که داعیه شیعه بودن داشتند، مواجه شد گروهى ادعاهاى بى اساسى را مطرح و مردم را دچار شکّ و انحراف مى کردند. از جمله افرادى مانند شلمغانى و حسین بن منصور (حلاّج) به دروغ ادّعاى بابیّت و نیابت از حضرت حجت (عج) را مطرح و به این طرف و آن طرف مسافرت مى کردند. حتى حسین بن منصور حلاّج به قم رفت که با واکنش منفى مردم و عالمان آن شهر شیعه، روبه رو و از آن جا طرد شد و ناگزیر به بغداد بازگشت. اینان کوشش مى کردند ابوسهل نوبختى را که چهره برجسته سیاسى و دینى شیعیان بغداد بود، به سمت خود جذب کنند و از موقعیت او بهره ببرند، لذا نامه هایى به او نوشتند و درخواست کردند به کیش آنان درآید، ولى ابوسهل دست رد به سینه آنان زد و با انجام شگرد خاصى آنها را رسوا ساخت. شیخ طوسى از ابى نصر هبة الله، نواده نائب دوم امام عصر(عج) چنین نقل مى کند:

«حلاّج تصور مى کرد که مى تواند با مکر و حیله ابوسهل را بسان برخى افراد به سمت خود فراخواند. چون خواست حلاّج را رسوا کند، او نامه اى به این صورت به ابوسهل نوشت: «من وکیل و نائب صاحب الزمانم. من مأمورم که به تو نامه بنویسم و از تو یارى بطلبم» اسماعیل نوبختى که به دروغ بودن این ادعا یقین داشت، براى اثبات دروغ وى و روشنگرى اذهان به این مضمون بدو نوشت:

«من مردى هستم که عشق و علاقه ویژه اى به کنیزان دارم، اینکه پیر شده و موهاى سرو صورتم سفید گردیده است. براى جلب کنیزانم ناچارم جمعه ها موهاى خود را خضاب کنم و این کار زحمت دارد. از سوى دیگر نمى خواهم آنان پى برند که پیر شده ام وگرنه میل آنان به من کم و وصال به فراق تبدیل مى شود. از تو درخواست مى کنم به من کمک نمایى و زحمت مرا کم کنى و تمام موهاى مرا با اعجاز، مشکى فرمایى. اگر چنین کنى من به تو ایمان خواهم آورد و از پیروان تو خواهم شد.»

وقتى منصور حلاّج نامه را خواند، فهمید که در فرستادن نامه اشتباه کرده است. این شگرد دست حلاّج را نزد خاص و عام رو کرد در نهایت گروه زیادى از فریب خوردگان از پیروى او سرباز زدند. مورخان و زندگینامه نویسان مانند این رویداد را در مورد ابوسهل و شلمغانى نیز نگاشته اند.[16]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است» (الکافی، ج 2، ص 630)
Powered by TayaCMS