كلمات كليدي : مهاجرت داخلي، مهاجرت خارجي، مهاجرت موقت، مهاجرت دائم
نویسنده : سيد مهدي طباطبائي
مهاجرت از کلماتی است که علوم مختلف به تناسب نیاز خود به تعریف از این کلمه پرداختهاند همچنین در علم جمعیتشناسی افراد با توجه به نگرشها و دیدگاههای خود به تبیین این کلمه پرداختهاند. «در جمعیتشناسی، طور عام مهاجرت عبارتست از تغییر محل اقامت فرد از یک نقطه به نقطه دیگر».[1]
مهاجرت در کتاب لغتنامه جمعیتشناسی سازمان ملل اینگونه تعریف شده است: «شکلی از تحرک جغرافیایی یا ترک مکانی است که بین دو واحد جغرافیایی صورت میگیرد. این تحرک جغرافیایی تغییر اقامتگاه از مبدا یا محل حرکت به مقصد یامحل ورود میباشد اینگونه مهاجرتها را مهاجرت دائم گویند و باید آن را از اشکال دیگر حرکات جمعیت که متضمن تغییر دایمی محل اقامت نمیباشد تفکیک کرد».[2]
مهاجرت پدیدهای جدید و تازه نیست که علم خاص به آن پرداخته باشد، شاید بتوان گفت که این پدیده همیشه با انسان قرین بوده است و چون انسان تنوعطلب و به دنبال منفعت بیشتر در همه دوران تاریخ بوده، از همان ابتدا، این پدیده وجود داشته است. منتهی تفاوت این مهاجرتها در وجود انگیزهها و محرکهای متفاوتی است که انسان با توجه به آن دست به چنین اقدامی زده و هجرت میکند.
در هر علمی با توجه به پیامدها و اثراتی که مهاجرت بر روی جوامع و اجتماعات میگذارد بحثهایی مطرح شده است؛ بعنوان مثال علم اقتصاد راجع به پیامدهای اقتصادی این عمل صحبت میکند؛ که مهاجرت چه اثراتی را بر اقتصاد یک جامعه میگذارد.
مهاجرت و جمعیتشناسی
این کلمه در علم جمعیتشناسی بسیار مهم است؛ به طوریکه خیلی از موارد این علم، بستگی به مهاجرت در جوامع دارد و مباحث مربوط به این علم عنایت قابل توجهی به پدیده مهاجرت دارد. درباره جمعیتشناسان گفتهاند: «جمعیتشناسان به بررسی تغییرات جمعیتی ناشی از مهاجرت میپردازند؛ یعنی جابجاییهای جمعیت و میزانهایی نظیر "رشد جمعیت"، "شاخص باروری"، "میزان مرگ و میر"، "شرایط اشتغال"، "نسبت جنسی" و نظایر آن را مورد بررسی قرار میدهند. که خود از دیدگاه جمعیتشناسی دارای اهمیت فراوان است. بنابراین جمعیتشناسان کم و بیش، بیش از یک سوم از تلاشهای خود را مصروف تغییرات ناشی از مهاجرت مینمایند».[3]
فرق مهاجرت با کوچ
مهاجرت در مفهوم جمعیتشناختی کلمه با کلمه کوچ مداوم انسان در جوامع ابتدایی و کوچ عشایری وهمچنین حرکات جغرافیای مانند سفر یا مسافرت متمایز است و در مورد جمعیتهایی بکار میرود که نسبتا استقرار یافتهاند از آنجا که در جمعیتشناسی انجام مطالعات مربوط به مهاجرت در کل کشور، دشواریهای زیادی دارد و به منظور امکان بررسی به کسی که محل اقامت فعلی و محل تولدش یکی نباشد مهاجر اطلاق میشود در این تعریف مدت مهاجر بودن را ده سال در نظر میگیرند».[4]
با توجه به تعریف که در بالا اشاره گردید شاید بتوان دو خصیصه را ملاک اصلی شخص مهاجر و پدیده مهاجرت بیان نمود اول اینکه شخص مهاجر باید در جایی برای زندگی مستقر باشد و تصمیم بر زندگی در آن منطقه را داشته باشد دوم اینکه حداقل چند سالی در آنجا زندگی نماید که اطلاق مهاجر بر آن صحیح باشد و بشود از لحاظ جمعیتشناختی این پدیده را مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار داد.
انواع مهاجرت
تحولاتی که پدیده مهاجرت در جمعیت، جامعه مبدأ، جمعیت و جامعه مقصد اثر میگذارد در علم جمعیتشناسی قابل بررسی است. این مسائل، مهاجرت را به اقسام و طبقهبندیهای گوناگون میرساند. ما در این مجال به دو عنوان کلی اشاره میکنیم که بر اساس مرزهای سیاسی کشورها تقسیم میشود:
الف:مهاجرتهای داخلی؛ «کلیه حرکات جمعیتی که در درون مرزهای یک کشور انجام میگیرد»[5] را مهاجرت داخلی تعریف کردهاند. مهاجران داخلی ممکن است از شهر به شهر، روستا به شهر و روستا به روستا نقل مکان بکنند.
ب:مهاجرتهای خارجی؛ که به "مهاجرت مردم از کشوری به کشور دیگر" اطلاق میشود.[6] یکی از موارد مهاجرتهای خارجی بحث آوارگان جنگی و پناهندگان سیاسی است که در شرایط خاصی صورت میگیرد.
در مورد مهاجرتهای بینالمللی هم مطالبی بیان شده که عمده دلیل آن را اقتصاد و بدست آوردن شغل مناسب و درآمد خوب بیان نمودهاند.
نرخهای مهاجرت
مهاجرت نیز مثل بسیاری از پدیدههای دیگر قابل محاسبه و اندازهگیری است و میتوان آن را از طریق محاسبه در هر جامعهای محاسبه نمود در مورد نرخ مهاجرت اینگونه گفتهاند که نرخ مهاجرت جمعیت یک جامعه از طریق تفاضل نرخهای درونکوچی و برونکوچی بر جمعیت میانه سال در هر صد یا هزار نفر از جمعیت بدست میآورند. نرخ مهاجرت ممکن است مثبت باشد یا منفی.
منبع برای مطالعه بیشتر
معزی، اسدا...؛ مبانی جمعیتشناسی، تهران، آوای نور، 1371، ص87.