دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نوع

No image
نوع

كلمات كليدي : نوع، نوع حقيقي، نوع اضافي، نوع الانواع، نوع متوسط، نوع عالي

نویسنده : مهدي افضلي

مفهوم نوع یکی از کلیات خمس است. تعریفی که منطق‌دانان برای نوع و جنس ارائه کرده‌اند به هم بسیار نزدیک است.[1] منطق‌دانان در تعریف نوع گفته اند: هر مفهوم کلی که در پاسخ پرسش از حقیقت اشیایی که با یکدیگر در ذات اختلاف ندارند، بلکه اختلاف‌شان صرفا در عدد است بیان شود، نوع نامیده می‌شود. وقتی از حقیقت تقی و نقی و سعید و مسعود پرسش شود،‌ آن‌چه در پاسخ ذکر می‌شود مفهوم انسان است. چنان‌که دیده می‌شود این موارد صرفا به لحاظ عددی با یکدیگر مختلف‌اند، ولی حقیقت‌شان یک چیز بیشتر نیست، این حقیقت مشترک همان انسانیت ایشان است که در عرف منطق‌دانان نوع نامیده می‌شود.

نوع حقیقی و اضافی

اگر یک مفهوم کلی، تحت جنس داخل باشد،‌ در این صورت این مفهوم نسبت به جنس مذکور نوع نامیده می‌شود. این‌گونه نوع را "نوع اضافی" می‌نامند؛ زیرا نسبت به مفهوم بالاتر از خود ملاحظه شده است، اگر خودش ملاحظه شود ممکن است نوع نباشد. در کنار آن نوع حقیقی وجود دارد، در نوع حقیقی بخشی از تعریف مذکور صادق است و در آن، مفهوم کلی تحت مفهوم دیگر مندرج است، ولی با این تفاوت که در نوع اضافی بحث اعم از این است که این مفهوم در حقیقت نیز نوع باشد، یا اینکه در حقیقت خودش جنس باشد،‌ ولی به لحاظ اندراج تحت جنس بالاتر از خودش و در مقایسه با آن به این مفهوم نوع اطلاق کنند. اما در نوع حقیقی، مفهوم مورد نظر حقیقتا نوع است، نه اینکه آنرا در مقایسه با یک مفهوم دیگر نوع بنامند. از باب نمونه مفهوم انسان که تحت حیوان داخل است، نوع حقیقی است،‌ ولی اگر بر خود حیوان نوع اطلاق می‌شود نه به این دلیل است که حیوان در حقیقت نوع می‌باشد،‌ بلکه به این دلیل است که تحت جنس بالاتر از خودش مندرج است.

اقسام نوع اضافی

نوع اضافی خود سه قسم دارد: سافل، متوسط و عالی. این اقسام حاصل ملاحظه‌ای هستند که در سلسله مفاهیم کلی و ذاتیات یک شی صورت می‌گیرد. هرگاه سلسله مفاهیم کلی را از بالا به پایین ملاحظه کنیم،‌ آن‌چه پس از جنس الاجناس وجود دارد، نوع عالی نامیده می‌شود. این سلسله در سیر نزولی‌اش به مفهومی منتهی می‌شود که دیگر تحت آن نوعی مندرج نیست،‌ این مفهوم را که آخرین حلقه این سلسله است نوع سافل یا نوع الانواع می‌نامند. مفاهیمی که میان نوع عالی و نوع سافل قرار دارند،‌ انواع متوسط اند. از باب نمونه اگر سلسله‌ای از مفاهیم را که بر انسان حمل می‌شوند و از ذاتیات آن به شمار می‌آیند از بالا به پایین برشماریم با این مفاهیم مواجه خواهیم بود:

جوهر، جسم،‌ جسم نامی،‌ حیوان و انسان. در این حلقه جوهر جنس الاجناس و خارج از محل بحث است، ولی جسم که در رتبه‌ پس از آن قرار گرفته است نوع عالی نامیده می‌شود. جسم نامی و حیوان در این سلسله، انواع متوسط محسوب می‌شوند و بالاخره انسان نوع الانواع یا نوع سافل است؛ بدین ترتیب نوع سافل نوعی است که در زیر آن نوع دیگری نیست،‌ ولی بالاتر از آن نوعی وجود دارد و نوع عالی نوعی است که پایین‌تر از آن نوعی هست،‌ ولی بالاتر از آن نوع دیگری وجود ندارد. اما نوع متوسط نوعی است که هم پایین‌تر از آن نوعی مندرج است و هم خود تحت نوع دیگری داخل است.

مقاله

نویسنده مهدي افضلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

حضرت ام البنین (علیها السلام): «از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443)
قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ای سلمان! کسی که فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است...» (فرائد السمطین، ج2، ص 68)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
Powered by TayaCMS