دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

خوردن و آشامیدن

No image
خوردن و آشامیدن

كلمات كليدي : پيامبر، قناعت و سادگي، كم خوري، آب، كاسه هاي سفالين

نویسنده : سيد جواد موسوي

پیامبر و آداب غذا خوردن

رسول‌خدا(ص) به حضرت علی(ع) فرمود: «ای علی! هنگام غذا خوردن "بسم‌الله" و بعد از غذا "الحمدلله" بگو که فرشتگان موکّل بر تو، تا پایان غذا از نوشتن ثواب برای تو بیکار نمانند.»[1] آن حضرت در حدیث دیگری فرمود: «چون سفره را برای تو بچینند، بگو: "سپاس آفریدگار عالمیان را. بار خدایا! این سفره را برای من نعمت مشکور قرار ده و توفیق شکر آن را به من عنایت فرما"»[2] و در روایت دیگر فرمود: «هر کس، خرده‌های غذایی را ـ که از سفره می‌ریزد بخورد ـ تا زنده است، در وسعت روزی خواهد بود و نسل او از مرض جذام در امان خواهد ماند.»[3]

خاتم انبیا(ص) چون گوشت می‌خورد، سرش را به زیر نمی‌افکند، گوشت را بالا می‌آورد و با دندانش از استخوان جدا می‌کرد.[4] از هر دو دست در هنگام خوردن کمک می‌گرفت.[5] پیامبر(ص) می‌فرمود: «هنگام خوردن، کفش‌هایتان را بکنید که مایه آسایش شماست.»[6] با دست می‌خورد و از سر انگشتانش استفاده می‌کرد. این باعث می‌شد تا لقمه‌ها کوچک شده، به خوبی جویده شوند و از سوی دیگر، پرخوری رخ ندهد. با سه انگشت می‌خورد و گاهی انگشت چهارم را به کمک می‌گرفت. با دو انگشت نمی‌خورد و می‌فرمود: «این نوع خوردن، شیطانی است.» غذای داغ نمی‌خورد و می‌فرمود: «بی‌برکت است و آفریدگار آتش به ما نمی‌تاباند؛ پس بگذارید سرد شود.»، پیامبر(ص) به خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها فوت نمی‌کرد.[7] افراد را از نگاه کردن به لقمه دیگران بر سر سفره باز می‌داشت. شب‌ها پس از نماز عشاء، شام میل می‌کرد و می‌فرمود: «شام خوردن را ترک نکنید؛ زیرا ترک آن،‌ باعث خرابی بدن می‌شود.»[8] وی می‌فرمود: «ما گروهی هستیم که تا گرسنه نشویم نمی‌خوریم و هنگامی که کامل می‌خوریم، سیر نمی‌شویم؛ بلکه چند لقمه پیش از سیر شدن کامل، از خوردن دست می‌کشیم که برای تندرستی مفید است.» دعوت از خویشان، نیکان و بینوایان را تشویق می‌فرمود. پیش از خوردن، دستش را می‌شست یا وضو می‌گرفت و می‌فرمود: «خجستگی و برکت غذا در وضوی پیش و پس از خوردن شماست.»[9]

قناعت و سادگی پیامبر در خوردن غذا

امام صادق(ع) فرمود: «چیزی برای رسول خدا، محبوب‌تر از این نبود که همیشه گرسنه و ترسان از خدای متعال باشد.»[10] عیسی بن قاسم می‌‌گوید که به امام صادق(ع) عرضه داشتم، از پدرتان، چنین روایت شده است: « هیچ‌گاه پیامبر از نان گندم، سیر نشد. آیا این مطلب درست است؟» فرمود: «خیر؛ چرا که ایشان هرگز نان گندم نخورد و از نان جو هم شکم سیری نخورد... .»[11]

عایشه گوید: «شکم پیغمبر، هرگز سیر نشد.» منظور عایشه، «آکندن شکم از غذاست». آن حضرت، همچون‌ مردمان عادی نبود که بر سر سفره‌های رنگین می‌نشینند و معده را از غذا پر می‌کنند. این حالت، بدن را می‌فرساید، بی‌حالی، خوابآلودگی و تنبلی می‌آورد و حال نیایش را از آدمی می‌رباید.[12]

پیامبر(ص) برای دوری از گردن‌فرازی، روی زمین می‌نشست و غذا می‌خورد. هنگام خوردن بر چیزی تکیه نمی‌زد و می‌فرمود: «تکیه‌داده، غذا نمی‌خورم.» اگر به هر دلیلی نمی‌خواست غذایی را بخورد، از آن عیبجویی نمی‌کرد[13] و هرگاه خود غذایی نمی‌خورد، دیگری را از آن منع نمی‌کرد. ظرف غذا را تمیز می‌ساخت و می‌فرمود: «ته‌مانده غذا پر برکت‌ترین قسمت آن است.[14] تا آنجا که ممکن بود، تنها غذا نمی‌خورد و می‌فرمود: «برای خوردن، دور هم جمع شوید که خجستگی و برکت در این کار است.»[15] اگر با دیگران غذا می‌خورد، اول از همه شروع می‌کرد و برای اینکه دیگران خجالت نکشند، آخرین کسی بود که از خوردن دست می‌کشید.[16]

وی می‌فرمود: «دل‌هایتان را با زیاد خوردن و زیاد نوشیدن نَمیرانید. دل‌ها همانند کشتزاراند که هرگاه آبشان بسیار شود، می‌میرند.[17] محبوب‌ترین غذا برایش غذایی بود که افراد بسیاری برای خوردن آن بر سر سفره بنشینند.[18] از آنچه برابرش بود، می‌خورد. اگر جایی مهمان بود، برای صاحب غذا دعا و دیگران را به این کار تشویق می‌کرد تا سنت سپاسگزاری از دیگران در اجتماع رونق گیرد.»[19]

مردی یهودی از اهالی شام پرسید: «مردم فکر می‌کنند که عیسی، مرد زاهدی بود»، امیرمؤمنان(ع) در جواب فرمود: «همین گونه است و محمد(ص) زاهدترین پیامبران بود؛ چرا که علاوه بر داشتن کنیزها، سیزده زن نیز داشت و با این همه، هیچ‌گاه نشد که سفره‌ای جمع شود و غذایی در آن مانده باشد. هرگز نان گندم نخورد و از نان جو نیز [حتی] سه شبانه روز، سیر نخورد.»

وی در حدیثی دیگر فرمود: «از پیغمبرِ پاک و پاکیزه‌ات، پیروی کن که لاغرترین اهل دنیا؛ و از لحاظ خوردن، گرسنه‌ترین آنها بود، و گرسنه از دنیا رفت و به سلامت وارد آن دنیا شد.»[20] آن بزرگوار، هنگام غذا خوردن، پاهای خود را جمع می‌کرد و مانند نمازگزار می‌نشست؛ مگر آنکه یکی از زانوها و قدم‌ها را روی زانو و قدم دیگر می‌گذاشت و می‌فرمود: «من بنده‌ام و مانند بندگان غذا می‌خورم و می‌نشینم.»[21]

غذاهای مورد علاقه پیامبر

خاتم انبیا(ص) درباره نان چنین دعا می‌کرد: «خداوندا! به نان ما برکت ده! بین ما و آن جدایی میفکن! اگر نان نباشد، نمی‌توانیم نماز بخوانیم و روزه بگیریم و واجبات الهی را انجام دهیم.»[22] پیامبر(ص) نان و روغن می‌خورد؛ و از گوشت گوسفند، سردست و کتف را دوست ‌داشت.[23]

حضرت رسول(ص) هفت قسمت از گوسفند را نمی‌خورد: نرینه، بیضه‌ها، بولدان (مثانه)، کیسه صفرا، غده‌ها، فرج و خون.

روزی «عثمان بن عفان» فالوده‌ای برای پیامبر آورد. حضرت از آن خورد و پرسید: « این چیست؟» عثمان گفت: «پدر و مادرم فدایت باد! عسل و روغن را در دیزی سنگی می‌ریزیم و روی آتش می‌گذاریم و آن را می‌جوشانیم؛ بعد گندم آسیاب‌شده را با آن مخلوط می‌کنیم تا بپزد. سپس همین غذایی می‌شود که می‌بینید.» حضرت فرمود: «این غذایی پاکیزه است.» عسل را یکی از دو شفایی می‌دانست که خداوند، آفریده است و می‌فرمود: «دارویی برتر از خوردن عسل نیست.»

نان جو سبوسدار میل می‌کرد[24] و غذایش بیشتر، آب و خرما بود. گوشت را بیشتر از هر غذایی دوست می‌داشت و می‌فرمود: «گوشت، بر قوه شنوایی می‌افزاید و سَرور غذاهای این جهان و آن جهان است و اگر از خدایم بخواهم هر روز مرا از آن بهره‌مند کند، انجام خواهد داد.» گوشت را همواره با ترید و کدو حلوایی می‌خورد و به عایشه می‌فرمود: «ای عایشه! هرگاه دیگ را بار می‌گذارید، کدو در آن بسیار بریزید که دل غمگین را شاد می‌کند.»[25] خرما و شیر را همواره ستایش می‌کرد و آنها را دو خوردنی پاکیزه می‌نامید.[26] غذایی را که سیر داشت نمی‌خورد و آن را به دیگران می‌داد تا بخورند؛ زیرا دیگران به اندازه او با مسلمانان و غیرمسلمانان سر و کار نداشتند و بوی سیر آنان، چندان مردم را نمی‌آزرد.[27] به سرکه علاقه داشت، کشمش خیسانده در آب را می‌خورد و آب کشمش را پیش از تبدیل آن به شراب می‌نوشید.[28]

میوه‌های مورد علاقه پیامبر

امام صادق(ع) فرمود: «چون میوه‌ای تازه برای رسول خدا می‌بردند، آن را می‌بویید و بر چشم می‌نهاد و می‌فرمود: «خداوندا! چنان‌که در ابتدا، میوه را در حال سلامتی و عافیت به ما دادی، تا آخر آن را در عافیت و سلامت نگاه‌دار.»[29] هرگاه که پیامبر، انار میل می‌فرمود، کسی را در خوردن آن شریک نمی‌کرد.[30] وی خیار را با نمک و خرما میل می‌کرد[31] و محبوب‌ترین میوه‌ها برایش، میوه‌های آبدار مانند خربزه و انگور بود. خربزه را با نان و شکر و بسیاری اوقات با خرما می‌خورد و می‌فرمود: «میوه‌های نوبر بخورید و بهترین آنها انار و ترنج است. بوی پیامبران و دخترم فاطمه، بوی خوش گلابی است.[32] گلابی بخورید که بر حافظه می‌افزاید و اندوه دل می‌برد و فرزند را زیبا می‌کند.»[33]

به کدوی تنبل و خرما را دوست داشت و در میان سبزی‌ها به کاسنی، ریحان و سبزی‌های نرم علاقه داشت.

پیامبر و آداب آشامیدن

خاتم انبیا(ص) هنگام آشامیدن، «بسم‌الله» می‌گفت و یکی دو جرعه می‌نوشید و بعد از اندکی درنگ، خدا را ستایش می‌کرد. بار دیگر با گفتن «بسم‌الله» شروع می‌کرد. این کار را سه بار تکرار می‌فرمود و در پایان نیز «الحمدلله» می‌گفت. آب را می‌مکید و نمی‌بلعید. هنگام آشامیدن، نفس نمی‌کشید و اگر می‌خواست نفس بکشد، ظرف آب را از دهانش دور نگه می‌داشت.[34]

امیرمؤمنان(ع) فرمود: «هرگاه پیامبر(ص) در آبی دعا می‌خواند، ظرف را به نزدیک دهان می‌برد و تا آنجا که خدا می‌خواست دعا می‌کرد؛ بدون اینکه در آن، آب دهانی بیندازد.»[35] ایشان با کف دست، آب می‌نوشید و هنگامی که آب در کف دستش بود، می‌فرمود: «ظرفی پاکیزه‌تر از دست نیست.»[36] بهترین آشامیدنی برایش آب شیرین بود و همواره می‌فرمود: «عالی‌ترین نوشیدنی‌ها در دنیا و آخرت، آب است.»[37]

در کاسه‌های چوبی، چرمی و سفالی می‌نوشید و خوشش می‌آمد که در پیاله شامی (پیاله‌ای شیشه‌ای که از شام می‌آوردند و آب را خنک نگه می‌داشت) بیاشامد و می‌فرمود: «این، پاکیزه‌ترین ظرف شماست.»[38]

در حدیثی فرمود: «خربزه را گاز بزنید؛ تکه تکه نکنید. خربزه میوه‌ای خجسته، پاکیزه‌گر دهان، تقویت‌کننده قلب، سفید‌کننده دندان و خشنود کننده خداوند است. بوی خوشش از عنبر و آبش از کوثر و گوشتش از بهشت و لذتش از مینوست و خوردن آن عبادت به شمار می‌آید.»[39]

مقاله

نویسنده سيد جواد موسوي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS