28 بهمن 1391, 0:0
[كد مطلب: 1763]
نويسنده: سیدجواد حسینی نامی
۱-طرح موضوعات اجتماعی در سینما- خصوصا از منظر آسیبشناسانه- هم جذاب و هم چالش برانگیز است. جذاب است چون تبدیلِ یک مسئله و آسیب اجتماعی به درام و به تصویر کشیدن آن، سازگاری خوبی با قالب سینما و توانمندیها، شرایط و ویژگیهای سینما و سینماگران ایرانی داشته و از تعداد مخاطب مطمئن و قابل قبولی نیز برخوردار است. چالش برانگیز است زیرا حساسیت مردم و پیچیدگی این مسائل نیاز به رعایت ملاحظات و دقّت بالا در نوشتن فیلمنامه و ساخت آن دارد. فیلم «هیس! دختران فریاد نمیزنند» ساخته «پوران درخشنده» از همین دسته فیلم هاست. داستان این فیلم با یک قتل شروع میشود و در پی آن، موضوع اصلی فیلم، تجاوز جنسی به کودکان-خصوصا دختران- مطرح میگردد. فیلمنامۀ خوب و کم نقص فیلم، این موضوع حساس و تابو را به ظرافت و دقت و در عین حال جذاب و پرکشش ارائه کرده است و کارگردان و سایر عوامل فنی نیز تلاش زیادی در نشان دادن یک فیلم جذاب و در عین حال تأثیرگذار بر مخاطب به خرج دادهاند.
۲-هر کدام از مسائل مهمی که در این فیلم مطرح میشود میتواند به تنهایی موضوعِ یادداشت مفصلی قرار بگیرد ولی در یک نگاه کلی و مرور اجمالی، میتوان نکاتی را درخصوص این مسائل عنوان کرد: اول: فیلم یک آسیب اجتماعی را به تصویر میکشد. تجاوز جنسی به دختران، زمینههای بروز آن، عواقب کوتاه مدت و بلند مدت آن مثل ایجاد ترس، شک و نفرت از جامعه و مردان در وجود دختران آسیبدیده، مبتلا شدن آنها به عذاب وجدان، احساس گناه، افسردگی و در نهایت دست زدن به خودکشی یا تبدیل شدن آنها به انسانهایی که خود ممکن است به دیگران آسیب وارد کنند، به خوبی در این فیلم به نمایش در میآید. تلاش کارگردان در ارائه تصویری واقعگرایانه، بیپرده و صریح از این موضوع، به خوبی مخاطب را تحت تأثیر قرار داده و احساس تعجّب، ترس، نفرت، دلسوزی و همدلی او را در جای جای فیلم برمی انگیزد، در عین حال که هشدار و آگاهی بخشی نسبت به چند و چون اینگونه حوادث را نیز ارائه میدهد. فیلم بر ضرورت دقّت در روابط اجتماعی کودکان و اطمینان یافتن از افرادی که کودکان به هر دلیلی به آنها سپرده میشوند تأکید درستی دارد. پدر، مادر، معلم و ناظم مدرسه دختر مورد تجاوز قرار گرفته را مورد شماتت قرار میدهد به دلیل اهمال و عدم توجه آنها به مناسبات اجتماعی او (سپردن دختر توسط مادر به دست مرد جوانی که در خیّاطی وی کار میکند)، تغییر رفتار و خلقیات وی، گوش نکردن به صحبتهای دختر و اجازه ندادن به وی در پرداختن به موضوعی که تابو محسوب میشود (طرح مسائل جنسی توسط کودک). دوم: «هیس! دختران فریاد نمیزنند» هدف مهم تری دارد و آن اصلاح رفتار و باور عمومی در ارتباط با «حفظ آبرو» ست. رفتارها و باورهایی که مردم به آن خو گرفتهاند و به عنوان ارزش اجتماعی در جامعه مورد پذیرش و عمل قرار میگیرد، از آن دست اموری هستند که نزدیک شدن به آنها میتواند با واکنش منفی مردم مواجه شود، چه رسد به قصد اصلاح و تغییر آنها! یکی از نقاط قوت فیلم فهم اهمیت و حساسیت این مسئله و ظرافت در پرداختن به آن میباشد. این باور عمومی که «دختر» به عنوان ناموس خانواده تلقی شده و چنانچه مورد تعرض و هتک حرمت قرار بگیرد، آبروی همه خانواده در معرض خطر قرار میگیرد، این نتیجه غلط را در پی دارد که چنانچه چنین جنایتی رخ دهد، خانواده با پوشاندن و مخفی کردن آن و نادیده گرفتن و حتی مخالفت با حق دختر مبنی بر شکایت از عامل یا عاملین جنایت و احقاق حق خود، موجب بروز آسیبهای فراوان برای جامعه از جمله جرأت بخشیدن به مرتکبین برای تکرار جنایات خود و همچنین ایجاد مشکلات جدی برای فرد آسیب دیده میشوند که پیشتر بدانها اشاره نمودیم. سوم: نکتۀ دیگر قابل تأمل در فیلم، طرح پیچیدگی مناسبات اجتماعی و ناتوانی قانون از درک و دربرگیری کامل این ظرائف است. «حقوق زنان» و «قصاص» به عنوان دو موضوعی که در فضای عمومی و عرصه سیاسی و تصمیم گیری کشور محل بحث و جدل میباشند، به صورت غیر مستقیم مورد اشاره قرار گرفته و به نظر میرسد فیلمساز سازوکارهای قانونی و حقوقی موجود را هم از جنبه بازدارندگی، هم از لحاظ احقاق حقوقِ چنین آسیب دیدگانی ناکافی میداند، لذا سعی میکند با تحریک وجدان عمومی، حمایت مخاطب را در جهت عدم اجرای حکم قصاص بازیگر اصلی فیلم-به جرم قتل فردی که دختر بچۀ دیگری را مورد تجاوز قرار داده بود- جلب کند. هر چند به ضرورت اجرای قانون در جامعه و خطرناک بودن تشخیص و اجرای خودسرانه مجازاتهای قانونی نیز در فیلم اذعان میشود. در واقع فیلم به درستی نقش جامعه را در پیشگیری از وقوع چنین جرمهایی و لزوم همدلی و حمایت از آسیب دیدگان را نشان میدهد و هشیار بودن و بیتفاوت نبودن مردم و اهمیت دادن به اخلاق را جبران کننده کمبودهای قانونی در این خصوص میداند.
۳- درنهایت اینکه به نظر میرسد از چند نظر این فیلم میتواند الگوی خوبی برای ساخت فیلمهای اجتماعی باشد: اولاً: از فیلمنامهای قوی برخوردار است که در نگارش آن از نظرات کارشناسان حقوقی، جامعهشناسی و دینی استفاده شده و بر غنای آن افزوده است. ثانیاً: فیلم نگاه مصلحانه، دلسوزانه و تعلیمی به موضوع خود دارد لذا از شعارهای سیاسی، فمنیستی و غرض ورزانه در آن خبری نیست. ثالثاً: در عین داشتن دو ویژگی پیش گفته، جذابیتهای سینمایی برای جلب مخاطب و موفقیت در گیشه را نیز دارد.
منبع:فیلم نوشتار
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان