دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فرقه نجاریه

No image
فرقه نجاریه

نویسنده : سيد حسين ميرنور الهي

كلمات كليدي : معتزله، نجاريه، برغوثيه، زعفرانيه، مستدركه

تفکر معتزلی و عقل گرایی با گسترش خود به ناچار به تضاد درون مذهبی گرفتار شد و علی­رغم پایبندی به اصول معتزلی در بسیاری از عقاید و فروع به اختلاف و تشتت منجر شد. این اختلافات معمولا توسط صاحب نظران و حامیان ایشان حمایت می­شد و به همین دلیل از این اختلافات، فرق مختلف مذهب معتزله پدید آمد. نجاریه یکی از فرقی است که خاستگاه آن مکتب معتزله است اما در برخی عقاید و نظریات با دیگر فرق معتزلی اختلاف دارد. این نوشتار سعی دارد به معرفی این فرقه معتزلی بپردازد.

موسس فرقه

حسین بن محمد بن عبد الله النجار الرازی، کنیه وی أبوعبدالله است و از اهالی قم می­باشد.[1]وی از سران مکاتب معتزلی است و با مباحثی که ارائه می­دهد به یکی از فرق مستقل معتزله تبدیل می­شود. اصحاب وی از ری بوده و به تناسب نام رهبر خویش به نجاریه معروف شدند.[2]این فرقه با پذیرش اصول مورد اتفاق معتزله به ماهیت معتزلی خویش سامان می­دهد اما با برخی عقاید معتزله مخالفت کرده­اند.[3] او عقاید خویش را در کتبی چون البدل و المخلوق و إثبات الرسل و الارجاء و القضاء و القدر و الثواب و العقاب نگاشته است. وی در سال 220 وفات می­کند. اصحاب وی بعد از او به سه فرقه برغوثیه، زعفرانیه و مستدرکه تبدیل می­شوند که در بسیاری از اصول و فروع با هم مشترک هستند.[4] این فرقه­های در سالهای بعد با حفظ اصول خویش به بیست فرقه مبدل شدند.[5]

عقاید موسس نجاریه

برخی از عقاید وی را در چند بند بصورت اختصار بیان می­کنیم:

1.معتقد است که خداوند به ذات و وجود خویش در هر مکانی می­باشد.[6]

2.روئیت خداوند را با چشم محال می­داند. اما گفته است که جایز است خداوند قوه­ای که در قلب برای شناخت قرار داده را در چشم قرار دهد و با این تحول روئیت خدا ممکن می­شود.[7]

3.با اینکه مانند معتزله قائل به حدوث کلام الله است و برای توضیح عقیده خویش گفته است که اگر کلام الله خوانده شود عرض است ولی اگر نوشته شود جسم است.[8]

4.با اینکه از معتزله است اما نظریه تفویض معتزله را قبول ندارد؛ زیرا افعال بندگان را مخلوق خدا می­داند و بندگان را کسب کننده این مخلوقات می­داند. وی در این نظر جبرگرایانه با اشاعره موافقت نموده است. او افعال خوب و بد و خیر و شر انسانها را مخلوق خدا می­داند.[9]نظر او در مسأله قضاء و قدر با اعتقاد اهل حدیث موافقت دارد. در نتیجه با تحلیل ناصحیح از قضاء و قدر به جبر اعتقاد دارد. [10]

5.در مسأله امامت، از معتقدین به امامت ابوبکر است.[11]

6.عذاب قبر را انکار می­کنند.[12]

نقد نجاریه

در اینجا نقد برخی از عقاید نجاریه را با استفاده از روایات سامان داده و با توجه به حقانیت مکتب وحی علاوه بر بطلان نجاریه، عقاید معتزله و اشاعره نیز باطل می­شود.

1.خدا شناسی

الف.همانا خداوند (تبارک و تعالی) با زمان و مکان و حرکت و انتقال و سکون وصف نمی­شود بلکه او ایجاد کننده زمان و مکان و حرکت و انتقال و سکون است. بسی فراتر است از بیان ظالمان.[13]

ب.خداوند به مخلوقات و محدودیت و جهت و مکان و کیفیت و مقدار و... سنجیده نمی­شود و به وصف این اشیاء توصیف نمی­شود بلکه خداوند به بیان خویش توصیف می­شود. (خداوند را باید از بیان خودش شناخت نه با سنجش او به اشیاء) [14]

ج.از حضرت امیرالمومنین علی(ع) سوأل شد که خداوند قبل از اینکه آسمان و زمینی خلق کند،کجا بود؟

در جواب فرمودند: سوال تو در مورد مکان خداوند است (و این سوال غلط است. زیرا در این سوال خداوند به مکان توصیف شده است) خداوند موجودیتش مکانی نیست؛ او بود در حالی­که مکان نبود.[15] (این سوال وقتی صحیح است و مفهوم و معنی دارد که در مورد یک موجود مکانی و مکان­دار سوال شود نه از موجودی که مکان و زمان و اوصاف و کیفیات و صفات مخلوقات برای او بی­معنی و نامعقول است)

2.رد جبرگرائی

مسأله جبر و تفویض را معتزله و اشاعره در مسائل مهم کلامی خود بررسی کرده­اند. معتزله قائل به تفویض و اهل حدیث و اشاعره قائل به جبر شده­اند. معتزله در تحلیل قضاء و قدر و رابطه این امور با فعل انسان دچار چنین گمراهی اعتقادی شده­اند. تفویض یعنی اینکه خداوند مردم را در اعمالشان رها نموده و اراده و مشیت و قضاء و قدر الهی به امور و رفتار مردم تعلق نمی­گیرد و بر فرض تعارض اراده خدا و بنده، اراده بنده مقدم می­شود و به عبارتی ایشان اختیار انسان را مطلق و خارج از مشیت و اراده خدا می­دانند و در نتیجه با این عقیده قضاء و قدر و قدرت و سلطه خداوند را محدود کرده­اند.

اما اهل حدیث و حامیان کلامی ایشان یعنی اشاعره معتقدند که اصلا اراده انسانها در امور و رفتار و اعمالشان دخالتی ندارد بلکه خداوند افعال انسانها را خلق می­کند و در واقع مردم را در اعمال خویش مجبور به جبر خدا معرفی می­کنند.

مکتب وحی با هدایت خداوند در قرآن و بیانانت معصومین علیهم السلام از این دو ضلالت اعتقادی جواب داده و عقیده صحیح را بیان نموده­اند. در مکتب وحی همانطور که علم و قضاء و قدر و اراده و مشیت خداوند به اموری تعلق می­گیرد که خارج از اختیار انسانهاست و حتی اراده و اختیار و بروز اختیار انسانها به مشیت و اراده خداوند تعلق دارد؛ یعنی خارج از سلطه و قدرت خداوند نیست اما تمام سلطه ارادی خداوند بر افعال انسانها بدون جبر است.

به عبارت ساده­تر مردم تمام افعال و اعمال خود را با اختیار و بدون جبر انجام می­دهند اما در محدوده اراده و مشیت خداوند؛ این نه جبر است و نه تفویض که از این مطلب به امر بین الامرین تعبیر می­شود. با این مبنا است که می­توان عدالت خداوند را درک نمود و ظلم و ستم را از ساحت مقدس نفی­کرد اما با تفویض و جبر مفهومی برای عدل خداوند نمی­ماند. همانطور که برای ثواب و عقاب و وعد وعید و اکرام و توبیخ و حساب و کتاب و... این چنین است.

به طور مثال خداوند می­تواند و قادر است که جلوی معاصی و نافرمانی گناهکاران را بگیرد. او همیشه به اقتضای علم و قضاء و قدر و مصلحت و اراده خویش عمل می­کند و هرجا که بخواهد می­تواند به افراد توفیق دهد و جلوی معاصی ایشان را بگیرد بدون اینکه این افراد را بر ترک گناه مجبور کند و نیز می­تواند جلوی معاصی را نگیرد بدون اینکه افراد را بر گناه مجبور کند. در ادامه به چند روایت زیر اشاره می­گردد:

1. از امام رضا(ع) سوأل شد که آیا خداوند امور را به مردم تفویض (تفویض به عقیده معتزله) کرده است؟ فرمودند: خداوند برتر است از این مطلب (تفویضی که مردم بدون اراده و مشیئت و قضاء و قدر الهی به امور خود عمل کنند) گفتم (در صورتی که تفویض نشده باشد) مردم باید در امورشان مانند معاصی و گناهان مجبور باشند. (عقیده اهل سنت واشاعره) فرمودند: خداوند حکم و عدالتش برتر از این است که مردم را مجبور نماید.[16]

2.رسول الله(ص) فرمودند:[17]

هر کس که معتقد باشد به اینکه خداوند به بدی و فحشاء امر نموده است بدرستی که بر خدا دروغ بسته است و هر کس که خیر و شر را بدون مشیت و اراده خداوند بداند خداوند را از قدرتش خارج نموده است و کسی که معتقد باشد معاصی و نافرمانی بدون نیروی خدادادی است بر خداوند دروغ بسته است. (یعنی انسانها در افعال نیک و بد مختار هستند و خداوند اراده و قدرت بر انجام و ترک اعمال را به ایشان عنایت نموده) و هر کس بر خدا دروغ ببندد جایگاهش جهنم است.

3.امام صادق(ع) به زراره بن اعین فرمودند: آیا جمله­ای از قضاء و قدر به تو بگوییم. زراره عرضه داشت: بله، بفرمایید فدایت شوم. حضرت فرمودند: روز قیامت وقتی که خداوند خلائق را برای حسابرسی جمع کند از تعهداتی که از ایشان گرفته سوال می­کند (اموری که در اختیار و اراده مردم بوده) نه از اموری که برایشان روا شده است. (و در اختیار ایشان نبوده)[18]

3.امامت

شخصی به نام ذریح از امام صادق(ع) سوال نمود که امامان بعد از رسول الله(ص) کیستند؟ امام بعد از اینکه اسامی ائمه را به ترتیب بیان نمودند فرمود:

« مَنْ أَنْکَرَ ذَلِکَ کَانَ کَمَنْ أَنْکَرَ مَعْرِفَةَ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى وَ مَعْرِفَةَ رَسُولِهِ »

کسی که این امامان را انکار کند مانند کسی است که معرفت خداوند و رسولش را انکار کرده است.[19]

همچنین نبی مکرم اسلام(ص) بطور مکرر بر امامت امیرالمومنین علی(ع) و فرزندان پاکش تصریح دارد که نهایت این مطلب در روز غدیر با بیعت و عهد با ایشان صورت گرفت و حتی اهل سنت روایات مختلفی از پیامبر اکرم(ص) نقل می­کنند که آن حضرت امامت را در دوازده نفر از قریش منحصر می­کند که جز بر ائمه اثنی عشر که شیعه به آن معتقد است تطبیق نمی­کند.[20]

4.مسأله عذاب قبر

در مورد عذاب قبر که در برزخ رخ می­دهد علاوه بر اینکه از مسلمات شیعه و سنی می­باشد روایات و آیات بسیاری در اثبات او اقامه می­شود. حتی روایات بسیاری به عوامل و اسباب عذاب قبر و نیز عوامل رهائی و نجات یافتن از عذاب قبر اشاره دارد. با این همه افرادی کج اندیش مانند حسین بن محمد نجار و نجاریه با موهومات خویش منکر برزخ و یا عذاب قبر و وحی و آیات الهی شده­اند.

خداوند در قرآن کریم می­فرماید:

هرگز کسانی را که در راه خدا کشته شده­اند را مرده مپندارید بلکه زنده­اند و نزد پروردگارشان متنعم هستند. ایشان از فضلی که خداوند نصیبشان نموده شادمانند و به کسانی که هنوز به ایشان ملحق نشده­اند بشارت می­دهند که هیچ ترسی نداشته و غم نخورند.[21]

امام صادق در مورد بشارت شهداء می­فرمایند:

« به خدا قسم ایشان در بهشت به مومنینی که هنوز به ایشان ملحق نشده­اند و در دنیا هستند بشارت می­دهند. »[22]

و نیز می­فرمایند:

« برزخ همان عالم قبر است؛ یعنی ثواب و عقابی که بین دنیا و آخرت است. »[23]

مقاله

جایگاه در درختواره تاریخچه فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS