دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

دل بستن به دنیا

شخصی به نام ثعلبه که خیلی زاهد و متقی و اهل تهجد و نماز شب بود همه نمازهای پیغمبر را شرکت می‌کرد و نمی گذاشت یک رکعت جماعت یا نافله‌اش تعطیل بشود، مرتب پیش پیغمبر می‌آمد و می‌گفت: یا رسول الله! از خدا بخواه مرا ثروتمند کند.
دل بستن به دنیا
دل بستن به دنیا
نویسنده: به اهتمام: مصطفی یاسینی

شخصی به نام ثعلبه که خیلی زاهد و متقی و اهل تهجد و نماز شب بود همه نمازهای پیغمبر را شرکت می‌کرد و نمی گذاشت یک رکعت جماعت یا نافله‌اش تعطیل بشود، مرتب پیش پیغمبر می‌آمد و می‌گفت: یا رسول الله! از خدا بخواه مرا ثروتمند کند. پیغمبر(ص) می‌فرمود: تو کار را به جریان طبیعی واگذار کن، شاید مصلحت این نباشد. می‌گفت: نه یا رسول الله! من می‌خواهم به این اغنیا یاد بدهم که اصلاً پول خرج کردن و در راه خدا خرج کردن چگونه است. پیغمبر(ص) هم برای او دعا کرد.

خدا دعا را برای امتحان خود او و همه مردم مستجاب کرد. گوسفندهایی پیدا کرد. به سرعت چیزدار شد، مخصوصاً گوسفندش خیلی زیاد شد. کم کم فکر کرد گوسفند زیاد شده، دیگر در شهر نمی‌شود گوسفند‌ها را اداره کرد، برویم بیرون یک جایی تهیه کنیم تا بتوانیم گوسفند‌ها را به چرا ببریم. کم کم ظهر دیگر به نماز جماعت نمی‌رسید. با خود می‌گفت: حالا یک وعده را نخواندیم مهم نیست، به یک وعده نماز جماعت اکتفا می‌کنیم. می‌آمد به سرعت خودش را به صف‌های آخر می‌رساند یک نمازی می‌خواند و می‌رفت.

کم کم کارش توسعه پیدا کرد، گفت باید برویم فلان منطقه یک جایی انتخاب کنیم. به آنجا رفت. تا قضیه رسید به آنجا که آیه زکات نازل شد و پیغمبر مامور جبایت برای اخذ زکات فرستاد. وی اول سراغ او رفت، گفت: «دستور خداست که این مقدار باید بدهی تا صرف راه خدا بشود». گفت: آیا اختصاص به من دارد؟ گفت: نه، شامل دیگران هم می‌شود. گفت: اول برو سراغ دیگران بعد بیا سراغ من. رفت سراغ دیگران کارهایش را انجام داد و برگشت.

ثعلبه مدتی نگاه کرد، زیر و رو کرد، گفت: این با باج گرفتن چه فرق می‌کند؟ چشم فقرا کور بشود می‌خواستند کار بکنند. این همان آدمی بود که می‌گفت: «لئن اتینا من فضله لنصدقن و لنکونن من الصالحین؛ اگر از فضل خود (ثروت) به ما ببخشی حتماً انفاق می‌کنیم و از صالحین خواهیم شد». در این جور آزمایش‌ها اگر انسان مراقب خود نباشد به غفلت فرو می‌رود.

صدقه رفع بلا

روزی حضرت عیسی(ع) به جمعی گذشت که شادی می‌کردند. علت شادی آن‌ها را پرسید؟ عرض کردند: یا روح الله! عروسی فلانی است. حضرت فرمود: «امروز شادی می‌کنند ولی فردا گریان خواهند بود». پرسیدند چرا؟ فرمود: «زیرا عروس آن‌ها امشب خواهد مرد». اما روز که شد، عروس را سالم یافتند، از این رو نزد حضرت رفتند و گفتند: یا روح الله! عروسی را که دیروز گفتید خواهد مرد، زنده است. حضرت فرمود: «خدا هرچه بخواهد می‌کند. اکنون مرا به نزد وی ببرید». حضرت را به خانه او بردند و پس از کسب اجازه وارد شدند. حضرت به او فرمود: «دیشب چه کار خیری کردی؟» پاسخ داد: سائلی به در خانه آمد و صدا زد، چون اهل خانه سرگرم کار بودند، متوجه نشدند، من برخاستم و به او کمک کردم. حضرت عیسی(ع) فرمود: از جای خود برخیز!«. وقتی آن زن برخاست، ماری بزرگ در زیر جایگاه او بود. حضرت فرمود: به دلیل صدقه ای که انفاق کردی، خداوند این بلارا از تو دور گردانید(بحارالانوار، ج 4، ص 486).

شب زنده داری

نوشته‌اند که عارفی همواره به شب زنده داری می‌پرداخت و تا به هنگام سحر، به راز و نیاز با خالق بی همتا مشغول بود. شخصی از وی پرسید که تو مردی خداشناس هستی و دلت همواره بیدار است، پس چرا رنج بی‌خوابی را هم تحمل می‌کنی و جسم خود را رنج می‌دهی؟ عارف گفت: شایسته نیست که هر شب، خداوند بلند مرتبه از آسمان نزد ما بیاید و ما در خواب باشیم. هنگام شب درهای آسمان باز می‌شود و خداوند به بندگانش ندا می‌دهد که بیایید و آمرزش بخواهید و مرا بخوانید تا خواسته‌های شما را بر آورده سازم. با این حال، آیا درست است که من در خواب باشم و از فیض دیدار حق غافل بمانم؟»

مقاله

نویسنده به اهتمام: مصطفی یاسینی
در حال حاضر هیچ نظری برای این مقاله وجود ندارد.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رزق حلال

رزق حلال

امام صادق (ع) قرمودند: «ترک یک لقمه‌ حرام‌ نزد خدا، محبوب تر است از هزار رکعت نماز مستحبی.» (بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‌90، ص373)
نفاق

نفاق

امیرالمؤمنین علی (ع):«از نفاق دوری کن، به درستی که فرد دو رو نزد خداوند متعال دارای جایگاه و منزلت نیست.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌2، ص304)
عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

عفت در کلام امیرالمومنین(ع)

حضرت علی(ع) فرمودند: «هرکس اعضا و جوارح خویش را از حرام بازدارد، اخلاقش نیکو می گردد.» (شرح آقا جمال خوانساری بر غررالحکم و دررالکلم، ج‌5، ص432).
دوری از موضع تهمت

دوری از موضع تهمت

امام صادق (ع) فرمودند: هرگاه مؤمن به برادر [دینی] خود تهمت بزند، ایمان در قلب او از میان می‌رود، هم چنان که نمک در آب، ذوب می‌شود. (مشکاةالأنوار فی غررالأخبار، طبرسی، علی بن حسن، ص319)
قناعت

قناعت

حضرت علی (ع) فرمودند: «به جستجوی بی‌نیازی برخاستم، آن را جز در قناعت نیافتم؛ همواره قناعت کنید، تا بی‌نیاز باشید.» (جامع الأخبار (للشعیری)، محمد بن محمد،ص123)

پر بازدیدترین ها

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

صله رحم در کلام پیامبر اکرم(ص)

حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند: «ثواب صله رحم را از ثواب همه اطاعات زودتر میدهند» الکافی، ج 4 ص 68، ح 2(
No image

امام حسین (ع): «الناسُ عبیدُ الدنیا و الدین لعق علی السنتهم یحوطونه مادرَّت معایشُهم فاذا مُحَّصوا بالبلاء قَلَّ الدَیّانون»

«مردم بندۀ دنیایند و دین بر زبانشان می‌چرخد و تا وقتی زندگی‌هاشان بر محور دین بگردد، در پی آنند، امّا وقتی به وسیلۀ «بلا» آزموده شوند، دینداران اندک می‌شوند.»
قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

قال علیٌ (علیه‌السّلام): «الفُرصَه تمُّر مرِّ السَحاب فانتَهِزوا فُرَصَ الخَیّر» (نهج‌البلاغه فیض، ص 1086)

امام علی (علیه‌السلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی می‌گذرد، مواقعی که فرصت‌های خیری پیش می‌آید غنیمت بشمارید و از آن‌ها استفاده کنید»
«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ اللّهِ وَاللّهُ رَؤُوفٌ بِالْعِبَاد» (بقره/207)

«افرادی هستند (امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام)) که جان خویش را با خداوند معامله می‌کند به خاطر به دست آوردن رضایت او، و خداست که نسبت به بندگانش مهربان است».
عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

عن فاطمة الزهرا (سلام الله علیها): «لقد قال رسول الله (صلی الله علیه وآله وسلم) مثل الامام مثل الکعبة اِذْ تُؤْتی ولا تأتی»

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) فرمود: «همانا رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مثل امام، چونان کعبه است که بر گردش می‌چرخند و او بر گرد چیزی نمی‌چرخد».(بحارالانوار، ج 36، ص 353)
Powered by TayaCMS