دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

اقتباس

No image
اقتباس

كلمات كليدي : اقتباس، شعر، نثر، تضمين، بلاغت، ادبيات فارسي

نویسنده : حميده سلطاني مقدم

اقتباس در لغت به معنای جستجوی شراره و پاره آتش است، برای روشنی و گرمابخشی و در اصطلاح، عبارت است از این‌که شاعر یا نویسنده در ضمن کلام و شعر خویش آیه و یا حدیثی بیاورد و به گونه‌ای نشان دهد که مأخذ گفتارش کجاست. اقتباس در حقیقت استعمال یک معنای پخته و کامل است.[1]

در واقع همان‌طور که "قَبَس" به معنی گرمابخشی و نور است، آن حدیث و یا آیه نیز به شعر نور و اعتبار می‌دهد و یا کلام گوینده به آن متبرک می‌شود. بنابراین کلام به کار گرفته شده در شعر باید در فصاحت و بلاغت و معنی در اوج باشد تا شاعر به هدفش که زینت بخشیدن به کلام خود است برسد. در بیت زیر شاعر از آیه‌ی قرآن سود برده است:

اهدنا گفتی و صراط مستقیم

دست تو بگرفت و بردت تا نعیم

مثال دیگر:

گر گشایم روزنش چون روز صور

چون بگویم هل تری فیها فطور

مولوی

گاهی از مسائل فقهی و یا حدیث بزرگان استفاده می‌شود. در ابیات زیر نمونه‌هایی را به ترتیب آورده‌ایم:

دین بردی و قصد جان گرت هست

العبد و ما له لمولاه

سلمان ساوجی

شاید ار وقت سخن باشم تو را از اهل بیت

چون محمد گفت: السلمان منّا اهل بیت[2]

ساوجی

اقتباس در نثر

اقتباس از آیات قرآنی و احادیث نبوی از مهم‌ترین مختصات نثر فارسی در اواخر قرن پنجم به شمار می‌آید. در نثر فارسی تنوع و تکلف در اقتباس آیات و احادیث بیشتر از نثر عربی است چه آن‌که در عربی به واسطه وحدت زبان رعایت دقایق فنی خاصی چنان‌که در فارسی دیده می‌شود نبود و به آسانی به نثر پیوست.

اقتباس به عنوان صنعتی تزئینی در زبان فارسی از نیمه‌ی دوم قرن پنجم آغاز شد. مثلا اقتباس در نثر خواجه عبدالله انصاری به صورتی به کار گرفته شد که در آن دوره بلکه در ادوار بعد هم نظیر آن‌را کمتر یافته‌ایم.[3]

سعدی در بعضی موارد برای رعایت تناسب لفظی، لغاتی را در جملات سجع به کار می‌برد که جمله فارسی با آیات و احادیث کاملا مطابق باشد و از نظر تساوی تعداد کلمات و کیفیت تلفیق و ترکیب درست در برابر هم قرار می‌گیرد:

"حمد بی‌حد الهی را ثنای بی‌عد پادشاهی را سزد که برداشت از دیده دل‌ها رمد که بگسترانید فرش ثم الستوی علی العرش و به قدرت از فهم دور و جعل الظلمات و النور و پدید آورد دی و بهار و خلق اللیل و النهار و بیافرید کوه و کمر و سخر الشمس و القمر و بیاراست چهره صباح و هو الذی یرسل الریاح و شمع یقین نهاد در خلد سبحان ان یکون له ولد"

در آغاز قرن ششم ه.ق اقتباس از آیات و احادیث در اقسام مختلف نثر راه یافت گرچه برخی نویسندگان در این راه به حدی افراط کردند که گاه معانی و عبارات فارسی تنها برای پیوستن به ترکیبات عربی به رشته کلام ابداع می‌شد:

"گفت اکنون که تمکین سخن گفتن فرمودی حسن استماع مبذول فرمای که لوایم نصح ملایم طبع انسانی نیست لقد ابلغتکم رسالة ربی و نصحت لکم و لکن لا تحبون الناصحین".

در نثرهای عرفانی نیز صنعت اقتباس معمول و متداول بود، ولی به شیوه‌ی قدیم، هیچ تکلف و تصنعی نداشت و به سادگی و روانی در مسیر طبیعی معنی جای می‌گرفت و بیشتر به صورت نقل قول و یا ترجمه و شرح همراه بود و اگر از کلام برداشته می‌شد خللی در معنی ایجاد نمی‌کرد.[4]

فرق اقتباس با تضمین

تفاوت اقتباس با تضمین آن است که در تضمین شاعر در ضمن اشعار خود یک مصرع یا یک بیت و دو بیت را به صورت عاریه از شعرای دیگر بیاورند با ذکر نام آن شاعر یا شهرتی که به آوردن نام شاعر احتیاجی نباشد به طوری که بوی سرقت ندهد مثلا رشید وطواط مصرع معروف عنصری را تضمین کرده است:

نبود تیغ تو آثار فتح و گفته فلک

"چنین نماید شمشیر خسروان آثار"[5]

و یا این بیت حافظ که تضمینی از شعر کمال‌الدین اسماعیل است:

ور باورت نمی‌شود از بنده این حدیث

از گفته کمال دلیل بیاورم

"گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر

آن مهر بر که افکنم و این دل کجا برم"

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

چگونه خود را از گمراهی نگه داریم؟

چگونه خود را از گمراهی نگه داریم؟

انسان به طور طبیعی گرایش به کمال و امور کمالی دارد و لذا عشق به زیبایی‌ها و بیزاری از کاستی‌ها و زشتی‌ها در وجود انسان نهادینه شده است.
علم آموزی و تأمین رزق و روزی (پرسش و پاسخ؟)

علم آموزی و تأمین رزق و روزی (پرسش و پاسخ؟)

پرسش: بر اساس آموزه‌های وحیانی چگونه علم آموزی موجبات از بین رفتن فقر و تنگدستی را فراهم آورده و مستوجب تضمین رزق و روزی انسان می‌گردد؟ لطفاً به نحو اجمال پاسخ دهید.
بخل و آثار زیانبار آن

بخل و آثار زیانبار آن

برخی از رفتارهای اجتماعی بیانگر بینش و نگرش افراد است.
انسان از خاک تا افلاک

انسان از خاک تا افلاک

انسان موجودی مرکب است ولی آنچه هویت انسانی را معنا می‌بخشد، بخش معنوی و روحانی اوست که جایگاه خلافت الهی را به همین سبب کسب کرده است؛ زیرا خداوند پس از آنکه در کالبد خاکی انسان روح خویش را دمید و همه صفات خویش را در انسان با تعلیم اسمایی به ودیعت گذاشت، آنگاه بود که فرمان سجده را صادر کرد و از همه ما سوی الله خواست تا بر انسان سجده کنند.
بی احترامی به بهانه رفاقت!

بی احترامی به بهانه رفاقت!

با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است و برای ارائه حیات خویش نیاز به ارتباطات در جامعه دارد.

پر بازدیدترین ها

الخیر فی ماوقع

الخیر فی ماوقع

برای خیلی‌ها این پرسش مطرح می‌شود که چرا ما هر گاه با مصیبت و گرفتاری مواجه می‌شویم، و نخستین تحلیل و توصیف ما از آن این است که در آن خیری بوده است؟
شخصیت روحی و اخلاقی پیامبر اسلام

شخصیت روحی و اخلاقی پیامبر اسلام

اسلام جدای از خصوصیات معنوی و نورانیت و اتصال به غیب و آن مراتب و درجاتی که امثال بنده از فهمیدن آنها هم حتی قاصر هستیم، از لحاظ شخصیت انسانی و بشری، یک انسان فوق‌‌العاده، طراز اول و بی‌نظیر است.
عالم مرگ از نگاه قرآن

عالم مرگ از نگاه قرآن

مرگ حالتی در موجودات است که از مقامی به مقام دیگر در می‌آیند.
پرهیز از قضاوت های عجولانه

پرهیز از قضاوت های عجولانه

آنچه ذیلا بیان می‌شود بخشی از مواعظ و نصایح امام صادق(ع) به عبدالله بن جندب است که اختصاص به مواعظ اخلاقی حضرت عیسی(ع) دارد
Powered by TayaCMS