دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چگونه امامت به حضرت ولي عصر (عج) انتقال يافت؟

به نقل از باشگاه خبرنگاران، ماه ربيع الاول از سومين ماه‌هاي قمري است که پس از پشت سر گذاشتن اندوه سنگين ماه‌هاي محرم و صفر، با سرور و شور امامت مي‌آيد و واضح و مبرهن است که ربيع به معني بهار است و اعيادي، چون امامت حضرت ولي عصر (عج) و خجسته مولود پيامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) را در تقويم اين ماه داريم.
چگونه امامت به حضرت ولي عصر (عج) انتقال يافت؟
چگونه امامت به حضرت ولي عصر (عج) انتقال يافت؟

هشتم ربيع الاول با امامت رسيدن امام زمان (عج) و پرچمداري ولايت، طعم شيرين ربيع را به همه چشاند.

به گزارش جام جم آنلاين به نقل از باشگاه خبرنگاران، ماه ربيع الاول از سومين ماه‌هاي قمري است که پس از پشت سر گذاشتن اندوه سنگين ماه‌هاي محرم و صفر، با سرور و شور امامت مي‌آيد و واضح و مبرهن است که ربيع به معني بهار است و اعيادي، چون امامت حضرت ولي عصر (عج) و خجسته مولود پيامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) را در تقويم اين ماه داريم.
هشتم ربيع الاول در وهله اول شهادت امام حسن عسکري (ع) است، که مصيبتي ديگر از خاندان نبوي در دل‌ها تازه مي‌شود و قلب امام زمان «ارواحنا فدا» حزن آلود است، اما به امامت رسيدن ايشان و پرچمداري ولايت جشني است که طعم شيرين «ربيع» را به همه مي‌چشاند.
شيخ طوسي در کتاب «غيبت» از احمد بن علي رازي و او از محمد بن علي و او از عبيد اللَّه بن محمد بن جابان دهقان از ابوسليمان داود بن غسان بحراني روايت نموده: به خدمت ابو سهل اسماعيل بن علي نوبختي رسيدم و سلام نمودم، ابوسهل گفت: ولادت (م ح. م. د) فرزند حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب صلوات اللَّه عليهم اجمعين در سامره به سال ??? اتفاق افتاد. مادرش صيقل، و کنيه‌ اش ابوالقاسم است، و همين کنيه است که پيغمبر خبر داده و فرمودند: نام او، چون نام من و کنيه ‌اش مثل کنيه من است، لقبش مهدي و حجت و منتظر و هم او صاحب‌الزمان است.

هشتم ربيع الاول چه روزي است؟

سپس ابوسهل گفت: زماني که امام حسن عسکري (عليه السّلام) در بستر بيماري بودند روزي من در خدمتش بودم، حضرت به عقيد خادم خود که غلامي سياه چهره و اهل نوبه‌ بود و پيش از آن حضرت خدمتکار پدرش امام علي النقي بود؛ و امام حسن عسکري عليهما السلام را بزرگ کرده بود، فرمود: اي عقيد! قدري آب مصطکي براي من بجوشان عقيد هم آب را روي اجاق نهاد، و صيقل مادر امام زمان عليه السّلام آن را بخدمت حضرت آورد.

حضرت کاسه را گرفت و خواست بياشامد ولي دست مبارکش لرزيد و به دندان نازنينش خورد و سپس آن را به زمين نهاد. آن گاه روي کرد به عقيد و فرمود: برو به اندرون که مي‌بيني کودکي در سجده است، او را نزد من بياور.

ابوسهل مي‌گويد: عقيد گفت: وقتي به اندرون براي جستجوي او رفتم، ديدم کودکي سجده مي کند، و انگشت سبابه‌ خود را به سوي آسمان گرفته است، من سلام کردم و او نمازش را کوتاه کرد، سپس گفتم: آقا شما را مي‌ طلبد که به خدمتش درآئي. در اين وقت مادرش صيقل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد. چون عرب موقع سب کردن يعني بدگوئي به اشخاص با آن به طرف مقابل اشاره مي‌کرد، آن را «سبابه» گفتند.

ابوسهل مي‌گويد: موقعي که بچه خدمت حضرت رسيد، سلام کرد. رنگش همچون درّ )سفيد) موهاي سرش کوتاه و ميان دندان هايش باز بود. وقتي امام حسن عسکري عليه السّلام او را ديد، گريست و فرمود: اي آقاي خاندانم! اين آب را به من بده که من اينک به سوي خداي خود مي روم. بچه کاسه آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديک ساخت تا آن را نوشيد.

آنگاه امام حسن عسکري عليه السّلام فرمود: مرا آماده نماز کنيد. بچه حوله ‌اي در دامن امام پهن کرد و بدين گونه حضرت، يک يک اعضا را شست و سر و پاي را مسح نمود. آنگاه امام حسن عسکري عليه السّلام فرمود:

اي فرزند! به تو مژده مي دهم که صاحب الزمان و مهدي و حجت خدا در روي زمين توئي. تو فرزند من و جانشين من مي‌باشي. از من متولد شده‌ا ي. و تو (م ح. م. د) فرزند حسن بن علي بن محمد بن علي بن موسي بن جعفر بن محمد بن علي بن حسين بن علي بن ابي طالب (عليهم السلام) مي‌باشي و هم از نسل پيغمبر صلّي اللَّه عليه و آله و خاتم ائمه طاهرين هستي. پيغمبر (ص) مژده تو را داده و نام و کنيه تو را تعيين فرموده است. اين را پدرم از پدران پاک سرشتش به من اطلاع داد.

حضرت اين را فرمود: و همان موقع رحلت نمودند.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

در انتظار شروع | نقدی بر فیلم «برف روی کاج‌ها»

در انتظار شروع | نقدی بر فیلم «برف روی کاج‌ها»

مخاطب تا آخرین لحظه در انتظار یک رویداد یا کنش است. رویدادی که نه محصولِ خواست کارگردان، بلکه بر آمده از صفات و انگیزه‌های آدم‌های داستان باشد…
شیخ صنعان پیر عهد خویش بود

شیخ صنعان پیر عهد خویش بود

«رژیمی از جنس طلا» | نقد فیلم رژیم طلایی

«رژیمی از جنس طلا» | نقد فیلم رژیم طلایی

«رژیم طلایی»، معضلات رایج در جامعه، در روابط زن و شوهری را مورد توجه قرار داده و با هجو آن در قالب کمدی، سعی کرده تا آن‌ها را مورد انتقاد قرار دهد…
سقفی و معشوقی و پسرکی و من | نوشته‌ای بر حوض نقاشی

سقفی و معشوقی و پسرکی و من | نوشته‌ای بر حوض نقاشی

خواندن این یادداشت تنها به کسانی توصیه می‌شود که یا فیلم "حوض نقاشی" را دیده‌اند و یا پیش از خواندن این یادداشت قصد دیدنش را کرده‌اند…
جوانی یعنی بی قاعدگی؟! | نقد فیلم قاعده تصادف

جوانی یعنی بی قاعدگی؟! | نقد فیلم قاعده تصادف

پر شدن شکاف نسل‌ها و بهبود روابط بین جوانان با پدر و مادر و نسل پیش از خود، نیاز به خواست و همت هر دو طرف ماجرا دارد…

پر بازدیدترین ها

سرد و ملال آور | نقدي بر فیلم برلین منفی هفت

سرد و ملال آور | نقدي بر فیلم برلین منفی هفت

«لوافی» فقط خواسته که کار شسته رفته‌ای تحویل بدهد. نه خلاقیتی در دکوپاژ و نه بازی‌هایی خاص. همه چیز به صورت مکانیکی اجرا شده. شوری در صحنه‌ها نیست. سرمای عجیبی در بُن لحظات احساسی فیلم هست...
تسخیر رویاهای شبانه | نقد فیلم پله آخر

تسخیر رویاهای شبانه | نقد فیلم پله آخر

علی مصفّا در دومین فیلم خود سعی کرده است فارغ از جامعه و مخاطب به مسائل ذهنیش بپردازد، فیلم او نه بازتاب یک مسئله اجتماعی خاص و نه به دنبال جذب مخاطبان و ایجاد لحاظاتی پر کشش برای آنان است، البته این بدان معنی نیست که در فیلم هیچ مسئلۀ اجتماعی وجود ندارد…
«خانواده به مثابه پناهگاه» | نقد فیلم حوض نقاشی

«خانواده به مثابه پناهگاه» | نقد فیلم حوض نقاشی

اولین چیزی که در فیلم توجه مخاطب را جلب می‌کند بازی‌های بسیار خوب، فیلم برداری چشم نواز، طراحی صحنه زیبا و در کل دقت و تلاش کارگردان در اجرای هر چه بهتر مسائل فنی فیلم است. البته این موارد نتوانسته ضعف‌های فیلمنامه را از نظر دور بدارد...
جوانی یعنی بی قاعدگی؟! | نقد فیلم قاعده تصادف

جوانی یعنی بی قاعدگی؟! | نقد فیلم قاعده تصادف

پر شدن شکاف نسل‌ها و بهبود روابط بین جوانان با پدر و مادر و نسل پیش از خود، نیاز به خواست و همت هر دو طرف ماجرا دارد…
Powered by TayaCMS