24 آبان 1393, 13:55
دیكتاتور، دیكتاتور مصلح، دیكتاتوری، خودكامه، مستبد، بازسازی، دیكتاتوری، توسعه،نو سازی
نویسنده : محمد محمدي
امروزه واژه «دیکتاتور» به معنی فرمانروای مستبد، خودکامه و دیکته کننده احکام و قوانین به مردم است بدون اینکه حق چون و چرا داشته باشند.
دیکتاتور در اصل در جمهوری روم باستان عنوانی بود که در مواقع بحران به کسی واگذار میشد؛ در این هنگام فرد یاد شده برای بازسازی جامعه و توسعه اصلاحات اختیار کامل حکومت و ارتش را برای مدت محدودی (6ماه) به دست میگرفت. از اینرو، دیکتاتوری رومی نوعی قدرت قانونی بود؛ ولی، در اواخر دوره جمهوری، دیکتاتوری شکل غیرقانونی یافت و سردارانی که قدرت حکومت را از راههای غیرقانونی در دست میگرفتند، این عنوان را برای خود به کار میبردند.
سون و جولیوس سزار از جمله سردارانی بودند که محدودیتهای دیکتاتوری را برداشتند و خودسرانه حکومت کردند، از این پس دیکتاتور عنوان کسی شد که بدون داشتن مقام پادشاهی با اقتدار کامل و بدون محدودیت و صلاحیت قانونی، بر دولت فرمانروایی میکرد. بنابراین به فرمانروای مستبد یا کسی که بدون قید و شرط و بدون داشتن صلاحیت قانونی حکومت مینمود، دیکتاتور گفته میشد.
دیکتاتور مصلح کسی است که هدفش ایجاد رفاه عمومی برای اتباع کشور است نه منافع شخصی؛ چنین دیکتاتوری بنابر مصالح ملی، تاریخی و مصالح عمومی عمل میکند.
از جمله مشخصات حکومت چنین دیکتاتوری که دیکتاتوری توسعه نیز نامیده میشود، نوسازی (روند مبتنی بر بهرهبرداری خردمندانه از منابع با هدف ایجاد جامعه نو) از بالاست یعنی نوسازی آمرانهای است که به جای تأکید بر قانون، مشروطیت و دموکراسی بر وحدت ملی، اصلاح و نوسازی کشور بر پایه کاربرد فنآوری و مدیریت غربی تاکید و در دستور کار خود دارد. مشخصههای دیگر حکومت دیکتاتور مصلح، اصلاح اداری، کاهش امتیازات فئودالی ، ایجاد تولرانس (تحمل و تسأهل) دینی و توسعه اقتصادی میباشد.
دیکتاتوری مصلح برای کشورهایی پیشنهاد شده که دموکراسی در آنها حاکم نیست و حاکمیت حکومت دموکراتیک در آن کشور، از راه های قانونی متعارف، خیلی زمانبر و دارای هزینههای بالایی است. برای اینکه چنین کشوری به توسعه دست یابد، نیازمند دیکتاتور مصلحی است که کارها را سریع پیش ببرد و به توسعه مورد نیاز آن کشور دست یابد؛ از این جهت به چنین دیکتاتوری، دیکتاتوری توسعه هم گفتهاند.
حکومت دیکتاتور مصلح بیشباهت به دیکتاتوری که در روم باستان در زمان اضطرار روی کار میآمد، نیست؛ و از جهت مطلق بودن قدرت، محدود نبودن به قانون، دیکته کردن احکام و قوانین به مردم بدون اینکه حق چون و چرا داشته باشند، شبیه به دیگر دیکتاتوریهاست؛ امّا، فرق اساسی آن با دیگر دیکتاتوریها، داشتن هدف مشخص یعنی توسعه میباشد و از قدرت مطلقه نیز در جهت تسریع توسعه استفاده میکند و در نهایت باید از دل چنین حکومتی بعد از دستیابی به توسعه، یک حکومت دموکراتیک متولد شود. برخلاف سایر دیکتاتوریها که برنامه مشخص و قواعد منظمی برای جانشینی وجود ندارد، برنامه و هدف حکومت دیکتاتور مصلح، تحقق توسعه و رسیدن به حکومت دموکراتیک است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان