كلمات كليدي : تاريخ، رسول الله(ص)، علي(ع)، غدير، حجة الوداع
نویسنده : حسين قاضي خاني
«غدیر» نام مکانی است که در آنجا پیامبر(ص) در پی دستور الهی، علی(ع) را به سمت جانشینی خود منصوب نمودند. این انتصاب در هجدهم ذیالحجهی سال دهم هجری[1] در راه بازگشت از سفر حجةالوداع [2] انجام پذیرفت. از آنجا که وقوف پیامبر(ص) در عرفهی حجةالوداع را روز جمعه گزارش کردهاند؛[3] لذا روز غدیر یکشنبه خواهد بود.[4]
موقعیت جغرافیایی غدیر
غدیرخم نام موضعی بین مکّه و مدینه است که بین آن تا جحفه دو میل راه است.[5] در مورد علت نامگذاری این مکان، گفته شده است که غدیر به معنای نیرنگ است. افرادی که از غدیر بر میگشتند، از آنجا که در سفر قبلی در این مکان آب مشاهده کرده بودند، به امیدی به غدیر میآمدند؛ اما از آب خبری نبود و این گونه فریب میخوردند.[6] همچنین خم را نام چاهی از کلاب بن مرّه دانستهاند.[7]
پیامبر(ص) در غدیر خم
در سال دهم هجری آنگاه که پیامبر(ص) از سفر حجةالوداع به مدینه باز میگشتند، با نازل شدن آیهی:
« یا ایّها الرَّسولُ بَلِّغ ما أُنزِلَ إلَیکَ مِن ربِّک و إن لَّم تَفعَل فَما بَلَّغتَ رِسالَتَهُ و اللهُ یَعصِمَکَ مِن النّاسِ إنّ اللهَ لایَهدی القَومَ الکافِرینَ »[8]
«ای پیامبر، آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، کاملاً (به مردم) برسان و اگر نکنی، رسالت او را انجام ندادهای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه میدارد و خداوند جمعیت کافران (لجوج) را هدایت نمیکند.»
دستور توقف در غدیر خم را با این که مکان مناسبی برای توقف نبود،[9] صادر فرمودند.[10]
طبق فرمان الهی پیامبر(ص) باید علی(ع) را به جانشینی خود منصوب مینمود.[11] آمده است که رسولخدا(ص) نگرانِ اعلام خبر نصب علی(ع) به جانشینی خویش، بر برخی از یاران بودند؛[12] لذا آیهی فوق نازل شد.[13] خداوند در این آیه به پیامبر(ص) دستور میدهد، فرمان الهی را به انجام رساند و پیامبر(ص) را از به تأخیر انداختن اجرای این فرمان بر حذر میدارد و حفظ پیامبر(ص) را از خطرهای احتمالی ضمانت میکند.[14]
با دستور پیامبر(ص) خار و خاشاک از زمین بر گرفتند و مکانی را برای اجتماع مسلمانان آماده کردند و از جهاز شتران، مکانی مرتفع جهت سخنرانی حضرت(ص) آماده گردید.[15]
جمعیت حاضر در غدیر
در مورد تعداد افراد حاضر در غدیر خم منابع اطلاعات متفاوتی را ارائه میکنند. تعداد حاضران را ده هزار نفر[16]، دوازده هزار نفر[17]، هفده هزار نفر[18]، هفتاد هزار نفر[19] و... گفتهاند؛ لذا این مسأله تأمل و درنگ بیشتری را میطلبد. با توجه به اموری مانند:
1. تحمل جمعیت، به این معنا که مکان واقعه، گنجایش چه تعداد از افراد را داشته است. آب و آذوقهی این جمعیت چگونه تأمین میشد و اموری از این دست؛
2. جمعیت مدینه در سال دهم هجری؛
3. جمعیت حاضران در مکه هنگام حجةالوداع؛
و اموری از این قبیل که میتواند ما را در راه رسیدن به واقعیت کمک کند، میتوان جمعیت تقریبی آن روز را در وادی غدیر حدس زد. در پژوهشی که در مورد جمعیت حاضر در واقعهی غدیر انجام گرفته است، گزارش "عیاشی" مبنی بر حضور ده هزار نفر در غدیر قویتر دانسته شده است[20]؛ البته ذکر این نکته ضروری است که کمی و زیادی جمعیت نمیتواند نشانگر صحت و سقم یک واقعه باشد.
خطبهی غدیر
روز به نیمه رسیده بود[21] و هوا به شدت گرم بود.[22] گرمی هوا به حدی بود که برخی ساقهای پای خود را با عبایشان پوشانیده بودند.[23] به امر رسولخدا(ص) منادیان، مسلمانان را جهت اجتماع نمودن فرا خواندند. وقتی تمامی افراد حاضر شدند، آنگاه پیامبر(ص) بر بالای جهاز شتران قرار گرفته، پس از به جای آوردن حمد و ثنای الهی، علی(ع) را به نزد خود خواندند.[24] هنگامی که علی(ع) بر بالای بلندی در کنار رسولخدا(ص) قرار گرفت، پیامبر(ص) فرمودند: من به سوی خدا خوانده شدهام و به زودی دعوت حق را لبیک خواهم گفت،[25] من دو چیز در میان شما به یادگار میگذارم که اگر به آنها تمسک جویید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و اهل بیتم، بنگرید با آنها بعد از من چه میکنید، این دو از هم جدا نمیشوند تا اینکه بر من وارد شوند،[26] سپس مسلمانان را مخاطب قرار داده، فرمودند: آیا من سزاوارتر به شما از خودتان نیستم؟[27] مسلمانان جواب دادند: بلی یا رسولالله(ص).[28] آنگاه پیامبر(ص) دست علی(ع) را بلند کردند و گفتند:
« من کنت مولاه فهذا علی مولاه »
«کسی را که من مولای او هستم، پس این علی(ع) نیز مولای اوست.»[29]
سپس این گونه دعا کردند:
« اللهم وال من والاه و عاد من عاداه[30] و انصر من نصره و اخذل من خذله »[31]
«خدایا دوست بدار هر که علی را دوست بدارد و دشمن باش با هر کسی که او را دشمن بدارد و یاری کن کسی را که علی را یاری کند و واگذار هر که را که علی را یاری نکند.»
تبریک مسلمانان
پس از اتمام سخنان رسولخدا(ص) از آنجا که نزیک ظهر بود، پیامبر(ص) دو رکعت نماز به جای آوردند، آنگاه چون زمان فریضهی ظهر رسیده بود، اذان گفته شد و نماز جماعت برپا گردید.[32] پس از اقامهی نماز به دستور پیامبر(ص)، علی(ع) در خیمهای نشستند و مسلمانان با حضور در نزد ایشان، انتصاب حضرت را به جانشینی پیامبر(ص) تبریک گفتند.[33] آمده است که خلیفهی دوم در ملاقات حضرت در آن زمان اینگونه میگفت: «بخ بخ یا علی، اصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنه»، «بر تو گوارا باد ای علی، امروز مولای من و هر مؤمن دیگری شدی.»[34]
شعر حسان بن ثابت
"حسان بن ثابت" که طبع شاعری داشت، نزد پیامبر(ص) آمد و عرضه داشت: ای رسولخدا آیا به من اجازه میدهی در این جا شعری بگویم که خدا را خوشنود سازد؟ با اجازهی پیامبر(ص) حسان برخاست و در حالی که توجه مسلمانان به سوی او بود، این بیتها را انشا کرد:[35]
پیامبرشان آنها را در روز غدیر آواز داد و با آوای رسایی فرمود که همه شنیدند.
فرمود: کیست فرمانروا و صاحب اختیار شما؟ همگی بدون اظهار دشمنی و اختلاف گفتند.
خدای تو فرمانروای ما و تو صاحب اختیار مایی و امروز در میان ما نافرمان و مخالفی نخواهی یافت.
پس فرمود: ای علی برخیز که من تو را برای امامت و راهنمایی بعد از خود برگزیدم.
پس هر که من مولای اویم، این علی نیز مولا و صاحب اختیار اوست و شما برای او یارانی با وفا و دوستدار او باشید.
و در اینجا دعا کرد که خدایا دوست بدار، دوستان او را و با آن کس که با علی(ع) دشمنی کند، دشمن باش.
پس از اتمام شعر حسان، یپامبر(ص) وی را مخاطب قرار داده، فرمودند: «ای حسان تا ما را به زبان یاری میکنی، همیشه مؤید به روحالقدس باشی.»[36] گویا این سخن ناظر باشد بر این مطلب که حسان بن ثابت در مسیر حمایت از علی(ع) ثابت قدم نماند.[37]
گروهی از مفسرین، آیهی:
«...الیَومَ أکمَلتُ لکم دینَکم وَ أتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی و رَضیتُ لکم الإسلامَ دینا...»[38]
«امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم»،
را ناظر به انتصاب علی(ع) به جانشینی رسولخدا(ص) در غدیر خم دانستهاند.[39]
احتجاج به غدیر
انتصاب علی(ع) به جانشینی رسولخدا(ص) در غدیر، در حضور انبوهی از مسلمانان[40]، همانند برخی دیگر از سخنان پیامبر(ص) در مورد علی(ع) با رحلت پیامبر(ص) نادیده گرفته شد و خلافت به دیگری رسید.
علی(ع) در مواجهه با این عمل در زمانهای مختلفی با استناد به حدیث غدیر و وقایع آن روز، خلافت را حق خود دانسته و بر ناروا بودن غصب خلافت از ایشان تأکید مینمودند. از جمله:
1. در آغازین روزهای رحلت رسول الله(ص) علی(ع) که با غصب خلافت رو به رو میگردد، در مسجدالنبی(ص) با اشاره به وقایع غدیر و دیگر حوادث، به تبیین حقانیت خود برای جانشینی پیامبر(ص) میپردازد. در یکی از این موارد آنگاه که از علی(ع) میخواهند با "ابوبکر" بیعت کند، حضرت در ضمن سخنانی میفرمایند: ...رسولخدا(ص) در روز غدیر خم برای هیچ کس جای عذر و بهانه و حرفی باقی نگذاشتند، پس شما را به خدا قسم میدهم که هر کس در روز غدیر حضور داشته و این سخن پیامبر(ص) را که فرمودند:
« من کنت مولاه فهذا علی مولاه، الهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله »
را شنیده است از جایش برخیزد و شهادت دهد. "زید ابن ارقم" که در آن مجلس حضور داشته است، میگوید: از میان جمعیت دوازده نفر از افرادی که در نبرد بدر حضور داشتند، برخواسته و شهادت دادند.[41]
2. پس از استقرار حکومت ابوبکر در آن هنگام که ابوبکر در صدد دلجویی از علی(ع) بر میآید، علی(ع) در گفتوگوی خود، ابوبکر را سوگند میدهد که آیا با استناد به حدیث روز غدیر، من مولای تو و هر مسلمانی نیستم؟ ابوبکر در جواب، سخن حضرت را تصدیق میکند.[42]
3. در شورای شش نفره هم استناد حضرت به حدیث غدیر مبنی بر شایستگی ایشان برای جانشینی رسولالله(ص) را شاهد هستیم. حضرت میفرمایند: «شما را به خدا قسم میدهم، آیا در میان شما کسی غیر از من وجود دارد که پیامبر در غدیر دست او را بلند کرده باشد و در مورد او گفته باشد:
« من کنت مولاه فهذا مولاه، الهم وال من والاه و عاد من عاداه، و انصر من نصره و اخذل من خذله » [43]
4. در دوران خلافت عثمان[44]، دوران زمامداری حضرت در کوفه[45] و مواردی دیگر میتوان استناد به حدیث غدیر را در سخنان علی(ع) نظارهگر بود.