دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

نگاهی به تبعات حسادت‌ورزی

No image
نگاهی به تبعات حسادت‌ورزی

حضرت علی (ع) در خطبه 86، خصلت ناپسند حسد را نكوهش می‌نمایند: «و لاتحسدوا فانّ الحسد یاكل الایمان كما تاكل النّار الحطب؛ به یكدیگر حسد نورزید كه حسد ایمان را می‌خورد چنانكه آتش هیزم خشك را»؛ و نیز از حضرت رسول اكرم (ص) منقول است كه فرمودند: «به درستی كه از برای نعمت‌های خدا دشمنانی هست عرض شد: كیان‌اند؟ فرمود: كسانی كه حسد می‌برند مردم را بر آنچه از فضل خدا به ایشان رسیده» و در بعضی از احادیث قدسیه وارد شده است كه خدا فرمود: «حاسد، دشمن نعمت من و خشمناك از برای قضای من است و راضی به قسمتی كه در میان بندگانم كرده ام نیست».روزی رسول خدا (ص) به اصحابش فرمود: «ای یاران من آگاه باشید مرضی كه مردم پیش از شما گرفتار شدند به سوی شما روی آورده و آن بیماری حسد است كه موی را نمی‌زداید ولی دین را ریشه كن می‌كند و نجات از آن به این است كه انسان دست و زبانش را نگاه دارد و دشمنی برادر دینی را در دل نداشته باشد».و از كلام بعضی حكماست كه «حسد جراحتی است كه بهبود از برای آن نیست». پیغمبر اكرم(ص) فرمودند: «ای مردم راستی شیطان آدم را از بهشت بیرون كرد سبب حسدی كه داشت پس حسد نداشته باشید كه اعمالتان هدر شود و از راه دین بیرون شوید». و یكی از بزرگان دین گفته است كه «حاسد را از مجالس و مجامع عاید نمی شود مگر مذمت و ذلت و از ملائكه به او نمی‌رسد مگر بغض و لعنت و از خلق نفعی نمی‌برد مگر غم و محنت و در وقت مردن نمی‌بیند مگر هول و شدت و در قیامت چیزی به او نمی‌رسد مگر عذاب و فضیحت». مباحث متعددی درباره روایاتی كه آوردیم می‌توان مطرح ساخت كه به اندكی از آنها اشاره می‌كنیم: 1- در روایت معاویه بن وهب صریحا آمده است كه حسادت آفت دین است یعنی حسادت نه تنها با دین سازگاری ندارد بلكه مختل كننده دین نیز می‌باشد، زیرا چنانكه در روایت داوود رقی آمده است حسادت اعتراض به قسمت خداوند است و این قسمتگری خداوند را شخص حسود نمی پسندد و این در واقع نوعی دشمنی با خداست. 2- در روایت داوود رقی خداوند به موسی بن عمران (ع) می‌فرماید كه حسود از من نیست و من هم از او نیستم. این جمله از طرف خداوند در حقیقت قطع رابطه ما بین حسود و خداوند را اعلان می‌دارد كه علّت این قطع رابطه خود حسود می‌باشد. 3- حسد از اصول كفر است، زیرا حسود چه بداند و چه نداند با مشیت خداوندی مبارزه می‌كند و امام صادق (ع) نیز فرموده‌اند: «اصول الكفر ثلاثه الحرص و الاستكبار و الحسد؛ ریشه كفر سه چیز است حرص و تكبر و حسد». 4- حاسد شریرترین مردمان است، زیرا همان گونه كه می‌دانیم خداوند متعال از باب رحمت و حكمت خود و بنا به مصلحتی و با توجه به مقتضای حال بندگان به آنها نعمت‌هایی عطا می‌فرماید و آنچه خدا می‌كند محض خیر و مصلحت و حكمت است یا به عبارت دیگر مشیت و اراده بالغه واجب الوجود اقتضا فرموده است كه آن نعمت از برای آن بنده حاصل باشد همان گونه كه گفته شد آنچه خداوند حكیم می‌كند عین خیر و مصلحت و خالی از جمیع مفاسد است و چون حاسد قسمتگری خداوند را نمی پسندد طالب شر وفساد و دشمن خیر است پس او (حاسد) شریر و مفسد است. و بدان كه صاحب این صفت، همیشه خوار و بی مقدار است و از این روست كه حضرت علی(ع) فرموده‌اند: «الحسود لایسود» یعنی صاحب حسد (صاحب) شرف و بزرگی نمی‌گردد و حسود پیوسته به غصه و الم گرفتار است و از این جهت است كه سید انس و جان فرموده: «اقّل النّاس لذّه الحسود؛ كمترین مردمان از حیث لذت، حسود است» (حسودان افرادی هستند كه كمترین لذت را می‌برند). حضرت علی (ع) نیز فرمودند: «الحسود مغموم حسود؛ مغموم و ناراحت است». اما آنچه كه باید اشاره نمود این است كه حسد آن است كسی طالب زوال نعمتی از برادر یا خواهر ایمانی خود باشد یعنی هر گاه به كافر یا فاخر معصیت كاری نعمتی یا دولتی و یا منصب و مقام و عزتی برسد كه به وسیله آن به معصیت كاری پرداخته موجبات ایذای بندگان خدا را فراهم نماید و در میان مردم فساد كند و به این سبب كسی طالب زوال نعمت از او گردد این عمل حسادت محسوب نمی‌شود و معصیتی بر آن عمل نیست. سوالی كه ممكن است به ذهن خطور كند این است كه این بیماری قبیح از كجا ناشی می‌شود؟ حضرت امام صادق(ع) فرمودند: «ریشه حسد از كوری دل و انكار فضل خداست و این دو بال كفر است و حسد بود كه قابیل را در حسرت همیشگی انداخت و چنان هلاكش كرد كه هیچ وقت نجات ندارد و حسددار توبه ندارد زیرا شرط توبه ترك گناه است و او برحسد خود مصر و باقی است.» به اعتقاد استاد مرحوم محمد تقی جعفری (ره) این صفت از دو ریشه مهم سر می‌كشد: ریشه یكم- شكست و انحراف در موضوع «صیانت ذات و ارزیابی آن» وقتی كه آدمی در موضوع مزبور كه تنظیم و تعدیلش اصل الاصول است شكست بخورد و دچار انحراف گردد، در میان تباهی‌ها و بیماری‌های متنوع و فراوانی غوطه ور خواهد گشت كه یكی از خطرناكترین آنها حسد است بنابراین اگر كسی را دیدیم كه حسد می‌ورزد به جای آنكه به معلول‌ها و نمودهای فرعی پدیده مزبور در آن بیمار بپردازیم باید ریشه درون ذاتی آن را كه علت اصلی بروز این پدیده است پیگیری كنیم. یك ریشه دیگر كه موجب بروز و گسترش این صفت خبیثه می‌گردد برون ذاتی است یعنی حسود در شناخت اصول و قوانین بیرون از ذات خود و ارزیابی آنها شكست می‌خورد و منحرف می‌گردد و گمان می‌كند كه اصول و قوانینی كه مثلا موجب بروز نبوغ و دیگر امتیازات در اشخاص دیگر گشته‌اند همه و همه آنها خطاكارند و اینكه امتیازات را در اختیار او نگذاشته حتما به جهت خصومت و كینه‌ای بوده است كه آن اصول و قوانین درباره حسد در دل می‌پرورانند البته می‌توان گفت این ریشه دوم همه از ریشه اول سرچشمه می‌گیرد. همان گونه كه روشن است موجبات حسد یا درون ذاتی و یا برون ذاتی اما ریشه اصلی و منشاء همه اسباب حسد محبت دنیا و منافع آن است، زیرا دنیای مادی محدود و محصور است و منفعتی از مال و منصب دنیا به كسی نمی‌رسد مگر اینكه از دیگری سلب شود؛ در واقع كسی كه بر نعمت‌های دیگران حسد می‌ورزد ایمان و اعتقادی راستین به خداوند به عنوان قدرت مطلق و رزاق ندارد زیرا حاسد تصور می‌كند اگر آن نعمتی كه به محسود رسیده نمی‌رسید حتما به وی می‌رسید و اگر حاسد، خداوند را قادر مطلق بداند و باور داشته باشد كه اگر خدا بخواهد می‌تواند همه را غنی كند و آن قدر نعمت‌های بیكران بر همه برساند كه هیچ نیازی برای بشر به وجود نیاید هرگز به‌واسطه رسیدن شخصی به مال و منصب و مقام و ثروت به او رشك نمی‌ورزد و اگر افراد بی‌ثباتی دنیا و فانی بودن آن و ضررهای دنیوی و اخروی و جسمانی حسادت را درك نمایند و یاد مرگ خود و محسود كنند و اشخاص به یقین بدانند كه به واسطه حسادت آنها هرگز نعمتی از كسی زایل نمی‌شود دیگر كسی به واسطه دنیا و منافع آن بر دیگری حسد نمی‌ورزد. حسادت همان خودخواهی پلیدی است كه با خوردن و تباه كردن خویشتن درصدد خوردن و تباه ساختن دیگران بر می‌آید البته خودخواهی در اشكال مختلفی بروز می‌كند: سودجویی مادی، انحصار طلبی، شهرت پرستی، محبوبیت پرستی، هوی پرستی و غیره. یكی از اشكالات این خودخواهی حسادت است كه ضدیت با كسانی را كه دارای امتیاز هستند بازگو می‌كند كه تاراجگری‌های از خدا بی خبران ضد انسان و یغما گران حقوق و اموال مردم و تجاوز به حدود دیگران در طول تاریخ از این حس خودخواهی و حسادت به امتیازات دیگران نشات گرفته است.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS