دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ویژگیهاى اخلاقى

No image
ویژگیهاى اخلاقى

ویژگیهاى اخلاقى

1 بزرگداشت و احترام به علماى دین: محقق دوانى در بزرگداشت و احترام به علماى پیش از خود و مطالعه آثار آنها کوشش فراوان مى نمود و همین امر موجب تسلط او بر علوم و فزونى شهرتش شد علماى بعد از او نیز از وى با احترام و تقدیر یاد کرده اند و حواشى و شروح بسیار بر آثارش نگاشته اند

2 تحمل در برابر بدخواهان و کینه توزان: جلال الدین مانند تمام بزرگان عالم از دست مردم حسود و رقباى کینه توز، دل پر خونى داشت و به گفته خودش نادانان زبان بدگویى و سرزنش گشاده و خار پیکار در راه وى مى نهادند، اما او از روش پسندیده خویش دست برنمى داشت و با آنها با کمال مهر رفتار مى کرد، به گونه اى که ادب و اخلاق پسندیده وى مورد تحسین عموم مردم قرار گرفت و همه از بردبارى و شکسته نفسى اش در شگفت شدند در میان معاصران و رقبا از همه بیشتر امیر صدرالدین دشتکى و فرزندش میر غیاث الدین منصور شیرازى با وى دست و پنجه نرم مى کردند و تا سر حدّ امکان براى از میان بردن او تلاش مى کردند، ولى جلال الدین هیچگاه قدم از دائره ادب بیرون ننهاد و کمال احترام را نسبت به آنان رعایت کرد[19]

3 پرهیز از جدل و مشاجره: آن مرحوم در محاورات چندان اصرار نمى ورزید هر گاه مى دید طرف مطلب را درک کرده است، ولى مى خواهد طفره برود و پاى جدل و مناظره را پیش کشد، سخن را کوتاه مى کرد و خود را از آن کشمکش بیرون مى برد در مجلس سلطان یعقوب موقعى که شیخ ابواسحاق نیریزى از قانون مباحثه تجاوز نمود، جلال الدین کوتاه آمد[20]

4 احترام به اهل علم و سادات: جلال الدین بنا بر رسمى که معمول بود در حضور علما و عموم مردم با اهل فن روى موضوعى مباحثه و مناظره علمى مى کرد در این میان طرف مناظره او بیشتر امیر صدرالدین دشتکى بود تا آنجا که پاى استدلال و منطق در میان بود، مباحثه و مناظره مى نمود، ولى هر وقت مى دید سید از راه جدل مى خواهد وى را خسته کند و از میدان به در برد، گفت و گوى خود را به نحو شایسته اى که هم شخصیت خود را حفظ کند و هم احترام سید را نگهداشته باشد، خاتمه مى داد روزى مجلس بزرگى در جامع عتیق شیراز براى تشخیص میزان معلومات آن دو مرد بزرگ منعقد کردند در آن مجلس پر جمعیت تمام فضلاى فارس حاضر بودند، آنگاه مباحثه شروع شد و بعد از آنکه گفت و گوى آن دو به طول انجامید و دامنه مناظره و جدل میان آنها به جاى سختى رسید و از حدود تجاوز کرد، جلال الدین متوجه حضار گشت و گفت: حضرت میر مانند پرنده اى مى باشند که در هوا پرواز مى کند، ولى من ناچارم به وسیله عصاى کوتاهى با ایشان راه بروم تا بتوانم با وى موافقت نمایم سپس برخاست و از مجلس بیرون رفت و بدین گونه موضوع به حال اوّل باقى ماند از اینجا به خوبى بدست مى آید که جلال الدین تا چه اندازه رعایت آداب مناظره را مى نمود و احترام رقیب خود را حفظ مى کرد[21]

5 بى اعتنایى به پست و مقام: جلال الدین در جوانى وارد سیاست شد و چندى به وزارت یوسف بن جهانشاه از سلاطین قراقوینلو رسید، ولى مانند مرشد خود خواجه نصیرالدین طوسى بعد از مدت کوتاهى خود را از این ورطه بیرون کشید و به تحقیق و تربیت طلاب پرداخت او در مدت کوتاه وزارتش چنان موفق عمل کرد که آوازه سیاستمدارى و نبوغش تا به ترکیه رسید سلطان بایزید عثمانى شیفته وى گردید و باب مکاتبه میان آنها باز شد جلال الدین به جاى قبول پیشنهادهاى پست و مقام آنها با نوشتن کتاب هاى مختلف در باب اخلاق و تدبیر منزل و مدن از آنها حمایت کرد[22]

6 حفظ عزت نفس در تنگدستى: جلال الدین از وقتى که از دوان به شیراز آمد، به علت دورى از زادگاه خود دچار تنگدستى مالى شد با این حال از تحصیل دست بردار نبود شبهایى که روغن چراغ نداشت، در برابر چراغى که در دهلیز مسجد عتیق شیراز بر مى افروختند، بر پا ایستاده و مطالعه مى نمود او هیچ گاه ایام تنگدستى خود را فراموش نکرد

7 عشق خالصانه به امیر مؤمنان على(علیه السلام)

رساله «الزوراء» مکاشفه دوانى در عالم شهود است که در آن حضرت امیر مؤمنان(علیه السلام) را در کنار دجله مشاهده مى کند که به نظر او عنایت دارند و چنان که از عنوان این رساله نیز بر مى آید، در آن از فیوضات و عنایات آن حضرت بهره جسته است در آخر کتاب «شرح الرباعیات»، دوانى در عصمت و ولایت على(علیه السلام)چند رباعى انشاء کرده که از آن جمله است:

در شأن على آیه بسیار آمد *** یا رب که شنید و که خبردار آمد

آن کس که شنید و دید مقدار على *** چون حرف مقطعات ستار آمد[23]

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

قال الباقر(علیه السلام): «لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ رَبِیعٌ وَ رَبِیعُ الْقُرْآنِ شَهْرُ رَمَضَان»‌

امام باقر (علیه السلام) فرمود: «برای هر چیزی بهاری است و بهار قرآن، ماه رمضان است» (الکافی، ج 2، ص 630)
Powered by TayaCMS