دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کولسیان Colossians

No image
کولسیان Colossians

كلمات كليدي : رساله به كولُسيان، پولس، عهد جديد، كتاب مقدس

نویسنده : هادی جهانگشای

نویسنده و تاریخ نگارش

رساله پولس به کولسیان دوازدهمین کتاب از سری کتب عهد جدید به شمار می‌رود این کتاب از جمله رساله‌هایی می‌باشد که در کتاب مقدس به پولس منسوب است. و کلیسا هم عموماً این انتساب را تأیید کرده،[1] و معتقد است این رساله بین سالهای 61 تا 63 میلادی هنگامی که پولس در زندان روم بود نوشته شده است. البته برخی هم عقیده دارند که جناب پولس، رساله کولسیان را از افسس و یا قیصریه نوشته است. اما دانشمندان کتاب مقدس انتساب این نامه به پولوس را تائید نمی‌کنند و معتقدند: بدعتی که در باب دوم این کتاب آمده همان عقیده ناستیکی قرن دوم بوده است[2] آنها به این دلیل می‌گویند که پولس نمی‌تواند نویسنده این نامه باشد چرا که وی در حدود سال 69 کشته شده است،[3]

شهر کولس

صدها سال قبل از میلاد مسیح کولس یک شهر مهم در آسیای صغیر (ترکیه امروزی) بوده است. این شهر در فریجیه در حدود 12 مایلی لادوکیه در جنوب غربی آسیای صغیر که راه اصلی تجاری ما بین اُفسس، طرسوس و سوریه بوده است.

این شهر در کنار رودخانه لیکوس (Lycus) در کنار راهی که از دریای اژه تا رودخانه فرات کشیده می‌شد، واقع بود. در قرن اول میلادی کولس که سالها پیش در قدرت و اهمیت از شهرهای همسایه و مجاورش لادوکیه و هیراپولس پیش گرفته بود و به یک شهر تجاری درجه دوم تنزل کرد. به هر حال آن چه که به کولسی اهمیت عهد جدیدی داد، این حقیقت بود که در طول ماموریت سه ساله پولس در افسس، اپفراس مسیحی گردیده بود و این دین را در آن دیار انتشار می‌داد.[4] همانطوریکه از نام این کتاب پیداست این نامه‌ای است که به اهل کولسی نوشته شده است. مستر هاکس اعتقاد دارد که پولس به آن شهر مسافرت نکرده بود وی در ادامه می‌نویسد ظاهراً مسیحیت توسط فیلسوفی یهودی که دین مسیح را قبول کرده بود به این شهر رفته است.[5]

علت نگارش

درباره علت نگارش این نامه نویسندگان مسیحی این گونه نوشته‌اند: در کلیسایی که در این شهر بود سئوالی در مورد شخصیت واقعی عیسی پیش آمده بود به این معنی که آیا او تنها یک انسان بود و یا ذات خداوندی داشت؟ پس اعضای کلیسا، اپرافراس را به نمایندگی پیش پولس می‌فرستند تا او را در زندان ملاقات کرده و نظر او را جویا شود.[6]

محتوا

این نامه با بیان مخاطب خود و بیان سلام‌ها در ابتدا آغاز می‌گردد و با سپاسگذاری و قدردانی از الطاف خدا ادامه می‌یابد در اواسط باب اول پولس دیدگاه‌های خود را درباره مسیح(ع) بیان می‌کند. در آیات می‌خوانیم: او صورت خدای نادیده است نخست زاده تمامی آفریدگان،[7] در ادامه بیان دیدگاههای خود به کولسیان مسئله خدا را تفهیم می‌نماید (شما را که سابقاً از نیت دل در اعمال بد خود اجنبی و دشمن بودید مصالحه داد در بدن بشریِ خود به وسیله مرگ تا شما را در حضور خود مقدس و بی‌عیب و بی‌ملامت حاضر سازد[8] در این نامه نیز پولس شکل خود را با شریعت مطرح می‌کند و ایمان را یگانه عامل سعادت بر می‌شمارد.

در اواخر این باب پولس زحماتی که در راه کلیسا کشیده بازگو می‌کند؛ پولس می‌گوید: (به خاطر زحمات من) آن سرّی که از دهرها و قرن‌ها مخفی داده شده بود، لیکن الحال به مقدسان او منکشف گردید که خدا اراده نموده تا بشناساند... و ما او را اعلان می‌نماییم[9]

در باب سوم نیز پولس انکار شریعت می‌نماید و می‌گوید کسانیکه شما را به شریعت (ختنه کردن و تعمید...) دعوت می‌نماید شما را به اعمال ظاهری دعوت می‌نماید وی در این باب از عمل به شریعت چنین تعبیر می‌آورد: و شما را که در خطایا و نامختونی جسم خود مرده بودید با او زنده گردانید چونکه همه خطایای شما را آمرزید،[10] در ادامه وی از مردم تقاضا می‌کند کسانی که به شریعت دعوت می‌کنند آنها را طرد کنند. پولس در باب سوم قوانین و فرامینی را جهت زندگی بیان می کند در اواخر این باب قوانینی را جهت روابط خانوادگی بیان می‌دارد. در این قسمت‌ها مطالبی برای زنان، شوهران و فرزندان بیان می‌کند. پولس در این قسمت به غلامان می‌نویسد: ای غلامان آقایان جسمانی خود را در هر چیز اطاعت کنید[11] و در ابتدای باب چهارم برای آقایان می‌نویسد: که با غلامان خود با عدل و انصاف رفتار نمایید.

در این باب نیز در مورد دعا و مواظبت و مراقبت از نفس نصایحی می‌کند و در آخر، با سلام و تحیات به این نامه را در 4 باب به اتمام می‌رساند.

مقاله

نویسنده هادی جهانگشای
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
No image

قالَ رَسُولُ اللّهِ (صلّى اللّه علیه و آله):«اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَداً.»

پیامبر اکرم (صلّى اللّه علیه و آله) فرمود: «براى شهادت حسین علیه السلام ، حرارت و گرمایى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی‌شود.» (جامع احادیث الشیعه ، ج 12، ص 556)
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
امام حسین (ع): «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم»

امام حسین (ع): «اِن لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعادَ کونوا احراراً فی دنیا کم»

«ای پیروان آل ابوسفیان، اگر دین ندارید و از معاد نمی‌ترسید، پس در دنیایتان آزاده باشید» (بحارالانوار، ج 45، ص 49)
قال رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم):«علی خیر البشر فمن ابی فقد کفر»

قال رسول الله (صلی الله علیه وآله و سلم):«علی خیر البشر فمن ابی فقد کفر»

پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) می فرماید: «علی برترین بشر است؛ هر کس إبا کند، کافر است». (کنز العمال: جلد 11 صفحه 942)
Powered by TayaCMS