24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : سرمايه، سرمايه فرهنگي، بورديو، سرمايه اقتصادي، سرمايه اجتماعي
نویسنده : ابوذر رحيمي
سرمایه به منابع یا قابلیتهای در اختیار فرد یا موقعیتی اشاره دارد که از نفوذ اجتماعی یا رواج برخوردار باشد[1] سرمایه هرگونه خاستگاه و سرچشمه در عرصهای اجتماعی است که در توانایی فرد برای بهرهمندی از منافع خاصی که در این صحنه حاصل میگردد، مؤثر واقع شود.[2] سرمایه فرهنگی، درجه تبحری است که شخص در کردارهای فرهنگیای دارد که جامعهای معین آن را مشروع تشخیص میدهد. سرمایه تحصیلی - یعنی تواناییهای رسمی که فرد کسب میکند- یکی از شاخصههای مقدار سرمایه فرهنگی است اما این دو معادل هم نیستند.[3]
مفهوم سرمایه فرهنگی به مفهوم ماکس وبر از "سبک زندگی" نزدیک است که شامل مهارتهای خاص، نحوه سخن گفتن، مدارک تحصیلی و شیوههایی میگردد که فرد از طریق آن خود را از دیگران متمایز میسازد.[4] سرمایه فرهنگی همچنین یادآور مفهوم مصرف چشمگیر تورشتاین وبلن نیز هست. یعنی نمایش عمومی مایملک، شیوه زندگی و رفتار بهگونهای که وضعیت مرفه، متظاهرانه به دیگران فهمانده میشود و این به قصد کسب تأیید دیگران انجام میشود.[5] بهعبارتی طبقات بالا با چشمگیر ساختن شیوه زندگی خود از دیگران متمایز میشوند.
سرمایه فرهنگی بر مبنای نظر بوردیو (Pierre Bourdieu: 1930-2002) دو منبع مهم دارد: نخست عادتوارهها در زندگی و دوم تحصیلات. از دیدگاه بوردیو تحصیلات از جمله متغیرهای بسیار مهمی است که میتواند حتی جانشین عادتواره خانوادگی شود زیرا میتواند به فرد سلیقه، ادب و شیوههایی را بیاموزد که فرد را به منزلت خاص نزدیک میکنند.[6]
ابتکار مهم بوردیو در مقابل جامعهشناسان پیشین که در مورد قشربندی بحث کردهاند این است که از یک موقعیت ایستا بهسوی جریانی حرکت میکند که تمایزهای منزلتی تعریف شده و در طول زمان در ارتباط با اشیاء فرهنگی بازتولید میشوند. او مفهوم سرمایه را برای نشان دادن منابع مهمی مطرح میسازد که در طول زندگی مورد استفاده قرار میگیرند و سپس فضای قشربندی بر مبنای طبقه را از نقطهنظر سرمایه تعریف میکند از دیدگاه بوردیو سه عامل در سرمایه تأثیر میگذارد: حجم، ترکیب و مسیر. حجم مربوط به میزان سرمایه میگردد. ترکیب به میزان فراوانی نسبی سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی مربوط میشود. و بالاخره مسیر در نظریه بوردیو بااهمیت است. همه ما امکان تحرک طبقاتی داریم که این امر از منشأ طبقاتی آغاز شده تا موقعیت کنونی ما حرکت میکند. هر فردی مسیری را در زندگی اجتماعی خود طی میکند که آن مسیر میتواند او را از یک نقطه به نقطه دیگر حرکت دهد. در اکثر موارد حرکت از طبقه بالا به پایین کمتر واقع میشود. اما همانطور که بوردیو هم مرتباً تأکید میکند کسب سرمایه فرهنگی یعنی تحصیلات یکی از راههای مهم در تحرک طبقاتی در جامعه مدرن است.[7]
تحلیل بوردیو درباره اشکال گوناگون سرمایه و روند پویای تغییر شکل آنها در عرصههای مختلف، یکی از بدیعترین و مهمترین ویژگیهای نظریه اوست. جایگاههای عوامل گوناگون درون یک زمینه را، مقدار و اهمیت نسبی سرمایهای که این عوامل دارند تعیین میکند. این سرمایه است که به یک فرد اجازه میدهد تا سرنوشت خود و دیگران را تحت نظارت بگیرد. بوردیو معمولاً از چهارنوع سرمایه سخن میگوید. معنا و مفهوم سرمایه اقتصادی که در پهنه اقتصادی سرچشمه میگیرد، البته آشکار است. سرمایه فرهنگی انواع گوناگون دانش مشروع را دربر میگیرد، سرمایه اجتماعی دربر گیرنده روابط اجتماعی ارزشمند میان آدمهاست، سرمایه نمادین از شأن و حیثیت شخص سرچشمه میگیرد.[8]
سرمایه فرهنگی همانا مجموعهای از ثروتهای نمادین است که از یک سو به معلومات کسب شدهای بر میگردد که به شکل رغبتهای پایدار ارگانیسم، حالت درونی شده بهخود میگیرند (در فلان زمینه دانش داشتن، بافرهنگ بودن، به زبان و نحوه بیان تسلط داشتن، جهان اجتماعی و رمزگان آن را شناختن و خود را در این جهان آشنا دیدن) از سوی دیگر، به صورت موفقیتهای مادی، سرمایه به حالت عینیت یافته، میراث فرهنگی به شکل اموال (تابلوها، کتابها، واژهنامهها، ابزارها، ماشینها) جلوه میکند؛ و سرانجام سرمایه فرهنگی میتواند به حالت نهادینه شده در جامعه بهصورت عناوین، مدارک تحصیلی، موفقیت در مسابقات ورودی و غیره که به استعدادهای فرد عینیت میبخشد؛ جامعه (یا بیشتر اوقات دولت) که این بازشناسی را اعلام میدارد، آن را نهادینه میکند و اغلب برای آن پایگاه قائل میشود و جایگاه تعیین میکند (معلم، استاد، قاضی، کارمند دولت). سرمایه فرهنگی بدون کوشش شخصی کسب نمیشود و به ارث برده نمیشود، بلکه از جانب عامل کار طولانی، مداوم و پیگیر یادگیری و فرهنگپذیری را میطلبد با هدف جزئی از خود کردن، از آن خود کردن، آن را به قالب خودکشیدن، به عنوان چیزی که وجود اجتماعی او را تحول میبخشد. سرمایه فرهنگی داشتنی است که بودن شده است، ملکی است درونی شده و جزء لایتجزای شخص گردیده، خصلت او شده است. کسب سرمایه فرهنگی زمان میخواهد و بنابراین به امکانات مادی، اساساً مالی، نیاز دارد تا زمان به دست بیاید. سرمایه فرهنگی، از این بابت به نحوی تنگاتنگ به سرمایه اقتصادی گره خورده و به شکل دیگر آن در آمده است.[9]
بوردیو با تئوریزه کردن سرمایه در اشکال گوناگون بر سه نکته تأکید میکند: الف) چیزهای خوبی که مردم در جستجوی آنها هستند و امکانات و منابعی که قصد انباشتشان را دارند، بسیار گوناگوناند. ب) همه این موارد لزوماً اجتماعیاند، زیرا معنایشان را از روابط اجتماعیای میگیرند که بر سازنده عرصههای مختلفاند و نه از چیزهایی مادی که به خودی خود ارزشمند باشند، ج) تلاش و نزاع برای انباشت سرمایه فقط بخشی از قضیه است، زیرا تلاش و نزاع برای بازتولید سرمایه هم به همان اندازه مهم است و اغلب مبتنیبر شیوههایی است که میتوان از طریق آنها سرمایه را در عرصههای مختلف به شکلهای دیگری تبدیل کرد.[10]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان