دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی میرزا محمد حسن آشتیانی

No image
فعالیت های سیاسی میرزا محمد حسن آشتیانی

ستیز با سلطه گرى

ناصر الدین شاه (1264 - 1313 هـ.ق.) در سفر سوم خود به اروپا، در سال 1306 هـ.ق. امتیاز انحصارى دخانیات، توتون و تنباکو را در داخل و خارج به یک شرکت انگلیسى واگذار کرد و در ازاى این حرکت که استقلال سیاسى ایران را تهدید مى کرد و راه را براى سلطه بیگانگان بر مسلمانان ایرانى مى گشود، مبلغى دریافت داشت. دست اندرکاران خرید و فروش دخانیات نخست به اعتراض و سپس به تظاهرات علیه دولت دست مى زنند و سپس مردم کوچه و بازار به آنان مى پیوندند و مسئله به صورت قیام عمومى در مى آید. نایب السلطنه، کامران میرزاکه براى ساکت نمودن مردم جلو مى آید، کتک مى خورد و سربازان دولتى به مردم تیراندازى مى کنند. عدهاى کشته مى شوند و شاه سخت مى ترسد. دامنه نهضت بالا مى گیرد و مردم به علما متوسل مى شوند که در صدر آنها حاج میرزا محمّد حسن آشتیانى قرار دارد.([41])آیت الله آشتیانى در مقام رهبرى این مقاومت، کوشید علاوه بر گوشزد نمودن زیانهاى اقتصادى این قرارداد، آثار سوء فرهنگى و اجتماعى آن را به مردم یادآور شود. مردم به نداى علما پاسخ مثبت دادند و دست به قیام گسترده و عمومى زدند و کار به آنجا کشید که فتواى تحریم تنباکو از سوى میرزاى شیرازى صادر گردید و بساط سلطه را درهم نوردید.

آیت الله آشتیانى قرارداد مذکور را مخالف مذهب اسلامى و استقلال کشور قلمداد نمود و چندین مرتبه با امین السلطان و ناصرالدین شاه ملاقات کرد و آثار سوء این قرارداد را به آنان گوشزد کرد، ولى آنان به بهانه این که امضاى شاه اعتبار دارد و طرف قرارداد، در حقیقت دولت انگلیس است، به سخنان وى وقعى ننهادند.([42])در واقع، هسته اصلى مبارزه ضدّ این امتیاز آیت الله آشتیانى بود.([43]) حاج میرزا حسن آشتیانى در آن موقع، در محلّه سنگلج و در یکى از کوچه هاى گلوبندک ساکن بود. در واقع، باید گفت بزرگترین نهضت سیاسى ایران بر ضدّ استعمار خارجى (واقعه رژى) از همین خانه آغاز شد و از همین مکان بود که وى مقاومت در مقابل استبداد و استکبار را پى گرفت و فعالیتهاى عزّت آفرین او به پیروزى شیعیان ایران و شکست بیگانگان و دولت وابسته به اجانب انجامید.([44])

به همت و پشتکارى علما، نهضت تنباکو پا گرفت و زمینه براى حرکت نهایى آماده شد. علماى تهران به رهبرى آیت الله آشتیانى، وقتى چنین دیدند، از میرزاى شیرازى خواستند حکم خویش را ابلاغ کند. میرزا با مطالعه همه جانبه قضیه و مکاتبات فراوان با ناصر الدین شاه، فتواى تاریخى خود را صادر کرد و آن را براى میرزاى آشتیانى ارسال داشت. این فتوا توسط وى در ایران انتشار یافت.([45]) مردم خیلى سریع از متن فتوا اطلاع پیدا کردند. هیجان عظیمى ایران را فرا گرفت. فتواى مرجع تقلید شیعیان در عمق جانها اثر کرد. امین السلطان(صدر اعظم) و نایب السلطنه (حاکم تهران) به مأموران دستور داده بودند که با تمام نیرو از نشر این فتوا جلوگیرى کنند.

امین السلطان که در این قرارداد، رشوه کلانى گرفته بود، به پیشنهاد وزیر مختار انگلیس، از ناصرالدین شاه خواست که میرزا حسن آشتیانى را تبعید کند. شاه که از این کار بیمناک بود، با اصرار وى تن به چنین کارى داد و حکم کرد که میرزاى آشتیانى یا باید در مجامع عمومى به منبر برود و قلیان بکشد، یا این که از تهران خارج شود. این دستور توسط عبدالله خان والى، در روز یکشنبه دوم جمادى الثانى 1309 هـ.ق. به میرزاى آشتیانى ابلاغ شد. وى در مقام اجراى حکم شاه بر مى آید و به میرزا مى گوید: حتماً باید قلیان بکشید و مسلمانان را به استفاده از دخانیات رخصت دهید یا این که از تهران بیرون بروید. میرزاى آشتیانى در پاسخ، مى گوید: برایم امکان ندارد که حکم میرزاى شیرازى را نقض کنم، امّا رخت خود را از این موج فتنه خیز بیرون کشیده، از این شهر نقل مکان مى کنم.([46]) پس از لغو امتیاز داخلى و خارجى، امین السلطان بار دیگر از میرزاى آشتیانى حکم جواز را مى خواهد که او در جواب مى گوید: «وضع این حکم از من نیست، تا رفع آن از من و به دست من باشد. منع این حکم از حضرت حجت الاسلام ]میرزاى شیرازى[ بوده، رفع این منع نیز موکول به جناب ایشان است.»([47])

ارمغان استقامت

خبر حرکت میرزاى آشتیانى در تمام نقاط تهران انتشار یافت. با وجود سرماى شدید و بارش برف فراوان، مردم در مساجد و محافل عمومى جمع شدند و در این باره به گفت و گو پرداختند. در منزل میرزا عدهاى از خویشاوندانش براى وداع جمع شدند. سرانجام آن شب اندوهناک گذشت و بامداد روز سوم جمادى الثانى 1309 هـ.ق. (14/10/1270 هـ.ش.) خورشید طلوع کرد و اشعه کم رنگ خود را از لابلاى ابرهاى تیره و تار روى کلبه هاى گلى و آجرى محلّه سنگلج که خانه میرزاى آشتیانى هم آنجا بود، افکند. در این روز به مناسبت ایّام شهادت حضرت زهرا(علیها السلام) روضهاى منعقد بود و مردم در حال حرکت بودند. عدهاى از بازاریان مغازه هاى خود را بستند و کفن پوشان به سوى خانه میرزا روان شدند. لحظه به لحظه بر شمار جمعیّت افزوده مى شد. زنها پیشاپیش مردان به سوى قصر شاه روانه گشتند. زنان و مردان در حالى که یا على و یا حسن مى گفتند، به شدت مى گریستند. وقتى مردم خشمگین به نزدیک ارک سلطنتى رسیدند، به شاه و اطرافیان او گفتند. عبدالله خان والى نزد میرزاى آشتیانى مى رود و به او مى گوید: منظور شما چیست؟ هر چه مى خواهید بفرمایید تا شاه انجام دهد. میرزا مى گوید: «تنها مقصود من لغو انحصار دخانیات، اعم از داخله و خارجه و کوتاه کردن دست بیگانگان است و هیچ تقاضاى دیگرى ندارم.» ناصرالدین شاه بعد از اطلاع از این جریان، بلافاصله حکمى به این شرح صادر کرد: امتیاز داخله را که برداشته بودیم حال امتیاز خارجه را هم برداشتیم و مردم مجبور در کشیدن غلیان نیستند تا حکم از جانب میرزاى شیرازى برسد. متن حکم را به دست میرزاى آشتیانى رسانیدند و در بین مردم انتشار دادند، ولى مردم همچنان با شور و هیجان وصف ناپذیرى به محاصره محل سکونت شاه ادامه دادند و به پرتاب سنگ و چوب پرداختند. در این موقع، نظامیان به دستور فرمانده خود - معین نظام آقا بالاخان - به سوى مردم شلیک کردند و گروهى از مردم را به شهادت رسانیدند. مردم اجساد چهار تن از مقتولان را روى تخته هایى نهادند و به منزل میرزا حسن آشتیانى بردند. ناله و ضجّه مردم با دیدن پیکرهاى خونین، به هوا بلند شد. آیت الله آشتیانى براى جلوگیرى از خونریزى، بر فراز منبر رفت و با بیانات مؤثرى مردم را آرام کرد و از آنان خواست تا متفرق شوند و به خانه هاى خود بروند و خود نیز از عزیمت به عتبات و ترک تهران صرف نظر نمود.([48])

ادوارد براوان، این قیام شکوهمند را چنین گزارش نموده است: «به محض اطلاع از این امر (خبر بیرون رفتن میرزاى آشتیانى از تهران) تظاهرات بزرگى از مردم برخاست و به زودى گروهى انبوه به پیشوایى سیدى مصمم، قصر شاهى را دوره کرد. فریادهاى خشمگین سر دادند و سنگباران آغازیدند. سربازان بر آنها شلیک کردند. چند نفر از جمله سیدى از پاى در آمده، هفت تن کشته و بیش از بیست نفر زخمى گردیدند و جماعت پراکنده شدند.»([49])

امام خمینى از میرزاى آشتیانى به عنوان کسى که مهمترین نقش را در این حرکت داشت، یاد مى کند: «یکى قضیه تنباکوست ... میرزاى شیرازى بزرگ امر فرمود و علماى ایران ... که در رأس آنان میرزاى آشتیانى بود، در تهران اجرا کردند. این مطلب را و دولت ساقط شده ایران را زنده کردند.»([50])

امام خمینى در جاى دیگر مى فرماید:

«قضیه تنباکو ابتدایش از روحانیون ایران و عراق، از مرحوم میرزا فتوا بود و از علماى تهران قیام و عمل البته مردم هم به اینها علاقه داشتند و دنبال اینها را مى گرفتند و کارها را انجام مى دادند.»([51])

پیکهاى شاه مدام به خانه میرزاى آشتیانى در رفت و آمد بودند و براى دلجویى او، شاه هدایایى به وى تقدیم کرد که آن مجتهد عظیم الشأن از پذیرش آنها امتناع ورزید. میرزاى آشتیانى به شاه اعلام مى کند که پایان قیام، مشروط به این است که شاه موارد زیر را بپذیرد:

الف) دادن خونبهاى مقتولان این حادثه ب) مصونیت کسانى که در تظاهرات حضور داشته اند ج) لغو تمام امتیازهاى خارجى.([52])بعد از این که شاه درخواست او را مى پذیرد، میرزاى آشتیانى مى خواهد که شرکت انگلیسى نیز لغو انحصار را اعلام کند. بنا به درخواست شاه، لغو قرارداد از طریق رئیس کمپانى اعلام مى گردد. میرزاى آشتیانى رفع تحریم تنباکو را مشروط به حکم میرزاى شیرازى مى کند. میرزاى شیرازى در نامه اى به آیت الله آشتیانى، حکم تحریم را بر مى دارد.([53])

پس از واقعه رژى هر وقت از نهضت تنباکو و پیروزى علما سخن به میان مى آمد، شاه ناراحت مى شد و ابراز تأسف مى کرد و از میرزاى آشتیانى شکایت مى کرد و خواستار در هم شکستن اقتدار اجتماعى او بود.([54]) محیط طباطبایى در این باره مى نویسد: «ناصرالدین شاه که در قضیه تنباکو از میرزاى شیرازى و میرزاى آشتیانى - که جریان مبارزه را در تهران خوب رهبرى کرده بودند - سخت رنجیده بود و با وجودى که على الظاهر رنجش خود را نهفته مى داشت، در باطن خواستار وسیله اى براى در هم شکستن قدرت آشتیانى در تهران بود.»([55])وى در جاى دیگر یادآور مى شود: «ناصرالدین شاه به تلافى این شکست، در صدد بر آمد تا دست میرزا حسن آشتیانى را از دخالت در امور کوتاه سازد و براى این کار، سیّد محمّد طباطبایى را ـ که پس از وفات پدرش، سیّد صادق همدانى مقیم سنگلج تهران، که در عتبات عضو حوزه میرزاى شیرازى در سامرّابود ـ با تجلیل و احترام به تهران آورد، امّا سیّد محمّد بر عکس تمایل شاه، به آیت الله آشتیانى نزدیک شد و زمینه]را[ براى دیگر شاگردان میرزاى شیرازى آزاد باقى گذارد.»([56])

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

عالمان مرتبط

جدیدترین ها در این موضوع

مفهوم نسخ در احکام

مفهوم نسخ در احکام

از آنجا که اگر ناسخ و منسوخ از هر جهت همانند و برابر باشند، نسخ کردن عمل لغو و بیهوده‌ای خواهد بود؛
درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری ( بخش اول )

درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری ( بخش اول )

«فقه حکومتی» عنوانی است که مقام معظم رهبری(حفظه الله) برای فقه آرمانی و جامعه ساز مکتب اهل بیت(ع) برگزیده است.
درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت دوم)

درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت دوم)

قلمرو دخالت دولت در نظام اقتصادی با توجه به قاعده هایی چون ید و ملکیت و ارزش تولید انسانی در فقه سنتی، آیا در سیستم اقتصادی پیچیده کنونی دولت می‌تواند در جهت مصالح عالیه دینی و عمومی در آنها تصرف و دخالت نماید؟
حقوق اقلیت های دینی از منظر فقه اسلامی

حقوق اقلیت های دینی از منظر فقه اسلامی

در بررسی مفهوم حقوق بین الملل اسلامی نخست باید دید آیا در اسلام تعریفی برای ملت، منطبق با مفاهیم شناخته شده امروزی، ارایه شده یا دسته بندی دیگری برای جامعه بشری در نظر گرفته شده است؟
منابع حقوق در اسلام

منابع حقوق در اسلام

در دین اسلام، جهت تشخیص حکم مسئله‌ای منابع گوناگونی وجود دارد که از آنها استفاده می‌شود.

پر بازدیدترین ها

تشبه به کفار از منظر فقه امامیه

تشبه به کفار از منظر فقه امامیه

یکی ازکارهایی که کفار و دشمنان امت اسلامی سعی در ترویج آن در بین مسلمانان دارند، تشبه مسلمین به کفار است. گویا آنها دریافته اند که یکی از راههای تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ مسلمانان به ویژه جوانان مسلمان، تشبه آنها به کفار است.
درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری ( بخش اول )

درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری ( بخش اول )

«فقه حکومتی» عنوانی است که مقام معظم رهبری(حفظه الله) برای فقه آرمانی و جامعه ساز مکتب اهل بیت(ع) برگزیده است.
نگاهی به احکام شرعی و حدود عرفی ارتباط با نامحرم

نگاهی به احکام شرعی و حدود عرفی ارتباط با نامحرم

دانستن احکام شرعی و حدود عرفی ارتباط با نامحرم از جمله مسایل پراهمیت در حوزه روابط اجتماعی است. بافت کاملا جوان دانشگاه ها و حضور گسترده دختران و پسران دانشجو که با اهدافی مشترک در یک مکان حضور می‌یابند آسیب پذیری محیط دانشگاه ها را از این حیث بالا می‌برد.
درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت دوم)

درآمدی بر فقه حکومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری (قسمت دوم)

قلمرو دخالت دولت در نظام اقتصادی با توجه به قاعده هایی چون ید و ملکیت و ارزش تولید انسانی در فقه سنتی، آیا در سیستم اقتصادی پیچیده کنونی دولت می‌تواند در جهت مصالح عالیه دینی و عمومی در آنها تصرف و دخالت نماید؟
Powered by TayaCMS