كلمات كليدي : گروه فشار، گروه ذي نفوذ، گروه هاي شغلي، گروه هاي ايدئولوژيك
نویسنده : سمانه خالدی
گروههای فشار را میتوان ترکیبی از اشخاص تعریف کرد؛ که دیدگاهها و منافع مشترک دارند و برای رسیدن به هدفهای خود بر دیگران، اعمال فشار میکنند. «فشار عملی است که شخصی با سعی در تحت تأثیر قرار دادن دیگری از طریق اعمال زور، به انجام میرساند. زمانی گروهی را دارای فشار یا ذینفوذ میخوانند که بطور منظم دست به اعمال نفوذهای گوناگون در جهت وارد کردن فشارهای اخلاقی بر روی نیروها یا گروههای گوناگون بزند»[1]
مفهوم گروه فشار از مفاهیم جدیدی است که مختص جوامع صنعتی و جدید است و منشأ امریکایی دارد. این اصطلاح نخستین بار در اواخر دهه 1920 توسط روزنامهنگاران ایالات متحده به کار گرفته شد. هدف گروههای فشار به زانو درآوردن سیاست دولتها یا سازمانهای بینالمللی برای نیل به منافع یا ترویج گرایشهای ویژه است.
در کاربرد اصطلاح گروه فشار 2 نوع تعبیر وجود دارد؛ برخی گروه فشار را تشکیلاتی میدانند، که برای تحت فشار قرار دادن مقامات رسمی حکومتی به وجود میآید، تا در تصمیماتشان، منافع اعضای گروه فشار را در نظر بگیرند. برخی دیگر معتقدند گروه فشار وسیلهای است در دست طبقات حاکم، در جهت مسخ مردم که میتوانند دگرگونیهایی بر عقاید مردم از راههای غیر مستقیم و به کمک وسایل گوناگون از جمله تصویر و زبان و خط و غیره، ایجاد کنند. برانگیختگی عواطف عمومی و مهیا ساختن مردم برای پذیرش عقایدی معین از اهداف گروههای فشار حاکم است.
در حالتی که گروه فشار به مقامات حاکم نسبت داده میشود، این گروه همواره با شیوههای مختلف میکوشد تا عقاید عمومی را با مقاصد خود، موافق گردانند و یا عقاید مطلوب خود را بر عامه جامعه تحمیل کنند. به عبارت دیگر گروه فشار متشکل از افرادی است که دارای منفعت مشترکی هستند و میخواهند از آن دفاع کنند. برخی متفکرین معتقدند، گروههای فشار همان گروههای ذینفوذ هستند که در جامعه حضور عینی ندارند؛ ولی به وسیله دخالتها و اعمال نفوذها به طور نامرئی، به شکل مثبت یا منفی، روند امور اجتماعی را به دلخواه خود به حرکت درمیآورند. چنین گروههایی در همه سطوح جامعه نفوذ دارند در مجالس قانونگذاری، در هیأت حاکمه، در اتحادیهها و شوراهای شهر و ...
تمایز گروههای فشار از هم
گروههای ذینفوذ گاهی به صورت شبکههای خویشاوندی، اجتماعات سیاسی، مذهبی و حتی ادبی و علمی مبادرت به فشار و نفوذ میکنند! «از این رو گروههای فشار با توجه به معیارهایی چند از یکدیگر متمایز میشوند:
- ماهیت آنان(گروههای ذینفوذ حرفهای، سیاسی یا اندیشهای و ...)؛
- وسایلی که در عمل به کار میگیرند(افکار عمومی، تبلیغات سیاسی و ...)؛
- روشهای آنان(امتناع، تهدید، خرابکاری، فساد، عمل مستقیم و ...)؛
- صوری از قدرت؛ که در اختیار دارند و بدان تمایل میورزند».[2]
تدابیر گروه فشار
«گروه فشار تلاش میکند تا به طور مستقیم در عقاید عمومی راه یابد و وسایل روا یا ناروایی را بر اساس تسلط بر عقاید عمومی به کار میبرند. در این جا چهار وسیله از آنها را که عمومیت و اهمیت بیشتر دارند، نام میبریم»[3]:
1- تدابیر اقتصادی: در این شیوه، گروه فشار با دادن وام، رشوه یا هدیه، به جمعهای انسانی مورد نظر خود، آنها را به فرمان خود درمیآورند؛
2- تدابیر حقوقی: گروه فشار کوشش میکند تا خواستهایشان بوسیله قوانین و مقررات جامعه بر مردم تحمیل شود؛ مانند وضع قوانینی در شوراهای شهر که به نفع آنها باشد؛
3- تدابیر تخریبی: گروه فشار ممکن است در نهان یا آشکار برای درهم شکستن مقاومت مردم و ربودن عقاید عمومی، به خرابکاری و انهدام سازمانها و جماعات مخالف همت گمارند و گناه آن را بر گردن گروه مخالف بیندازند؛ مثل آتش زدن مجلس قانونگذاری آلمان توسط طرفداران هیتلر به منظور بدنام کردن چپ نمادها.
4- تدابیر تبلیغی: گروه فشار با وسیله ماهرانه که «تبلیغ یا (آوازهگری) نام دارد به دگرگون کردن یا ساختن عقاید عمومی میپردازد».
انواع گروه فشار
«ژان مینی(Jean Megnaudi) جامعهشناس معاصر فرانسوی، گروههای فشار را بر اساس هدفی که تعقیب میکنند به دو دسته تقسیم کرده است:
الف) گروههای شغلی: شامل گروههای فشاری هستند که هدف اصلی آنها به دست آوردن امتیازات مادی بیشتری برای اعضایشان است. در این دسته میتوان اتحادیههای کارگری، سندیکاهای کارفرمایان، تعاونیهای تولید و غیره را نام برد.
ب) گروههای ایدئولوژیک: در این دسته گروههای مذهبی، ملیگرایان، آزادیخواهان، طرفداران افکار بشر دوستانه و غیره قرار میگیرند. گروههای دیگری نظیر مدافعین حقوق بشر و حقوق زنان را نیز به این رده میتوان اضافه کرد».[4]
عمل گروههای فشار، جهت دستیابی به اهدافشان باید در سطوح مختلفی انجام گیرد. نخست به منظور مشروع ساختن اهمیت ملی منافعشان، باید بر افکار عمومی تأثیر بگذارند. همچنین برای به همپیوستگی نیروی گروهی، بر اعضای گروهشان باید تأثیر بگذارند.
منبع مطالعاتی بیشتر
عضدانلو، حمید؛ آشنایی با مفاهیم اساسی جامعهشناسی، تهران، نی، 1386، چاپ دوم، ص520 و 521.