دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

کودتای 28 مرداد 1332ش

No image
کودتای 28 مرداد 1332ش

كلمات كليدي : تاريخ، كودتا، دكتر مصدق، شعبان بي مخ، آمريكا، حزب توده، سرلشگر زاهدي

نویسنده : فاطمه پهلوان پور

«کودتای 28 مرداد 1332»، یکی از مهمترین و سرنوشت ساز‌ترین حوادث تاریخ معاصر کشورمان به شمار می‌آید.

این کودتا یکی از نقاط چرخش و انتقال قدرت، از یک دولت ملی به یک دولت دست نشانده خارجی است. به وضوح می‌توان دخالت آمریکا و دست داشتن این کشور را در این کودتا مشاهده کرد. این کودتا، حکومت "دکتر مصدق" را برانداخت و رژیم دیکتاتوری جایگزین آن، همه فعالیت‌‌های سیاسی جامعه را سرکوب کرد.

اهداف کودتای 28 مرداد:

هدف‌های کوتاه‌مدت و دراز‌ مدت مورد نظر طراحان و مجریان کودتای 28 مرداد دو دسته بوده است: هدف‌‌های کوتاه‌ مدت عبارت بودند از:

1ـ سرنگون ساختن حکومت ملی دکتر مصدق 2ـ بازگردانیدن شاه و استقرار استبداد سلطنتی 3ـ بازگردانیدن قدرت و سلطه استعمار انگلیس و آمریکا 4ـ بازگردانیدن جریان نفت به غرب[1] 5ـ الحاق ایران به پیمان نظامی بغداد[2]

اما هدف درازمدت عبارت بود از: نابودی حرکت ملی و ریشه‌کن ساختن آن در تمامی ابعاد و زمینه‌‌ها و یا حداقل مخدوش نمودن آن.

با پیروزی کودتای 28 مرداد، ایالات متحده و انگلیس به اهداف کوتاه‌مدت خود رسیدند و با براندازی حکومت دکتر مصدق و بازگردانیدن "محمدرضا شاه" سلطه خود را در ایران تحکیم کردند؛ اما به هدف دراز‌مدت خود هرگز نرسیدند.[3]

کودتای 28 مرداد نتوانست دستاورد جنبش ملی را از ملت ایران باز پس گیرد، بر عکس سبب توسعه و تکامل مبارزه ضد استعماری به «ضد استبدادی» بود. کودتای 28 مرداد سبب شد که یک تحول کیفی در فرآیند رو به رشد حرکت ملی در ایران به وجود آید و این بار مبارزه علیه استبداد داخلی محور اصلی گردید، در نهایت وقتی استبداد داخلی از بین رفت، استیلای خارجی خود به خود شکسته شد و این را می‌توان از پیامد‌‌های این کودتا محسوب نمود.[4]

علل وقوع کودتای 28 مرداد 1332:

در واقع مشکل اصلی طراحان کودتا مصدق بود، وی نه می‌توانست شرکت نفت ایران و انگلیس را به زانو در آورد و چرخ‌های صنعت نفت ایران را بدون حل اختلاف با انگلیسی‌‌ها راه بیاندازد و نه حاضر بود به یک راه حل منطقی و قابل قبول تن در دهد.[5]

انگلیسی‌‌ها لجوجانه بر این سخن پافشاری می‌کردند که بسته ماندن چاه‌های نفتی بهتر از قبول اصل ملی شدن نفت است و استدلال آنها این بود که اگر در برابر مصدق عقب‌نشینی کنند، منافع و سرمایه‌گذاری‌‌های آنها در سایر نقاط جهان هم به خطر خواهد افتاد.[6]

در 2 مهر 1330 اعضای فنی شرکت نفت در آبادان این شهر را ترک گفتند و پالایشگاه آبادان خاموش و از تولید باز ایستاد. انگلستان از پای ننشست و به سازمان ملل شکایت کرد و مصدق بلافاصله برای جوابگویی به دولت انگلیس در سازمان ملل حضور یافت[7]، اما این قضیه مسکوت ماند. مخالفت با مصدق در هر دو جناح راست و چپ افزایش یافته بود و انگلیسی‌‌ها امیدوار بودند، این آشفتگی موجب تضعیف مصدق و روی کار آمدن یک حکومت معقول در ایران شود؛ ولی آمریکایی‌‌ها از پیشرفت کمونیست‌‌ها و خطر جانشینی مصدق به وسیله حزب توده نگران بودند.[8]

در این میان روابط مصدق هم با مجلس و هم با شاه به تیرگی گرایید. نتیجه انتخابات دوره هفدهم مجلس بر خلاف انتظار دکتر مصدق بود و همه مخالفان دولت در مجلس شانزدهم که با دربار وابستگی داشتند، از شهرستان‌‌ها انتخاب شده بودند.[9]

روابط مصدق با شاه که در آغاز محترمانه و عادی به نظر می‌رسید، به تدریج به سردی گرایید. مصدق در تیر 1331 از مجلس تقاضای اختیارات فوق‌العاده کرد و تصمیم گرفت، پست وزارت جنگ را شخصاً در اختیار بگیرد؛ اصرار وی به سوءظن شاه نسبت به مقاصد واقعی او افزود.[10]

در مورد "آیت الله کاشانی" و مداخله او در کودتای 28 مرداد 1332 باید گفت، پس از بروز و ظهور شکاف و اختلاف بین ایشان و مصدق در جریان تجدید انتخابات هیئت رئیسه مجلس شورای ملی در بهار 1332 و همچنین با بسته شدن مجلس و کنار زدن آیت‌الله کاشانی توسط مصدق، سخت‌ترین ضربه به ملت مسلمان ایران وارد شد. در نامه‌ای که ایشان به دکتر مصدق در تاریخ 27 مرداد 32 نوشته است، مصدق را از وقوع حتمی یک کودتا به وسیله "زاهدی" آگاه کرده است؛[11] اما مصدق به این نامه بی‌اعتنایی کرد.

کاشانی در اعلامیه‌ای که در 9 اسفند 1331 انتشار یافت، سفر شاه را به خارج از کشور مضر به حال مملکت دانست و از مردم خواست از مسافرت او جلوگیری کنند. در همان روز نیز نامه‌ای به شرح زیر برای شاه فرستاد که با بی‌اعتنایی شاه مواجه شد.[12]

«به عرض اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی می‌رساند که ضمن نامه رسمی به وسیله هیئت رئیسه مجلس شورای ملی نظر خود را به عدم صلاح مسافرت همایونی در این موقع خطیر به عرض رسانیده‌ام، اینک بدین وسیله نظر خود را بار دیگر تأیید می‌نمایم.»[13]

سیدابوالقاسم کاشانی

«خبر مسافرت مترقبه اعلی‌حضرت همایون شاهنشاهی موجب شگفتی و نگرانی فوق‌العاده قاطیه اهالی مملکت و مردم پایتخت شده و هیئت رئیسه مجلس شورای ملی به عرض می‌رساند که در وضع آشفته کنونی به هیچ وجه به مصلحت و صواب نمی‌داند که اعلی‌حضرت همایونی مبادرت به مسافرت فرمایند و ممکن است در تمام کشور تأثیرات عمیق و نامطلوب حاصل نمایند، به این لحاظ از پیشگاه همایونی استدعا می‌شود که قطعاً در این مورد تجدید نظر فرموده و تصمیم به مسافرت را به موقع دیگری در سال آینده تبدیل فرمایند.»

سرانجام بر اثر بی‌توجهی، سهل انگاری و همکاری آگاهانه یا ناآگاهانه مصدق در روز 28 مرداد 1332ش. سرلشکر زاهدی به کمک آمریکا کودتای سیاهش را اجرا کرد.[14]

"کیانوری" در خاطراتش بازگو می‌کند: «حوالی ظهر به ما خبر رسید که کودتا توسط اوباش شدیداً در حال اجراست. از پادگان‌‌ها خبر رسید که مستشاران آمریکایی دستور حرکت داده‌اند و اوباش تنها نیستند و به طور مسلم گروهبان‌‌های ارتش در لباس شخصی در میان آنها هستند... ما در دوره مصدق نمی‌توانستیم اسلحه جمع کنیم؛ چون اگر اتفاق لو می‌رفت، جنجال عجیبی به پا می‌شد که گویا ما می‌خواهیم علیه مصدق کودتا کنیم.»[15]

هیچ نیروی مدافع واقعی مصدق و دشمن شاه در خیابان‌ها وجود نداشت، جز توده‌ای‌‌ها که آنها هم با چنین شدتی کوبیده شدند و اعلامیه فرمانداری نظامی مصدق علیه آنها صادر شد که حق تظاهرات ندارند.[16] خود دکتر مصدق می‌گوید: «مسلط شدن افراد چپ هم بر اوضاع حرفی بود بی‌اساس، چون که احزاب چپ اسلحه نداشتند که اگر داشتند چه وقت مقتضی و شایسته بود که بعد از کشف اسرار دستجات چپ آن را به کار برند و خود را از خطری که متوجه آنها شده بود حفظ کنند.»[17]

هواداران شاه از ساعت 9 صبح 28 مرداد شعار «زنده باد شاه» را با «مرگ بر حزب توده» درآمیختند تا به این ترتیب آن بخش از هواداران مصدق را که کینه ضد تود‌ه‌ای آنان به مراتب بیش از اختلافشان با شاه بود، با خود همراه کرده یا حداقل بی‌طرف کنند. ساعت 2 بعد از ظهر شهربانی و ستاد ارتش با شش تانک و چند کامیون حامل سرباز محاصره شد.[18]

کودتاچیان گام به گام جلو می‌رفتند. آنها ابتدا خانه مصدق را محاصره و از شهر جدا کردند، رادیو را گرفتند، حکومت خود را به سرتاسر کشور اعلام کردند، سپس به خانه مجزای مصدق یورش بردند.[19] سرهنگ «غلامرضا نجاتی» از افسران هوادار مصدق می‌نویسد: ظهر 28 مرداد چند تن از افراد سازمان افسران ناسیونالیست متوجه توطئه می‌شوند و در صدد برمی‌آیند که دیگران را جمع کنند و در نهایت سرهنگ "طاهر قنبریک" گروه پنج نفره‌ای تشکیل می‌دهد که تنها سلاحشان اسلحه کمری بود. آنها به خانه مصدق می‌روند و ازدحام جمعیت کودتاچی را مشاهده می‌کنند و با سرشکستگی محل را ترک می‌کنند.[20]

بالأخره در اثر فزونی تانک‌ها و خراب شدن خانه دکتر مصدق، کودتاچیان پیشروی کردند، با شلیک توپ و مسلسل سقف خانه و دیوار‌ها فرو ریخت و ویران شد و ساکنین مجبور به فرار شدند.[21]

بدین ترتیب کودتا پیروز شد و سرلشکر زاهدی برنامه خود را چنین اعلام کرد: 1ـ حکومت قانون 2ـ‌ بالابردن سطح زندگی مردم 3ـ موتوریزه کردن کشاورزی 4ـ پایین آوردن هزینه زندگی 5ـ بالا بردن مزد کارگران 6ـ بهداشت عمومی 7ـ تقویت بنیه مالی کشاورزی و...[22]

دکتر مصدق هنگامی که "سرهنگ ممتاز" مشغول دفاع از خانه‌اش بود، به اتفاق "دکتر شایگان"، از منزل خود به خانه "مهندس معظمی" می‌روند، تا عصر روز بعد در آن خانه می‌مانند تا دستگیر می‌شوند.[23]

چگونگی اجرای کودتای 28 مرداد 32:

طرح کودتا شامل چهار بخش عمده بود: نخست، باید توان و مقدورات تبلیغاتی و سیاسی سازمان علیه مصدق به کار گرفته شود. دوم، سران مخالف مصدق باید به تحصن در مجلس تشویق شوند و با ایجاد اغتشاش بر تنش و آشفتگی موجود افزوده گردد، سوم، چون با شاه در مورد کودتا مشورت نشده بود، می‌بایست موافقت وی با عزل مصدق و انتصاب زاهدی به نخست‌وزیری کسب شود. چهارم، جلب پشتیبانی افسران رده بالا در ارتش تأمین گردد.[24]

با کسب همکاری شاه، «گروه روزولت» آماده شروع عملیات گردید، فرمان عزل مصدق و انتصاب زاهدی تهیه و به امضای شاه رسید. شب 15 اوت(24 مرداد) سرهنگ "نعمت‌الله نصیری" فرمانده گارد شاهنشاهی فرمان عزل مصدق را به او تسلیم کرد؛ ولی مصدق که از چگونگی توطئه آگاه شده بود، فرمان را جعلی دانست و حکم بازداشت نصیری را صادر کرد. در این هنگام نیرو‌های نظامی وفادار به مصدق در نقاط مختلف شهر مستقر شدند. جستجوی وسیعی برای بازداشت زاهدی آغاز شد و مبلغ یکصد هزار ریال جایزه برای دستگیری او تعیین گردید.[25] نیرو‌های زرهی شکست خورده و شاه هراسان کشور را ترک کرد و به «بغداد» رفت و سپس به «رم» گریخت. با بازداشت نصیری طرح اجرای کودتا شکست خورد و روزولت و همکارانش مجبور شدند استراتژی جدید طرح کنند. زاهدی در یکی از خانه‌‌های امن «سیا» مخفی شد و مأموران سیا روز 25 مرداد نسخه‌هایی از فرامین شاه را تهیه و پخش کردند و چون مصدق چنین فرمانی را تأیید نکرده بود، مردم از تصمیم شاه مطلع شدند.[26] همچنین بیانیه‌ای مبنی بر دعوت نیرو‌های مسلحانه حمایت از شاه تهیه و منتشر شد. هیئت مستشاری آمریکا، طرفداران زاهدی را مسلح کرده و برای کسب پشتیبانی پادگان‌های نظامی دیگر شهرستان‌ها اقدام شد.[27]

دستور بعدی روزولت اعزام افرادی با فرمان شاه پیش فرماندهان نظامی «اصفهان» و «کرمانشاه» است. این افراد روز 26 مرداد توانستند فرمانده نیرو‌های اصفهان را حداقل بی‌طرف کنند و موافقت قطعی "تیمور بختیار" (فرمانده پادگان کرمانشاه) را با کودتا جلب کرده‌ و از او بخواهند که روز 28 مرداد با تمامی نیروهای خود به سوی تهران حرکت کند.[28]

روز 27 مرداد چکی از سفارت آمریکا صادر شد که رونوشت و مشخصات آن چک بعداً‌ از طرف دکتر مصدق در محکمه نظامی ارائه شد؛ با صدور این چک کودتای 28 مرداد در تهران تدارک دیده شده بود، بدین ترتیب که وجوهی در بین گروهی از اراذل و اوباش و سردسته‌هایشان چون "طیب"، "رمضان یخی"، "شعبان بی‌مخ"، "محمود مسگر"، "ملکه اعتضادی" پخش شد.[29]

شاه تصمیم به مقابله با مصدق گرفت و حاضر نشد ارتش را که در اختیار خودش بود در اختیار دولت(مصدق) بگذارد. بنابراین مصدق در 25 تیر 31 استعفاء داد و شاه "قوام‌السلطنه" را به نخست وزیری منصوب کرد. به دنبال استعفای مصدق موج اغتشاش سراسر کشور را فرا گرفت.[30]

مردم شهر تهران به نفع مصدق در خیابان‌ها شعار می‌دادند و به طرف میدان بهارستان در حرکت بودند.[31] به دنبال این اعتراضات قوام‌السلطنه مجبور به استعفا شد و دکتر مصدق به منصب خود بازگشت و وزارت جنگ را در اختیار گرفت و شاه عقب‌نشینی کرد.[32]

این اقدامات ضربه شدیدی به روحیه شاه وارد کرد. مصدق مناسبات سیاسی بین انگلیس و ایران را قطع کرد و اوضاع ایران رو به وخامت شدیدی گذاشت. مصدق نامه‌ای به "پرزیدنت آیزنهاور" فرستاد و درخواست وام‌‌های بیشتری را برای حل مسأله نفت کرد؛ اما با پاسخ سردی مواجه شد و موقعیت داخلی مصدق بیش از پیش تضعیف شد.[33]

مصدق می‌دید که فقط با عنوان کردن خطر مداخله «شوری» در ایران قادر است، آمریکا را وادار نماید در کمک اقتصادی‌اش به ایران عجله کند، لذا در نامه‌ای این مسأله را عنوان کرد. از این پیام نیز نتیجه معکوس حاصل شد؛ یعنی به جای اینکه آیزنهاور از خطر کمونیسم در ایران بهراسد و به مصدق کمک کند، تصمیم گرفت برای رفع خطر با انگلیسی‌‌ها در براندازی حکومت مصدق همکاری کند. در حقیقت آنها تصمیم گرفتند از راه زور حرکت مصدق را ساقط کنند و برای ضربه آخر کودتای مفصلی تدارک دیدند که همان کودتای 28 مرداد 32 بود.[34]

مقاله

نویسنده فاطمه پهلوان پور
جایگاه در درختواره تاریخ ایران بعد از اسلام

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS