كلمات كليدي : ساخت جمعيت، توزيع جغرافيايي، تركيب سني و جنسي جمعيت، شغل، بهداشت، ازدواج
نویسنده : طاهره عطوفي كاشاني
ترکیب جمعیت بهلحاظ لغوی معادل Population Structure است که بهمعنای ساختمان، ساخت و یا ساختار جمعیت میباشد[1] و بهلحاظ اصطلاحی مجموعه عناصر و ویژگیها و روابط نسبتا پایدار جمعیت است که در طول زمان در ارتباط با یکدیگر دارای شکل و ترکیب خاصی شدهاند، بهنحوی که تغییر آن در مدتزمان کوتاه بسیار دشوار است.[2]
بیشک جمعیتشناسی، بهعنوان شاخهای از علوم اجتماعی یکی از علوم جدیدی است که در دوره رنسانس رشد چشمگیری داشت که بنیانگذاران آن کار خود را برپایه مشاهدات نسبتا دقیق و تجزیه و تحلیلهای آماری-ریاضی پدیدههای جمعیتی قرار دادند؛ اما بااین وجود، توجه به جمعیت و مسائل آن در زندگی اجتماعی، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مختلف بوده است، لکن برخلاف قرون جدید؛ که با ابتناء بر پژوهشهای تجربی، مطالعات جمعیتی را بررسی میکنند، در قرون گذشته بیشتر ملاحظات آنها درحاشیه نظرات اصلی و بهصورت یک ایده کلی ارائه شده است.[3]
اهمیت مطالعه ترکیب جمعیت
میزان جمعیت، تراکم و ترکیب جمعیت از اهمّ مباحث دانش اجتماعی است؛ بهطور کلی میتوان گفت، هیچیک از شاخههای این دانش بدون مطالعه جمعیت بههدف نمیرسد. دنیای امروز ازیک سو با تراکم بیشازحد و غیرمتعارف انسانها و در فضاهای کوچک جغرافیایی و ازسویی دیگر، با افزایش چشمگیر جمعیت مواجه است که پدیده شهرهای غولآسا منبعث از آن است.[4] بر این اساس جمعیتشناسان، برای مطالعه پدیدههای جمعیتی بر شناخت ساختار جمعیت تأکید دارند؛ چرا که در غیر این صورت، آمار بهتنهایی بیانگر واقعیتهای موجود نخواهد بود. ازسوی دیگر، شناخت ساخت جمعیتها در رفاه و فرصتهای اجتماعی و اقتصادی در چارچوب برنامههای کلان توسعه جوامع امری ضروری است.[5] بهعلاوه در تقسیم کار، قابلیت تولید، افزایش یا کاهش سطح زندگی موثر است و درمقیاس بینالمللی نیز موجب اعتبار سیاسی و تجاری میگردد. علاوهبر اهمیت رقم کلی جمعیت، اهمیت ساختار داخلی آن به مراتب بیشتر است.[6]
اجزای تشکیل دهنده ترکیب جمعیت
جمعیت هر سرزمین معینی دارای عناصری است که توزیع افراد بر اساس آنها، ترکیب خاصی را درطول زمان بهخود میگیرد. ساخت کل جمعیت نیز از ارتباط تنگاتنگ این ترکیبها بهوجود میآید و صرفا از طریق مطالعه آنها قابل شناسایی است.[7]
- توزیع جغرافیایی؛ همان نحوه پراکندگی یا انبوهی جمعیت در سطح سرزمین با تمام ویژگیهای جغرافیایی آن است که عوامل طبیعی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی بر آن تأثیرگذار است.[8] نوع معیشت (شبانی، کشاورزی و صنعتی) نیز در پراکندگی جمعیتها موثر است.[9]
برای مقایسه بهتر روند این تحولات، جمعیتشناسان از شاخصهایی استفاده میکنند:[10]
در مسأله انبوهی جمعیت، علاوهبر آگاهی از رقم مطلق جمعیت، از طریق سرشماری، رابطه بین آن و برخی عوامل همچون مساحت منطقه مسکونی یا منابع اقتصادی آن مورد بررسی است. بنابراین از شاخصهای نسبت تراکم جمعیت استفاده میشود که انواعی دارد:[11]
الف) جهت ایجاد رابطه بین جمعیت و مساحت از شاخص تراکم حسابی (Mathematical Density) استفاده میشود:
ب) از آنجا که میزان تراکم حسابی، بهدلیل فقدان زیست در برخی از قسمتهای منطقه، چندان گویا نیست از میزان تراکم فیزیولوژیک (Biologic Density) استفاده میشود.[12]
ج) آنچه امروز اهمیت دارد، ایجاد رابطه میان جمعیت و مجموع وسایل مورد استفاده افراد و منابع اقتصادی یک منطقه است.[13] لذا برای محاسبات دقیقتر آن، این شاخص بهکار میرود: [14]
- ترکیب سنی و جنسی جمعیت؛ بهعنوان مشخصه اصلی ترکیب جمعیت است. آگاهی از خصوصیات کمی و کیفی جمعیت از نظر ترکیب سنی و جنسی، چه ازنظر تأمین نیروی انسانی و خدمات مورد نیاز هر یک از دو جنس زن و مرد در سنین مختلف لازم است. چراکه بدون توجه به آن، هرگونه برنامهریزی جمعیتی ممکن نخواهد بود.[15]
الف) ترکیب جنسی جمعیت (Sex Structure): همان نحوه پراکندگی جمعیت براساس جنس که نسبت جنسی مهمترین معیار آن است.[16]
برای آنکه از حد تعادل این شاخص مطلع شویم، باید به دو عامل توجه کنیم، نسبت جنسی بههنگام تولد و نسبت جنسی منطقه یا کشور؛ چراکه بهخاطر افزایش مرگومیر پسران نسبت به دختران این شاخص تغییر میکند. بنابراین دو عامل مرگومیر و مهاجرت میتواند بر تغییرات نسبت جنسی موثر باشد.[17]
ب) ترکیب سنی جمعیت (Age Structure): همان نحوه پراکندگی جمعیت برحسب سن است. سن یکی از متغیرهای اصلی جمعیت است و توزیع آن در گروههای مختلف سنی ازنظر اقتصادی و اجتماعی حائز اهمیت است.[18] ورتهام (Wertheim) جامعهشناس و جمعیتشناس هلندی برای مقایسه ترکیب سنی کشورها با جمعیت تقریبا یکسان، اندیشهای را پایهریزی کرد که برمبنای آن حداقل 40% از جمعیت کشورهای توسعهنیافته در سنین کمتر از 15سال قرار دارند و بدینسان این مقیاس اندازهگیری را "آزمون ورتهام" نامیدند که فرمول آن چنین است:[19]
با این اوصاف، برای آنکه بتوان تحلیل دموگرافیک کرد، توزیع سنی جمعیت را سه دسته میکنند:
- ساخت سنی جوان (15-0 سال)، ویژه کشورهای توسعهنیافته؛
- ساخت سنی روبهسالخوردگی (64-15سال) مخصوص کشورهای در حال توسعه؛
- ساخت سنی سالخورده (65سال بهبالا) ویژه کشورهای توسعهیافته.[20]
شاخصهای ترکیب سنی
الف) میانگین سنی: سن متوسط کل جمعیت
ب) میانه سنی: معرف سنی است که افراد را دو گروه مساوی میکند و خود در مرکز است و شاخص عمومی تعیینکننده ساخت جمعیت است.
برای شناخت ترکیب سنی و جنسی از "هرم سنی (Population Pyramid) استفاده میگردد که مبین تاریخ تغییرات حاصله (ولادت، مرگومیر، مهاجرتها) در ساخت جمعیتهاست و از دو محور عمود بر هم تشکیل یافته که محور عمودی، ویژه سنین و محور افقی مخصوص تعداد است که سمت راست هرم جمعیت زنان و چپ آن، مردان را نشان میدهد.[21]
- ترکیب جمعیت برحسب وضع اشتغال؛ کل جمعیت یک منطقه را براساس وضع اشتغال دو بخش مینمایند:
1- جمعیت فعال، جمعیتی است که در سن قانونی کار قرار دارد و نیروی آمادهای جهت تولید کالا و خدمات تشکیل میدهد که دو قسمت است:
الف) جمعیت شاغل، که بخش عمده جمعیت فعال را شکل میدهد؛
ب) جمعیت غیرشاغل (بیکار جستجوی کار)؛ بیکار فردیست که در زمان معینی دارای هیچ شغل درآمدزایی نبوده و لذا در جستجوی کار است.[22]
2- جمعیت غیرفعال، گروهی است که بنا به علل معینی در تولید کالا و خدمات نقشی ندارند، که دو قسم میشوند:
الف) وابستگان: هزینه معیشت آنان برعهده جمعیت فعال است، مانند زنان خانهدار، دانشجویان، سالخوردگان و ...
ب) افراد متکی بهخود که توانایی تأمین وسایل خویش را ندارند، مانند بازنشستگان و ....[23]
1) میزان فعالیت عمومی (General activity race):
2) نسبت اشتغال و بیکاری
3) بار تکفل ناخالص (نسبت وابستگی Dependency Ratio):
4) بار جمعیتی و بار معیشت:
- ترکیب جمعیت برحسب وضع زناشویی و خانوار معین؛بخشی از جمعیت واجد شرایط، برای تداوم نسلها و آسایش جسمی و روحی خود و سایر کارکردها ازدواج میکنند و تشکیل خانواده میدهند.[25]
برای بررسی ترکیب جمعیت بدین لحاظ، جمعیت واقع در سن ازدواج به دو قسمت تقسیم میشود:
1- حداقل یک بار ازدواجکرده که یا دارای همسرند یا بر اثر فوت یا طلاق بیهمسرند؛
2-هرگز ازدواجنکرده.[26]
شاخصهای ازدواج[27]
مشکل محاسبه میزانهای خالص ازدواج در جوامع چندهمسری این است که چه نسبتی از مردان را با چه ضریبی از تعداد ازدواج باید بر تعداد مردان هرگز ازدواجنکردهای که درمعرض واقعه هستند، افزود و در مخرج کسر قرار داد، زیرا اگرچه همه مردان میتوانند به تعداد مجاز همسر انتخاب کنند، عملا این وضع در بین تعداد کمی از جمعیت آن هم معمولا بهصورت ازدواج بار دوم صورت میگیرد و ازدواجهای بار سوم و بالاتر بسیار نادر است.[28]
- ترکیب جمعیت بهلحاظ وضع آموزش و سواد؛ تعداد معینی از جمعیت باسواد در سطوح مختلف آموزشی که تفاوت کمی و کیفی آنها برحسب جنس، محل سکونت و... مورد توجه جمعیتشناسان است.[29]
- ترکیب جمعیت برحسب وضع بهداشت و مسکن؛ هر جامعهای بهلحاظ سطح برخورداری از امکانات بهداشتی و مسکن که متناسب با ساختار سنی و جنسی جمعیت باشد، وضع خاصی دارد؛ بهطور مشخص، برخی متغیرهای جمعیتی مانند ترکیب سنی و جنسی، توزیع جغرافیایی، وضع زناشویی و ... درارتباط با بهداشت تحلیل میشوند.[31]
شاخصهای جمعیتی وضع سلامت و بهداشت در دو گروه بررسی میشوند:
1- شاخصهای مثبت: مانند باروری ولادت و امیدزندگی بههنگام تولد که نشانگر تداوم نسلها و طول عمر انسانها میباشند؛
2- شاخصهای منفی: وضع بیماریها و مرگومیرهای یک جامعه را که درمجموع حالت ناخوشایندی برای آنها دارد، نشان میدهد.[32] مسکن نیز بهلحاظ ارتباط مستقیم و نزدیکی که با جمعیت و خانوار دارد در این مبحث میآید[33] که در مطالعات جمعیتی، واحد مسکونی نامیده میشود که دارای ویژگیهایی چون مساحت کل، سطح زیربنا، داشتن یا نداشتن حیات و ... بهکار میرود.[34]
شاخصهای مسکن
1- توزیع واحدهای مسکونی برحسب تعداد اتاق: بدینطریق، میتوان بهبود وضع مسکن در طول زمان را ارزیابی کرد.[35]
2- تعداد اتاق در اختیار خانوار
3- موضوع وضع تصرف مسکن نیز در مسائل جمعیتی مطرح است و مشخص میشود که خانوار ساکن خانه تحت چه عنوانی خانه را در تصرف دارند؛ ملکی، اجارهای، رهنی و یا ...
4- استفاده از مصالح عمده در ساختمانها؛
5- تسهیلات و تأسیسات موجود در مسکن از ملاکهای مهم رفاه و سطح بهداشت در خانوارهای ساکن است.[36]