دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چگونگى تدریس از زبان شاگردان

No image
چگونگى تدریس از زبان شاگردان

چگونگى تدریس از زبان شاگردان:

آقا نجفى قوچانى در کتاب سیاحت شرق آورده است:

«.. صد و پنجاه یا دویست نفر در درس این آقایان ]آقا نجفى و برادرش حاج آقا نورالله اصفهانى [مى رفتند]که[ غیر از درس منظورهاى دیگر داشتند، مگر]درس[ آقا سید محمّد باقر دُرچه اى که فقط فضلا آنجا جهت درس مى رفتندمنظور]این بود[، دنیا در اطراف آن آقا پیدا نمى شد و درس او را همه مى نوشتند. بعد از برههاى که از قوانین فارغ بودیم به اصرار همان شیخ ]یکى از دوستانش[ به درس خارج این آقا ]علاّمه دُرچه اى[ رفتیم. یک درس اصول و یک درس فقه. و... مى نوشتیم ولکن بسیار مشکل بود. چون از شاگردهاى حاج میرزا حبیب الله رشتى بود خیلى مفصل مى گفت... هر درسى را صبح دو مرتبه تقریر مى کرد و عصر یک مرتبه، که نصف شاگردها که فراموش کرده بودند که ما هم گاهى از آنها بودیم. عصر به تقریر]درس[ سیم مى رفتیم. به عبارة اُخرى روزى سه مرتبه هر درسى را مکرر مى گفت... و بسیار هم زحمت مى کشید از مطالعه و فکر نمودن شب و روز.

در مدرسه نیم آور ]اصفهان[ حجره داشت و درچه که قریهاى در یک فرسخى شهر ـ میان باغات ]است[ و زن و بچه اش که محل تولدش بود و در شهر منزل نداشت.

پنجشنبه و جمعه ها به ده مى رفت. عصر جمعه نان و ماست تا آخر هفته را مى آورد به مدرسه نیمآور.

مثل سایر طلبه ها مى گذراند و محتاج به بازار نبود و اگر دو سه سیر گوشت مى خواست، طلبهاى به جهت او مى خرید و فقیرانه به سر مى برد و شب زنده دار بود و بسیار در درس و بحث خود زحمت مى کشید و مثل طلبه هاى فقیر گذرانش بود. دو سه مرتبه در پنجشنبه و جمعه که به ده نمى رفت]و مریض بودوى را دعوت به[ مهمانى مى کردیم و در همان حجره ما شب را مى ماند و مى خوابید و شوخ بود.»([12])

آیت الله سید عبدالحسین طیّب درباره استادش مى گوید:

«عمده فقه و اصول را در اصفهان، خدمت مرحوم آیت الله آقا سید محمّد باقر دُرچه اى بودم. تقریباً مدت یازده سال مرتب درس این بزرگوار رفتم. در این مدت، جدا از فقه و اصول، معارف و حقایق دیگرى را نیز از آن بزرگوار و استاد کامل آموختم. درست است که ثمره ظاهرى این یازده سال تحصیل مداوم خدمت ایشان، مرا به درجه اجتهاد رسانیداما آن چه مهم بود، من از آن مرحوم، درس زندگى، اخلاق و شخصیّت را فراگرفتم.

آن بزرگ مرد، به راستى در ورع و تقوى آیتى عظیم بود. در عین سادگى، از یک صفاى روح عجیبى برخوردار بود. به راستى نسبت به دنیا و امور دنیوى بى اعتنا و در معیشت به حداقل ممکن، قناعت مى کرد.

مسأله نظم در امور و تقسیم ساعات شبانه روز، براى کارهاى مختلف و برنامه ریزى ایشان، زبان زد بود در مسأله نظم آن بزرگوار، همین را عرض کنم که در مدت یازده سال که خدمت ایشان بودم. ایشان حتى یک جلسه درس را غیبت نکردند و در این مدت هیچ گاه به علت عدم غیبت ایشان، یا من، درس از من فوت نشد و در تمام مدت، درس در ساعت معمول خود برگزار مى شد و به گونهاى منظم ادامه داشت،]که[ این نظم و انضباط استاد مسلماً در شاگردان نیز، بى تأثیر نبود. من، در طول زندگى، سعى کردم به مانند استاد معظم باشم. بعضى از آقایان طلبه، در مدرسه، مى گویند که: ما ساعتهاى خود را با رفت و آمد شما منظم مى کنیم. مى دانیم چه وقت براى درس مى آیید، چه ساعت براى تجدید وضو و چه هنگام مدرسه را ترک مى کنید.»([13])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

قال رسول الله (صلی‌الله علیه‌ وآله وسلم): «یا سلمان! مَنْ اَحَبَّ فاطمه ابنتی فهو فی الجنّة معی...»

رسول خدا (صلی‌الله علیه وآله وسلم) فرمود: «ای سلمان! کسی که فاطمه دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است...» (فرائد السمطین، ج2، ص 68)
عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

عن ام البنین (علیها السلام): «أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین، …أولادی وَمَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فداءُ لأبی عَبدِاللهِ الحُسین»

حضرت ام البنین (علیها السلام): «از ابا عبدالله الحسین (ع) به من خبر بده! …فرزندانم و تمام کسانی که زیر آسمان کبودند، همه به فدای ابا عبدالله الحسین (ع) باد!» (منتهی المقال، ج 2، ص 70؛ تذکره الشهداء، ص 443)
قال المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»

قال المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): «اِنَّ لی فی ابنة رسولِ الله اُسوةٌ حَسَنَةٌ»

حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود: «الگو و اسوه‌ی‌ نیکوی من دختر فرستاده خدا (فاطمه زهرا «سلام الله علیها») است»
عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش می‌چرخند و او بر گرد چیزی نمی‌چرخد».(بحارالانوار، ج 36، ص 353)
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
Powered by TayaCMS