دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

صنعتی‌شدن Industrialization

No image
صنعتی‌شدن Industrialization

كلمات كليدي : صنعت، صنعتي شدن، توليد انبوه، انقلاب صنعتي، جامعه صنعتي

نویسنده : فاطمه فريدوني

صنعت در زبان انگلیسی معادل واژه "Industry" است که از واژه لاتین "Industria" گرفته شده و به معنای بازرگانی یا ساختن و ساخت به طور کلی است. منظور از "ساخت" ایجاد دگرگونی در نمود و شکل ظاهری یا دگرگونی در ترکیب و چگونگی جسم یا موادی است که نیازمندی انسان را برطرف نکرده و تغییر شکل یا ترکیب سبب می‌شود که نیازمندی معینی را برآورده سازد.[1] بنابراین صنعت به مفهوم عام، به کار سیستماتیک یا منظمی اطلاق می‌گردد که به منظور تغییر شکل مواد اولیه در جهت خلق ارزش اقتصادی انجام می‌گیرد. لکن صنعت به معنای خاص، که در تحلیل‌های اقتصاد کلان از آن سخن به میان می‌آید مترادف تولید انبوه است که مختص نظام کارخانه‌ای است. تولید انبوه از طریق صنعت به مفهوم خاص و در مقیاس وسیع آن حاصل می‌گردد. از این دیدگاه صنعت به فعالیت‌های کارخانه‌ای و معدن که در آن از ماشین آلات برقی و تکنیک‌های پیشرفته تولید استفاده می‌شود اطلاق می‌گردد.[2]

صنعتی‌شدن (صنعتی‌کردن)،تجهیز شهر و یا یک منطقه از نظر صنعتی است. در سطح یک کشور، به معنای گذشتن از یک مرحله فعالیت‌های زراعی است که تا پیدایی فرایند صنعت اساسی شناخته می‌شوند، و دستیابی به فعالیت‌های صنعتی یعنی مجموع فنون و حِرَفی که مواد اولیه را در جهت انطباق با نیازهای انسانی مورد استفاده قرار می‌دهند (به استثنای امور مربوط به فعالیت‌های کشاورزی).[3]

فرانسوا پرو (François Perroux: 1903-1987) اقتصاددان فرانسوی، فرایند صنعتی‌شدن را ساخت‌دهی یک واحد اقتصادی با ادغام نظام ماشینی در درون آن می‌داند، چنانکه کارایی انسان ارتقاء پذیرد.[4]

پیدایی زندگی ماشینی و بسط و تعمیم آن، اساس اولین انقلاب صنعتی را تشکیل می‌دهد.[5] اصطلاح "انقلاب صنعتی" را نخستین‌بار نویسندگان فرانسوی در اوایل قرن نوزدهم برای توصیف به‌کارگیری ماشین‌هایی با نیروی محرکه بخار در صنعت پارچه‌بافی کتانی به کار بردند. این انقلاب برایند تغییراتی است که سال‌های پیش از آن به‌تدریج اما به طور چشمگیر و گسترده‌ای در نظام اقتصادی-اجتماعی اروپا، به‌ویژه در فاصله سال‌های 1760 تا 1830 در صنایع انگلیس پدیدار گشته است.[6]

تحول صنعتی ابتدا در بخش نساجی انگلستان پیش آمد، چرا که ابداعات و نوآوری‌های موفقیت‌آمیزی در ساختن ماشین‌های ریسندگی و ایجاد و توسعه کارگاه‌های مختلفی در این زمینه، صورت گرفته بود. همزمان با این رخداد تحولات جدید دیگری نیز چون استفاده از زغال کک (پوکه زغال‌سنگ) در تولید آهن و فولاد به وقوع پیوسته بود و از سوی دیگر تاکیدات و تلاش‌هایی در کشف و به‌کارگیری نیروهای محرکه جدید در جریان بود. در اوایل قرن نوزدهم با به‌کارگیری قوه بخار و استفاده از این نیرو به‌جای آب، ساخت تولیدات صنعتی به‌کلی دگرگون و در مسیر فزاینده‌ای قرار گرفت، کشتی‌های جدیدی ساخته شد که بتواند صدور تولیدات انبوه و گسترش تجارت بین‌المللی را تسهیل کند زیرا که تکاثر، تشکل سرمایه‌های کلان و تثبیت نظام سرمایه‌داری در اروپا، به‌ویژه انگلستان را امکان‌پذیر می‌ساخت.[7]

این دگرگونی ساختاری، جهت فعالیت‌های تولیدی را از کشاورزی به صنعتی تغییر داد و امکانات نامحدودی برای افزایش تولید و بهره‌وری کار انسانی به وجود آورد. این فرایند صنعتی‌شدن، گونه‌هایی از کار و روش زندگی پدید آورد که جهان نو را از گذشته و کشورهای پیشرفته را از عقب‌مانده متمایز کرد.[8]

ویژگی‌های صنعتی‌شدن

ویژگی اصلی صنعتی‌شدن، تولید به روش ماشینی است که پایه رشد فزاینده توان تولید، بهره‌وری و نیز تخصصی شدن اقتصاد در همه ابعاد به‌شمار می‌رود. این ویژگی محیط جدیدی را -کارخانه- برای کار ایجاد می‌کند که تقاضا و قوانین خاص خود را دارد. صنعتی‌شدن با گرد آوردن بی‌شمار کارگران در زیر یک سقف، اشکال تازه‌ای از فرایند کار را به وجود می‌آورد. این کارگران عملیات تولیدی را با استفاده از ماشین‌هایی که با نیروی برق کار می‌کند، انجام می‌دهند و در یک سیستم دقیق تقسیم کار قرار دارند که در آن فقط بخش کوچکی از کل کار مربوط به یک خط تولیدی را انجام می‌دهند. همچنین تمرکز کارگران در واحدهای بزرگ صنعتی و گسترش شهرهای کوچک برای اسکان جمعیت کارگری، ایجاد یک محیط شهری جدید برای زندگی اجتماعی را به همراه دارد. شهرهای جدید صنعتی به‌عنوان کانون جمعیت یک جامعه برجسته صنعتی، نیروی پویای جدیدی برای تغییر به‌شمار می‌رود.[9]

جامعه صنعتی و مشخصات آن

جامعه‌ای را صنعتی می‌خوانند که نه‌تنها در آن فعالیت‌های مرتبط با صنعت در تمامی شاخه‌هایش، فعالیت‌های غالب به‌شمار می‌روند. بلکه اکثر افراد با روحیه‌ای عقلانی و احراز کارایی صنعتی، به کار بپردازند و نهادها نیز با چنین شیوه‌ای اداره شوند.[10] ریمون آرون مشخصات جامعه صنعتی را چنین توصیف می‌کند:[11]

1- جدایی محیط کار از محیط خانواده؛ با پیدایش نظام کارخانه‌ای محل کار کاملا از محیط زندگی و خانواده جدا افتاده است.

2- کیفیت نظام کار؛ در جامعه صنعتی علاوه‌بر تقسیم کار عام، تقسیم کار به مفهوم خاص آن حاکم است. بدین معنی که در قالب تقسیم کار اجتماعی در شکل عام آن، هر کاری به نوبه خود به تقسیمات کوچک و کوچک‌تری در شکل تخصصی آن وجود دارد. از سوی دیگر مساله زمان و نظم امور، با اهمیت و تاکید بیشتری مطرح می شوند. یعنی در قالب تقسیم کار تخصصی، اداره مطلوب امور اهمیت می‌یابد و تاکید بر زمان اهمیت و اعتبار بیشتری پیدا می‌کند.

3- وجود سرمایه‌های کلان؛ برای ایجاد کارگاه‌های وسیع با دستگاه‌های مختلف تولید، سرمایه‌های زیادی لازم است.

4- محاسبه منطقی؛ گردش کار واحدهای بزرگ تولیدی در جامعه صنعتی مستلزم محاسبات دقیق فنی و اقتصادی است. در هر واحد صنعتی ناگزیر، باید به طور مستمر، هزینه‌های تولید، بازارهای فروش، میزان سرمایه و تعداد کارگران با دقت و محاسبات منطقی همراه است، چرا که ادامه کار هر واحد صنعتی منوط به بهره‌وری آن است و این امر تنها می‌تواند با دقت و محاسبات منطقی در ابعاد مختلف تولید تامین گردد.

5- تمرکز کارگران؛ با تاسیس واحدهای تولید در مقیاس وسیع و بر اساس نظام کارخانه‌ای، تمرکز کارگران و تجمع آن‌ها در واحدهای تولیدی امری اجتناب‌ناپذیر است.

6- نیازها و مسائل خاص اجتماعی؛ بسیاری از نیازهای جامعه صنعتی در مقایسه با جامعه غیرصنعتی متفاوت است. نیازهای اساسی چون غذا، پوشاک و مسکن، نسبتا برای تمامی افراد تامین شده است. آنچه بیشتر مطرح می‌شود نیازهای ثانوی همچون وسایل رفاه، آموزش، تفریح و سرگرمی و نیازهای مختلف است. از دیدگاه ریمون انتقال جامعه از تمدن کشاورزی به تمدن صنعتی مستلزم تولید اقتصادی، افزایش در آمدها، روابط جدید اجتماعی، دگرگونی طبقاتی و نقش دولت، قوانین جدید و تغییر آداب و سنن اجتماعی است، و در مجموع مسائلی را در این قبیل جامعه‌ها پدید می‌آورند که نیازمند بررسی است.

جایگاه طبقات در جامعه صنعتی

در گذشته (و تا حدودی امروزه نیز) در راس جامعه صنعتی طبقه بالا و ثروتمند قرار داشت که در ابتدا در اروپا به معنای اشراف و در ایالات متحده، مالکان کشتزارهای جنوب و خانواده‌های بازرگان نیوانگلندی بود. بیشتر پول نخستین سرمایه‌گذاری‌ها در صنعت از این طبقه آمد، که اعضایش رهبران سیاسی و نظامی را طی قرن نوزدهم تشکیل می‌دادند.

پایین‌تر از این بخش از جامعه، طبقه متوسط قرار داشت که از کسانی تشکیل می‌شد که زندگی خود را از کار یدی تامین نمی‌کردند. طبقه متوسط، به طور سنتی، شامل بانکداران، صاحبان مشاغل آزاد، مغازه‌داران، پزشکان و حقوق‌دانان می‌شد. در جریان انقلاب صنعتی، بسیاری از اعضای طبقه متوسط کارخانه‌دار، مدیر، سرپرست و کارمند شدند. همچنین یک طبقه متوسط حرفه‌ای، مرکب از مهندسان و دانشمندان شکل گرفت.

بخش سوم جامعه صنعتی طبقه کارگر بود. در آغاز انقلاب صنعتی، اکثر اعضای این طبقه کشاورزان و کارگران صناعت خانگی بودند که در جستجوی کار به کارخانه‌ها روی آوردند. در درون طبقه کارگر دو زیرطبقه وجود داشت. در بالا کارگران ماهر، نظیر درودگران، خیاطان و لوکوموتیورانان بودند. در پایین کارگران ساده و غیرماهر قرار داشتند.[12]

صنعتی‌شدن و شهرنشینی

"شهرنشینی تولید" از خصلت‌های عمده جامعه صنعتی است. با انقلاب صنعتی، از همان ابتدا تکنولوژی جدید در شهر مستقر شد و کارخانه، تعداد قابل توجهی از جمعیت را پیرامون خود جلب کرد.[13] به عبارت واضح‌تر شهرنشینی و فعالیت‌های صنعتی رابطه متقابل دارند زیرا شهرها در ابتدا با داشتن بازار مصرف و جمعیت زیاد، از یک طرف تولیدات کارخانجات را تشویق می‌کردند و از طرف دیگر کارگر مورد احتیاج کارخانه را برطرف می‌ساختند. در مرحله دوم تولیدات کارخانه، اول اینکه باعث ایجاد تاسیسات تجاری تازه در شهرها شد و دوم اینکه با جذب کارگران مزارع، عدد جمعیت شهرها را افزایش داد. بعدها توسعه راه‌های شوسه و راه‌آهن این امکان را به وجود آورد که فعالیت‌های صنعتی می‌توانستند دورتر از شهرها تاسیس شوند. لیکن در این اواخر فعالیت‌های صنعتی موجود در مراکز شهری به حومه شهرها نقل مکان می‌کنند. و انتقال صنایع از داخل شهرها به اطراف و حومه آن عامل مهمی است در توسعه شهرها از نظر وسعت.[14]

اما رابطه میان صنعتی‌شدن و شهرنشینی از این نظر پیچیده است که لزوما نمی‌توان میان میزان شهرنشینی و میزان رشد صنعتی زمان، حد متناسب و شرایط مناسبی را تعیین کرد، به نحوی که هر دو به یک نحو رشد یابند. در دنیای معاصر به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه، معمولا رشد شهرنشینی مقدم بر رشد صنعتی بوده است.[15]

انقلاب صنعتی و تحول در نظریه‌های توسعه اقتصادی و صنعتی[16]

اقتصاددانان کلاسیک نظیر آدام اسمیت و ریکاردو معتقد بودند که نیروی کار منبع ثروت ملل و نیروی واقعی تولید و پیشرفت است. اگرچه این متفکران در جزییات تفاوت‌نظر داشتند اما همگی بر نقش ناچیز سرمایه در تولید و توسعه اقتصادی تاکید داشتند. انقلاب صنعتی اول در نیمه دوم قرن 18 میلادی در تحول این تفکر نقشی تعیین‌کننده داشت. با شروع انقلاب صنعتی دوم در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 اقتصاددانان نوکلاسیک مانند مارشال، استوارت میل و بنتهام، ضمن رد نظریه نیروی کار اقتصاددانان کلاسیک بر نقش سرمایه در اقتصاد تاکید می‌ورزیدند. اینان به‌ویژه روی نقش شکل‌گیری سرمایه در توسعه اقتصادی و صنعتی پافشاری کردند.

از اواخر دهه هشتاد میلادی به این سو، پیدایش صنایع جدید به شکلی روزافزون، نقش نیروی کار را بار دیگر در مرکز توجه اقتصاددانان و سرمایه‌داران قرار داده است از اهمّ این صنایع می‌توان به میکروالکترونیک، نرم‌افزار و سخت‌افزار کامپیوتر، ارتباطات راه دور، بیوتکنولوژی، صنایع مواد، هوانوردی غیرنظامی و آدم‌های ماشینی همراه با ابزارهای ماشینی نام برد. همه این صنایع متکی به قدرت اندیشه هستند. پیدایش این صنایع متکی به قدرت اندیشه و نیروی کار، همراه با یک‌رشته نوآوری‌ها در زمینه‌های فنی، سازماندهی، نهادی و مالی، به وقوع "انقلاب صنعتی سوم"، در صحنه بین‌المللی منجر شده است.

مراحل تکامل صنعتی

تکامل صنعت از پیدایش آن تا به امروز را در پنج مرحله زیر می‌توان ملاحظه کرد:

مرحله اول: از نیمه قرن هیجدهم آغاز و طی کمتر از یک قرن به صورت نوآوری‌هایی در زمینه ماشینی شدن صنایع نساجی، پیشرفت‌های فنی در تولید انبوه، استخراج زغال‌سنگ، مهار کردن و به‌کارگیری نیروی بخار، چهره مشخص خود را پیدا می‌کند. مرکزیت انقلاب صنعتی در این مرحله سرزمین انگلیس بوده است.

مرحله دوم: دهه‌های میانی قرن نوزدهم، یعنی سال‌های بین 1830 تا 1850 را می‌توان آغازی برای مرحله جدید به‌شمار آورد. این مرحله تا پایان قرن نوزدهم ادامه یافته است. در این مرحله است که صنایع راه‌آهن رشد قابل توجهی می‌یابد، فولاد به تولید انبوه می‌رسد، کشتی‌های بخار به کار گرفته می‌شوند، و در زمینه کشاورزی از تکنولوژی جدید در سطح وسیعی استفاده می‌شود. طی این مرحله، جامعه‌های دیگر به‌خصوص در غرب قاره اروپا و نیز شمال آمریکا با گسترش فزاینده‌ای صنعتی می‌شوند.[17]

مرحله سوم: این مرحله در واقع از واپسین سال‌های قرن نوزدهم آغاز و تا شروع جنگ دوم جهانی ادامه می‌یابد. از وجوه مشخصه این مرحله گسترش صنایع اتومبیل و صنعت برق است. همچنین صنعت نفت در مقایسه با سال 1900 رشدی حدود 13 برابر یافت که در مقایسه با دیگر زمینه‌ها از رشد کمتری برخوردار بود. در این مرحله ساخت تلفن به تولید انبوه رسید.[18]

انقلاب صنعتی دوم با ایجاد خط متحرک (زنجیره‌ای) تولید، برای تولید انبوه و استاندارد (یکسان) پا به میدان صنعت نهاد. مبتکر خط زنجیره‌ای تولید، برای تولید انبوه "هنری فورد" بود. برای تولید انبوه، ماشین‌آلات و ابزار جدیدی به کار گرفته شدند، و تقسیم کار در سطح کارگاه به مرحله اجرا گذاشته شد و هر کارگر در یک نوع کار معین تخصص یافت. این انقلاب که نخست در صنعت اتومبیل‌سازی کارخانه‌های فورد در آمریکا آغاز شد و سپس به دیگر صنایع و کشورهای دیگر گسترش یافت، تولید انبوه و فراورده‌های یکسان را وارد نظام تولید کرد، و کلاً نظام تولید دچار دگرگونی فراوان شد.[19]

مرحله چهارم: آغاز مرحله چهارم صنعتی که ویژگی عمده این مرحله توسعه چشمگیر صنایع هواپیمایی است عملا مقارن جنگ دوم جهانی است. صنایع هواپیماسازی از عوامل عمده توسعه صنایع آلومینیوم بود. گذشته از این، ظهور صنایع پلاستیک، گسترش صنایع الکترونیک که از همه مهم‌تر پیدایی تکنولوژی‌های جدید ارتباطی، چون رادیو، تلویزیون ترانزیستوری و فرستنده‌های موجی است از مختصات عمده مرحله چهارم است.[20]

انقلاب سوم صنعتی در نتیجه ایجاد و کاربرد و توسعه صنعت الکترونیک پدید آمده است. کشورهای مهم پیشتاز در این انقلاب ژاپن و آمریکا هستند.[21]

مرحله پنجم: استفاده از انرژی هسته‌ای بدون تردید عصر جدیدی در دگرگونی‌های جهان تکنولوژی و صنعت محسوب می‌گردد. مرحله پنجم را باید عصر الکترونیک و استفاده از انرژی هسته‌ای دانست.[22]

 

مقاله

نویسنده فاطمه فريدوني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS