23 فروردین 1396, 7:41
عنوان شكستن دل ديگران عنواني كلي است كه ميتواند بر اثر اتفاقات مختلفي به وجود آيد و به همين دليل نبايد به دنبال حكميكلي درباره آن بود. به عنوان نمونه، اگر فردي به دليل نصيحتي مشفقانه به او كه در راستاي امر به معروف و نهي از منكر انجام شده است، دل شكسته شود، نميتوان دل شكستگي او را نشاني از نامناسب بودن رفتار آمر به معروف و ناهي از منكر دانست، اما در طرف مقابل، موارد بسياري وجود دارند كه به ناحق، باعث دل شكستگي ديگران ميشوند. در قرآن كريم آيات بسياري وجود دارد كه به اين موارد اشاره نموده و در واقع، به ريشه و دليل آزرده خاطر شدن ديگران پرداخته و توصيههايي در اين زمينه ارائه فرمودهاند كه به برخي از آنها اشاره ميكنيم: الف. برخي آنچه از آنها نهي شده است: ۱. مسخره كردن ديگران: يا أيها الّذين آمنُوا لا يسْخرْ قوْمٌ مِنْ قوْمٍ عسى أنْ يكونُوا خيراً مِنْهُمْ و لا نِساءٌ مِنْ نِساءٍ عسى أنْ يكنّ خيراً مِنْهُن؛ اى افراد باايمان! گروهى از مردان شما گروهي ديگر را مسخره نكنند، شايد آن مسخرهشدگان بهتر از آنها باشند و گروهى از زنان شما نيز ديگران را مسخره كند، شايد آن مسخرهشدگان بهتر از آنها باشند. ۲. عيبجويي: و لا تلْمِزُوا أنْفُسكم؛ به عيب جويي از يكديگر مپردازيد. ۳. يكديگر را با نام زشت خواندن: و لا تنابزُوا بِالْألْقاب؛ با نامهاي زشت، يكديگر را مورد خطاب قرار ندهيد. ۴. روي از ديگران برگرداندن: و لا تُصعِّرْ خدّك لِلنّاس؛ با بياعتنايي از مردم رو مگردان. ۵. با تكبر و غرور راه رفتن: لا تمْشِ فِي الْأرْضِ مرحا؛ هنگام راه رفتن، باد نخوت بر گلو مينداز! ۶. سر از كار ديگران درآوردن و غيبت كردن: و لا تجسّسُوا و لا يغْتبْ بعْضُكمْ بعْضا؛ به دنبال سر درآوردن از كار ديگران نبوده و غيبت نكنيد. ب. برخي آنچه بدانها فرمان داده شده است: ۱. رعايت اخلاق خانوادگي: و أْتمِرُوا بينكمْ بِمعْرُوف؛ در زندگي خانوادگي با يكديگر با خوبي و خوشي رفتار كنيد. ۲. با مردم به نيكي سخن گفتن: قُولُوا لِلنّاسِ حُسْنا؛ با مردم به نيكي سخن گوييد. اكنون ميتوان گفت: اگر به توصيههاي ياد شده و نيز ديگر توصيههاي قرآني عمل شود، هيچ فردي به ناحق دل شكسته نخواهد شد.
شكستن دل انسان مومن داراي آثار وضعي و جانبي فراواني است و دلي كه شكست به سادگي التيام نمييابد و جبران آن دشوار است، پس در مرحله اول بايد انسان مراقب باشد دل كسي را نشكند و قلبي را جريحهدار نسازد و اگر خداي ناخواسته اين اتفاق افتاد بايد به سرعت جبران و تلافي كند و دل شكسته را التيام بخشد و آن را به دست آورد و تنها استغفار و آمرزش كافي نيست مگر اينكه آن فرد از انسان دور باشد و انسان قدرت جبران نداشته باشد كه در اين صورت علاوه بر استغفار و طلب آمرزش از درگاه الهي بايد در حق آن فرد دعاي خير كرد و خير دنيا و آخرت او را از خداوند درخواست نمود و با اين كار انشاءا... قلب او در باطن از شما راضي و خشنود ميگردد. در حديث آمده است كه خداوند ميفرمايد: «انا عند المنكسره قلوبهم؛ من همدم قلبهاي شكسته هستم» يعني انسان دل شكسته در پيشگاه خداوند داراي جايگاه ويژهاي است و مورد توجه خداوند است و دعا و نفرين انسان دلشكسته خيلي زود اثر ميبخشد. امام زين العابدين (ع) در حديث شريفي ميفرمايد: پدرم در لحظات آخر عمر عزيزش، در آن شرايط سخت روز عاشورا در حالي كه خون در رگهايش ميغلطيد مرا در آغوش گرفت و به من فرمود تو را به آنچه پدرم نزديك شهادتش به من فرمود وصيت ميكنم و آن اينكه: «يا بني! اياك و ظلم من لا تجد عليك ناصرا الاا...؛ پسر عزيزم! از ظلم و ستم به كسي كه يار و ياوري جز خدا ندارد بپرهيز. »
واژه «صبر» در شكلهاي مختلف بيش از صدبار در قرآن به كار رفته است كه خود به خود بيانگر اهميت اين موضوع است. قرآن كريم در بيان علت رسيدن بعضي از بني اسرائيل به مقام امامت و هدايت مردم ميفرمايد: و چون شكيبايي كردند و به آيات ما يقين داشتند، برخي از آنان را پيشواياني قرار داديم كه به فرمان ما (مردم را) هدايت ميكردند. در باب چگونگي پاداش صابران در آخرت، در جايي به آنها وعده پاداشي بهتر از آنچه عمل كرده اند، ميدهد: «و قطعا كساني را كه شكيبايي كردند به بهتر از آنچه عمل كردند، پاداش خواهيم داد.» در آيات ديگر در تعيين مقدار پاداش صابران ميفرمايد: آناناند كه به (پاس) آنكه صبر كردند و (براي آنكه) بدي را با نيكي دفع مينمايند و از آنچه روزي شان دادهايم انفاق ميكنند، دوبار پاداش خواهند يافت. در جاي ديگر اعلام ميدارد كه اجر و پاداش صابران از حد و شمارش خارج است و آنها بدون حساب، پاداش دريافت ميدارند«بي ترديد، شكيبايان پاداش خود را بي حساب (و) به تمام خواهند يافت.» همچنين خداوند به صابران وعده همراهي داده است: «و صبر كنيد كه خداوند با شكيبايان است»نصرت و پيروزي را تنها در سايه صبر و شكيبايي ميسر ميداند. هدايت، درود و رحمت پروردگار را به صابران ارزاني ميدارد. صابران را در زمره دوستان و محبوبان خود ياد ميكند. بارها و بارها به فرستادگان خود و همه انسانها سفارش به صبر مينمايد. از بندگان خاص خود نقل ميكند كه همواره از خداوند درخواست توفيق صبر و شكيبايي ميكرده اند و موارد بسیار ديگر كه همگي بيانگر ارزش والاي صبر در نظام اخلاقي اسلام است. امام صادق(ع) نيز ميفرمايد: «صبر براي ايمان به منزله سر براي بدن است؛ همچنان كه اگر سر برود بدن هم از بين ميرود، اگر صبر از كف رود، ايمان نيز از كف ميرود.» از امام باقر(ع) در باب اهميت صبر نقل شده است: «بهشت در پوششي از ناملايمات (و بردباري) است؛ پس هر كه در دنيا بر ناملايمات صبر كند به بهشت رود و دوزخ در پوشش لذتها و خواهشهاي نفس است؛ پس هر كه لذت و خواهش نفس را برآورد، به دوزخ ميرود.»
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان