دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرقه بکریه

No image
فرقه بکریه

نویسنده : محمد محسن مرداني

كلمات كليدي : نظام معتزلي، امامت، نشانه نفاق، رويت خدا، توبه، گناه كبيره و صغيره

موسس بکریه

بکریه یکی از فرقه‌های معتزله و پیروان بکر بن اخت عبدالواحد می‌باشند.[1] در مورد تاریخ ایجاد فرقه و زمان فعالیت آنها اطلاع دقیقی در دست نیست.

در کتاب‌های تاریخی، شرح حال روشنی از بکر در دست نمی‌باشد. نام پدر وی عبد ربه بوده است ولی به خاطر ارادتی که بکر به عبدالواحد بن زید[2] داشت و راه و روش صوفیانه و زاهدانه او را دنبال می کرد به نام او معروف گشته است. عبدالواحد از شاگردان‌ حسن‌ بصری[3]‌ بود و بیشتر به‌ عبادت‌ و ارشاد مى‌پرداخت‌ و از هم‌نشینى‌ با متکلمان‌ و بحثهای‌ کلامى‌ بیزار بود. به این ترتیب‌، شاید نتوان‌ بکر و پیروانش‌ را دنباله‌رو یک‌ مکتب‌ صرفاً کلامى‌ به‌ حساب‌ آورد بلکه‌ چنین‌ مى‌نماید که‌ وی‌ از زاهدان‌ صوفى‌ مشربى‌ بوده‌ که‌ به‌ پیروی‌ از حسن‌ بصری‌ برای‌ پیروان‌ خود مجالسى‌ برای‌ بیان‌ آموزه‌های‌ معنوی‌ برگزار مى‌کرده‌ که‌ گاه‌ به‌ فراخور حال‌ وارد مباحث‌ کلامى‌ نیز مى‌شده‌ است‌. شاید به‌ همین‌ دلیل‌ است‌ که‌ سخنان‌ او از لحاظ کلامى‌ نه‌ تنها فاقد انسجام نیست‌ بلکه‌ حاوی‌ تناقض‌ است‌ و گاه‌ با اصول‌ اولیة عقل‌ نیز در تعارض‌ مى‌باشد.

در دوره‌ای پیروان بکر رشد کردند و فعالیت‌های فراوانی انجام دادند به طوری که آنها را به صورت فرقه‌ای مستقل شناختند. ردّیه‌ها و واکنش‌های فرق دیگر علیه آنان نشان از فعالیت و تلاش این فرقه است ولی بعد از مدتی از رونق آنها کاسته شد به طوری که بغدادی در الفرق بین الفرق آنها را فرقه‌ای با پیروان اندک می‌شمارد.[4]

اعتقادات بکریه:

انسان: وی‌ انسان‌ را روح‌ مى‌دانست‌ و در این‌ امر با نظّام‌ معتزلى‌ هم ‌رأی‌ بود. او دربارة حیوانات‌ نیز همین‌ نظر را داشت ولى‌ جایز نمى‌دانست‌ که‌ خداوند در جامدات‌، حیات‌، علم‌ و قدرت‌ خلق‌ کند.[5]

رؤیت: در مورد رؤیت خداوند معتقد بود که‌ خداوند در قیامت‌ صورتى‌ را خلق‌ مى‌کند و بندگانش‌ او را با آن‌ صورت‌ مى‌بینند و با وی‌ سخن‌ مى‌گویند.[6]

‌امامت: بکر در مورد امامت معتقد بود که امام با نص تعیین می شود ولی چون با شیعیان مخالف بود با انکار تاریخ و نصوص وارد شده از پیامبر(ص) در مورد امامت و جانشینی حضرت علی(ع) معتقد بود که ابوبکر با نص پیامبر(ص) جانشین وی شد.[7]

بکریه‌ عایشه‌ را برتر از فاطمه(سلام الله علیها)‌ می‌دانست و ابن‌ ابى‌ الحدید آنها را متهم‌ مى‌کند که‌ احادیثى‌ به‌ نفع‌ ابوبکر و به‌ زیان‌ على‌(ع)جعل‌ کرده‌اند.[8]

توبه: بکر معتقد است‌ که‌ اگر شخص‌ گناهکار توبه‌ کند عذاب نمی‌شود ولی به‌ نظر بکر، توبه‌ در دو جا پذیرفته‌ نمى‌شود: نخست‌ توبة کسى‌ که‌ مرتکب‌ قتل‌ شده‌ است‌ و دیگری‌ توبة کسى‌ که‌ خداوند بر قلبش‌ مهر نهاده‌ است‌.

گناه: پافشاری‌ بر گناه‌ صغیره‌ نیز گناه‌ کبیره‌ شمرده‌ مى‌شود و مرتکب‌ گناه‌ کبیره‌ منافق‌ است. بکر معتقد است که‌ منافق‌ منکر خداوند و در حال جنگ با اوست‌ و شیطان‌ را عبادت‌ مى‌کند هرچند اهل نماز باشد از این‌رو، جایش‌ تا ابد در دوزخ‌ است.[9] وی عقیده داشت که هر کس‌ کوچک‌ ترین‌ گناهى‌ مرتکب‌ شود جایگاهش‌ دوزخ‌ است. این نظریه بکر برگرفته از آراء خوارج و همانند نظریه آنان است و باعث شده که عده‌ای بکر را از خوارج بدانند. از سوی‌ دیگر، بکر شخص‌ منافق‌ را مؤمن‌ و مسلمان‌ مى‌دانست‌ حتى‌ شخصى‌ که‌ خداوند بر قلبش‌ مهر زده‌، به‌ ایمان‌ امر شده‌ است‌ و باید اخلاص‌ بورزد.[10] وی در این مورد با عبدالواحد بن زید مخالف بود. زیرا او می‌گفت که این انسان به اخلاص امر نشده است.[11]

از آراء عجیب بکر این است که او حضرت علی(ع) و طلحه و زبیر را منافق می‌داند ولی می‌گوید آنان مستوجب عذاب نیستند و عذاب نمی‌شوند.[12] وی برای ادعای خود به این حدیث قدسی استناد کرده که خداوند متعال به اهل بدر فرمود:

« اِعمَلوُا ماشِئتُم فَقَد غَفرتُ لَکُم »

«هرچه می خواهید انجام دهید من شما را بخشیدم»[13]

طبق این حدیث معتقد بود حتی اگر اهل بدر بعدا هم گناهی را انجام دهند داخل جهنم نمی‌شوند و بخشیده خواهند شد.[14]

درد و رنج: خداوند درد و رنج‌ را هنگام‌ ضرب‌ و جرح‌ مى‌آفریند و جایز است‌ که‌ خداوند ضرب‌ و جرح‌ را بیافریند، ولى‌ درد را نیافریند. اما خداوند درد را تنها برای‌ کسى‌ مى‌آفریند که‌ استحقاق‌ آن‌ را دارند.[15]

یکی از آراء بکریه که حتی مخالف بدیهیات و ضروریات است بحث درد و رنج کودکان است. آنها معتقدند که کودکان‌، دیوانگان‌ و حتی حیوانات‌ هیچ‌ دردی را حس‌ نمى‌کنند حتی اگر تکه تکه شوند یا آتش بگیرند و در وقت ضرب و جرح جایز است که خدا به آنها لذت بدهد با اینکه گریه می‌کنند و فریاد می‌کشند زیرا اگر خداوند آنها را بدون‌ گناه‌ دچار درد کند به‌ آنها ظلم‌ کرده‌ است.[16]

فقه: در مسائل فقهی، بکر خوردن سیر و پیاز را حرام می‌دانست. چون حرام است که کسی که این دو را خورده وارد مسجد شود. بکر قرقره شکم (قار و قور کردن شکم) را مبطل وضو می‌دانست. وی مسح بر کفش را جایز و جزء سنت می دانست.[17]

مقاله

جایگاه در درختواره تاریخچه فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS