دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سلامت روانی از ديدگاه قرآن

No image
سلامت روانی از ديدگاه قرآن

نويسنده: محمد امين سلامی

در آموزه های قرآنی به مسئله بهداشت به عنوان يک شاخصه مهم توجه شده است. از آنجا که هدف دين راهنمايی بشر برای دستيابی به سعادت يعنی آرامش و آسايش در دنيا و آخرت است، به مسئله بهداشت در دو بعد جسمی و روانی توجه خاصی شده است. بی‌گمان در نگرش اسلام و قرآن آرامش و آسايش از جايگاه خاصی برخوردار است. آرامش به ابعاد روانی بشر توجه می دهد و آسايش به ابعاد جسمی انسان نظر می کند. آسايش در اينجا غير از رفاه است. در آموزه های قرآنی از اطراف و رفاه به عنوان عامل بازدارنده از رشد و بالندگی فرد و جامعه ياد می شود و به جای آن از آسايش سخن به ميان می آيد. انسان مترف به آسايش به عنوان اصالت می نگرد و همه سرمايه خويش را برای عيش و نوش هزينه می کند و به ابعاد ديگر انسانی بی توجهی نشان می دهد. از اين رو از مدار انسانيت بيرون رفته و همانند جانوران تنها به اشباع و ارضای قوای شهوانی می انديشد.

آسايش و آرامش که به عنوان سعادت مورد اهتمام قرآن و اسلام است، با مسئله بهداشت جسمی و روانی ارتباط تنگاتنگی می يابد. آسايش که مرتبط با جسم است در صورتی پديد می آيد که انسان از سلامت جسمی برخوردار باشد و آرامش که ارتباط با روان انسانی دارد با سلامت روانی شخص معنا و مفهوم می يابد. بنابراين اسلام به مسئله بهداشت جسمی و روانی و سلامت انسان در اين دو بعد توجه کرده و آموزه های دستوری خاص بيان می کند که در مطلب حاضر پيرامون اين موضوع و راههای رسيدن به سلامت روانی سخن گفته شده است.

بهداشت جسم و روان

قرآن به بهداشت جسمی انسان توجه داشته و بر طهارت به عنوان نخستين و مهمترين عامل و بستر در سلامت جسمی انسان تأکيد کرده است. هر مسلمانی در طول شبانه روز پنج بار می بايست نماز بجا آورد و هر نمازی نيازمند شستشو با آب است که به نام وضو شناخته می شود. در فقه اسلامی نخستين کتابی که تدوين و مطالعه می شود و در همه کتب و رساله های عملی ديده می شود، کتاب طهارت است که هزار مسئله يا بيشتر از آن را بيان می کند. شستشوی روزانه به عناوين مختلف صورت می گيرد. حتی در حالت عادی مردم موظفند که به عنوان امری مستحب وضو داشته و طهارت نمايند. در برخی از روايات از پيامبر بزرگوار اسلام نقل شده است که وضو بر وضو، همانند نور بر نور است که طراوت و زيبايی را دو چندان می کند. غسل يعنی شستشوی تن، به عناوين مختلف واجب می شود. به گونه ای که نمی توان فردی را يافت که نيازمند غسل و شستشوی تمام تن خود نشود. عناوين احتلام، جنابت، مس و دست زدن به مرده، حيض و نفاس و مانند آن از علل وجوبی غسل است. اين در حالی است که در هر بار بول و غائط، فرد می بايست خود را با آب پاک، شستشو دهد وگرنه نماز وی با اشکال مواجه خواهد شد. اين گونه است که فرد ناچار می‌شود خود را از هر لحاظ پاک دارد و بهداشت جسم را مراعات نمايد.

در روايات است که پيامبر برای بهداشت دهان و دندان دستورهای خاصی می داده است. اين دستورها که ريشه در آموزه های قرآنی دارد دستورهايی بود که طهارت و بهداشت فرد را دو چندان می کرد. از جمله اين دستورها می توان به مسئله مسواک زدن اشاره کرد. از ايشان نقل شده است که فرمود: اگر بر امتم دشوار نمی بود دستور می دادم که برای هر نمازی مسواک کنند. اين بدان معناست که هر فردی در شبانه روز لازم بود تا پنج بار مسواک بزند و بهداشت دهان و دندان را مراعات کند.

شرط پاکی لباس از ديگر دستورهايی است که قرآن و اسلام برای تقويت بهداشت جسمی انسان بيان می دارد. شرط صحت نماز آن است که لباس ها از هرگونه نجاست و پليدی پاک باشد. اين مسئله موجب می شود که فرد در همه شبانه روز با لباس پاک به سر برد و تن را از پليدی و لباس را از نجاست پاک دارد؛ زيرا نمازها در اوقات مشخص و معينی از شبانه روز به جا آورده می شود و نمی توان در آن اوقات لباسی پليد بر تن داشت.

سلامت روان در قرآن

قرآن فردی را سالم و سليم النفس مي داند که با تکيه بر فطرت توحيدي از ايمان در قلب برخوردار بوده و در رفتار با ايجاد تعادل ميان قواي متضاد دروني و نيز تقابلات بيروني و دروني برخاسته از غرايز و محيط، بهترين شيوه را در دستيابي به خوشبختي و قرب الي الله برگزيند. از نظر قرآن مجيد کساني که در عقيده، کفر و در عمل نفاق را برگزيدند از سلامت رواني برخوردار نبوده و دچار بيماري رواني هستند: «في قلوبهم مرض فزادهم الله مرضا» (بقره/10) روان رنجوري تنها در رفتار نيست بلکه در عقيده و ايمان نيز راه مي يابد. از آنجا که تعادل شخصيت يعني تعادل فرد در ايمان به خدا و عمل صالح است پس عدم تعادل در هر يک از آن دو موجب «روان رنجوري» فرد بوده و فرد از سلامت رواني برخوردار نخواهد بود.

نشانه های سلامت روان

«سلامت روان» تنها سلامت در رفتار نيست، بلکه يکي از نشانه هاي سلامتي رواني، سلامتي رفتار است. بنابراين کساني که از توحيد و ايمان درستي برخوردار نيستند همانند کافران و منافقان و حتي مؤمنان ضعيف الايمان، از رنجوري روان برخوردارند. اين رنجوري، خود را در مظاهر بيروني و رفتاري و واکنش هاي عملي به خوبي نشان مي دهد. وجود اضطراب، ترس، نگراني، وسوسه و افسردگي همه نشانه هائي از روان رنجوري فرد دارد. اين نشانه‌ها خود را در دو صورت فردي و اجتماعي نشان مي دهد. ما در اينجا به برخي از نشانه هاي سلامت رواني از منظر قرآن اشاره مي کنيم تا افزون بر يافتن نشانه هاي منفي به نشانه‌های اثباتي سلامت رواني در برابر رنجوري آن اشاره اي داشته باشيم.

الف: آرامش روحی: آرامش زماني در انسان پديد مي آيد که به واجب ديني؛ نفسي و اجتماعي خود عمل کرده باشد. در صورتي که انسان هر يک از اين موارد را ناديده گيرد دچار بيماري هاي روحي گشته و روان رنجور مي شود. اعراض از ياد خدا و دستورهاي او يا عدم ايمان به خدا مي تواند فرد را دچار بيماري کند و سلامت رواني اش را در معرض خطر قرار دهد؛ چنانکه ياد خدا موجب آرامش دل ها و آرامش روحي مي شود. (رعد/ 28) و همراهي و پذيرش ولايت او، ترس، خوف، غم و اندوه را از دلها مي زدايد. (يونس/ 64-62) و به آينده اميدوار مي سازد؛ چون ترس از آينده هرگونه آرامش و آسايش را از انسان سلب مي کند. وقتي انسان از آينده مبهم و نامعلومي در رنج باشد آسايش و آرامش کنوني بر او سخت شود، در حالي که ايمان به آينده او را اميدوار و توانايي بهره گيري از لذت هاي حال را در او افزايش مي دهد. (فصلت/ 30)

آرامش روحی در سه چيز نمودار مي شود:

1- توانايی در برخورد با بحران ها؛ و اين به توانايي فرد در استواري و بردباري و مقاومت در برابر رنج ها، مصيبت ها، سختي ها و شکست هاي گوناگون بر مي گردد، بدون آنکه تعادل رواني و سلامت روحي خود را از دست دهد. اين حالت جز با اين باور تحقق نخواهد يافت که هر چه انسان بدان دچار مي شود بنا به قضاي الهي و از باب آزمايش و ابتلاء اوست؛ و تنها خداوند قادر به دفع شر و ضرر است و بايد به او اتکا کند؛ چه بسا آن شر و مصيبت، دريچه اي به سوي خير و سعادت ابدي او باشد. (بقره 156و 216)

2- توانايی بر شکيبايی و سختی ها؛ انسان صابر به اين درجه از باور دست يافته است که همه اين سختي ها براي رهايي و آزادسازي توانايي هاي بالقوه اي است که در او نهاده شده است و اين توان و قدرت نهان، جز به هنگام بروز شدائد و سختي ها آشکار نمي شود. پس سختي ها را ابزاري براي خروج توانمندي ها از قوه به فعليت مي بيند و اين که با اين شيوه توان و تعلق و خردش فزوني يافته و استعدادهاي نهفته اش آشکار مي شود (بقره/155)

3- توانايی و درک درست آينده و خوش بينی به آن؛ کسي که از سلامت روان برخوردار است، به آينده اميدوار است و هدف از زندگي را تلاش براي درک محبوب و لقاءالله مي بيند؛ از اين روي سختي ها را ابزاري براي رسيدن به آينده اي روشن مي داند که «ان مع العسر يسرا» (انشراح/ 4) با هر رنجي آساني است و پايان شبه سيه سپيد است.

ب- خودکفايی و استقلال در فعاليتها و بهره گيری از نتايج: يکي ديگر از نشانه هاي اثباتي سلامت روان آدمي، خودکفايي و استقلال در کارها و بهره گيري از نتايج درست آن است، به اين معنا که برپايه آنچه توانايي هاي فرد و امکانات و مهارت هايش اجازه مي دهد در کار خويش استقلال را حفظ کند، از راه کار و استقلال در عمل فرد مي تواند به اهداف حياتي خويش دست يابد. (يس/ 35)

ج- خشنودی از خود و ديگران: يکي ديگر از نشانه هاي سلامت روان آن است که انسان از خود، استعداد، امکانات و توانايي هاي خدادادش خشنود باشد و شکر آن را به جاي آورد. خرسندي از اين نعمت ها بهره گيري درست و کامل از آنهاست. کسي که از خود و نعمت‌هايش خشنود نباشد همواره در آرزوي چيزي خواهد بود که گاه برون از توان اوست، از اين رو دچار حسد، افسردگي و مانند آن مي شود. کسي که از خود و نعمت هاي خود خرسند است نه تنها سپاسگزار آن مي شود بلکه اعتماد و عزت نفس در او افزايش مي يابد که اين مسائل موجب آرامش وي مي شود. اعتماد و عزت نفس موجب اين مي شود که همکاري و تعامل با ديگران نيز در او شدت يافته و از ديگران بيش از آنچه هستند متوقع نباشد.

د- توانايی بر کنترل نفس: کسي که از تعادل رواني و سلامت روحي برخوردار است، می‌تواند بر کشش ها و گرايش هاي شهواني کنترل داشته باشد و آنها را در جهت اهداف عالي خود بکار گيرد. نه تنها غرايز خويش را سرکوب نمي کند بلکه با کنترل و هدايت آنها به بهترين شيوه آن قوا و غرايز را به خدمت خود درمي آورد و غرايز نفساني را نعمت هاي دنيايي براي تکامل و رشد خود مي شمارد. (آل عمران/ 14)

ه- توانايی بر پذيرش مسئوليت: توانايي براي پذيرش مسئوليت ها يکي از مهم ترين نشانه های سلامت روانی فرد از ديدگاه قرآن است. (حجر/ 92 و 93؛ نحل/ 93) پس هر فردی که مسئوليت انديشه، عقيده، رفتار و گفتارش را بپذيرد، داراي سلامت رفتار است.

و- توانايی بر فداکاری و ايثار: از آنجا که انسان متعادل در ايمان و عمل از سلامت رواني برخوردار است و به اصول توحيد در همه امور اعتقاد دارد و به آن پايبند مي باشد؛ در مقام عمل اين توان را دارد تا با بذل و بخشش به ديگران کمک کند و نيز از جان و مال خود براي تکامل فردی و اجتماعی جامعه ايمانی اش استفاده کند و در اين راه جانفشانی نمايد. (توبه/111؛ صف 10)

ز- توانايی بر ايجاد ارتباط درست با ديگران: کسی که از سلامت روان برخوردار است به راحتی می تواند با ديگران ارتباط برقرار کند و در رفع نيازهاي خود و ديگران با آنان همکاري کند. (مائده/ 2 و حجرات 10)، زيرا انسان همواره نيازمند به ديگران است. اين ارتباط و تعامل و همکاری بايد برپايه دوستي و اعتماد مقابل باشد.

ح - گزينش اهداف واقعی: يکي از نشانه هاي سلامت رواني آن است که فرد بتواند هدف واقعي و حقيقي را تشخيص داده و انتخاب کند و در انتخاب هدف دچار گمراهي نشود. از اين رو هدف هاي زودگذر را اصل قرار نمي دهد: «انما الحيوة الدنيا لعب و لهو» (محمد / 36)

راههای دستيابی به سلامت روانی

1- اسلام

در کلمات اولياي دين، اسلام مايه آرامش و امنيت و وسيله اي براي سلامت روان معرفي شده است. علي(ع) در اين خصوص فرمود: سپاس خدايي را که راه اسلام را گشود و راه‌های فرا گرفتن و عمل کردن به احکام و دستورات آن را براي آنان که خواهانند، آسان کرد. ارکانش را در برابر آنان که به ستيزه برمي خيزند، استوار نمود و آن را براي کساني که دست به دامنش مي زنند پناهگاه امني قرار داد و براي آنها که به حريمش گام نهند وسيله سلامت ساخت و براي آنان که از منطقش پيروي کنند، دليل و برهان قرار داد!» «شرح ابن ابي الحديد، ج 7، ص 171).

آن حضرت در کلام ديگر فرمود: «خداوند اسلام را مخصوص شما قرار داد و شما را براي آن برگزيد و اين به خاطر آن است که اسلام از سلامت گرفته شده و کانون بزرگواري است...» (همان، ج 9، ص 152).

2- ايمان به خدا

ايمان به خدا از بهترين سرمايه هاي انساني است که اگر در زندگي انسان ها تحقق داشته باشد، منشأ برکات بسيار است و اگر کسي اهل ايمان نباشد، دائم در زيان به سر مي برد (عصر، 3-1)

ايمان، علم همراه با اعتقاد است و طمأنينه و آرامش جزء لوازم لاينفک ايمان است. ايمان به خدا داراي نتايج و آثاري است که به يک معنا قابل تقسيم به شناختي و رفتاري است؛ يعني برخي از آثار آن در عقيده و بعضي ديگر در رفتار شخص مؤمن ظاهر مي شود و در مجموع از او يک انسان قوي، قدرتمند، داراي آرامش و بدون دلهره و اضطراب مي سازد.

نتايج و آثار شناختی ايمان به خدا

الف) مؤمنان، دائم خود را زير چتر حمايت خدا و در سايه عنايت او مي بينند؛ زيرا جز خدا ولي و حامي ديگر نمي شناسند و تنها خدا را سرپرست و مولاي خود مي دانند. (عمران، 68 و حج، 78). ب) مؤمنان، خود را در هر کار و در هر حالتي نيازمند به خدا مي بينند و او را قادر و بي نياز مطلق مي دانند: (فاطر، 15) ج( مؤمنان، تنها از خدا مي ترسند و از غير او ترسي ندارند.( احزاب، 39) د) مؤمنان بر اثر نوري که دارند داراي تشخيص صحيح هستند و حق را از باطل و راه را از چاه تشخيص مي دهند. (انعام، 122). ه) مؤمنان نه براي چيزي که از دست دادند افسوس مي خورند و نه به متاع دنيا که گيرشان مي آيد خوشحالند و نه نگران آينده. اين سه حالت براي ديگران دائم باعث اضطراب، دلهره و وحشت است. (حديد، 23) و) ايمان مؤمنان به خاطر نزول سکينه و آرامش بر دل هاي آنها دائم رو به افزايش است. هرگونه شک و ترديد و وحشت از آن زائل مي شود؛ لذا در طوفان حوادث ثابت قدم مي مانند. (فتح، 4)

نتايج و آثار رفتاری ايمان به خدا

معتقدان به خدا در رفتارشان نيز با ديگران فرق اساسي دارند که به برخي از آنها اشاره مي شود:

الف) ترس در وجودشان نيست و به خود خوفي راه نمي دهند.

ب) پايبند به تعهدات خود هستند.

ج) در روابط فردي و اجتماعي قابل اعتمادند.

د) از رفتارهاي ناهنجار جنسي اجتناب مي کنند و عفيف و پاکدامن هستند.

ه) به فرائض ديني و دستورات الهي پايبندند.

و) به خاطر اعمال و رفتار درست خود اهل نجات و بهشت اند. (مؤمنون 11-1)

ز) در برابر حوادث تسليم نيستند و با تکيه بر قدرت لايزال الهي با آنها مقابله مي کنند.

ح) احساس خود کم بيني و حقارت در برابر ديگران ندارند.

(آل عمران)، 139).

3- انجام دادن عمل صالح

هرجا سخن از ايمان است بلافاصله عمل صالح نيز مطرح مي شود. گويي اين دو لازم و ملزوم يکديگرند و اساساً مؤمنان با اعمال شايسته خود شناخته مي شوند. طبق بيان قرآن کريم نتيجه عمل صالح (هرگونه رفتار سالم از روي عدل و انصاف) در اين عالم، حيات طيبه است؛ يعني کساني که داراي عمل صالح هستند زندگي پاکيزه از هر نوع آلودگي و ظلم و نگراني و قرين آرامش و رفاه دارند. (نحل / 97)

در مقابل آنها که از خدا بريدند و از ياد خدا اعراض کردند زندگي سخت و همراه با اضطراب و دلهره خواهند داشت.(طه، 124).

حاصل اينکه عمل صالح زمينه ساز زندگي سالم همراه با رفاه و آرامش است و از زندگي سخت و توأم با اضطراب جلوگيري مي کند.

4- تقوا و پرهيزگاری

پرهيزگاري لازمه زندگي هر فردي است که مي خواهد زندگي انساني همراه با آرامش و آسايش داشته باشد و تحت فرمان عقل زندگي کند.

5- ياد خدا

ياد خدا مايه آرامش دل هاست؛ لذا دل هايي که توجه غيرخدايند هيچ گاه آرام و قرار ندارند؛ چون هيچ چيز نمي تواند انسان را راضي کند، به هر چه برسد، افزون از آن را می‌طلبد، تنها چيزي که مايه آرامش است و درون انسان را راضي مي کند، ياد خداست.

بايد توجه داشت که منظور از ياد خدا، تنها ذکر زباني و گفتن لااله الاالله، سبحان الله و الحمدلله نيست، بلکه منظور هر چيزي است که انسان را به ياد خدا اندازد، حال ذکر زباني باشد يا ترک گناه هنگام مواجهه با آن، شکيبايي هنگام مصايب و مشکلات، توسل و تمسک به پيامبران خدا و اولياي الهي، توجه به قرآن و نماز و ساير دستورات ديني که هر يک به نوبه خود انسان را به ياد خدا مي اندازد؛ چرا که کارها بايد براي خدا انجام گيرد.

6- توکل به خدا

در اتکا به نيرويي برتر از همه نيروها، احساس آرامش عميقي به انسان دست مي دهد. در تعاليم ديني هر جا که خواستند انسان را به کاري وادار کنند و ترس و نگراني را از او بگيرند، توکل به خدا را مطرح مي کنند و به انسان ها اعلام مي دارند که از مشکلات نهراسند و آن کار مشکل را با اتکاي به خدا و نيروي لايزال او شروع کنند و خدا آنها را کمک مي کند؛ زيرا توکل مانع ايجاد احساس درماندگي و نااميدي مي شود. کسي که به خدا توکل کند، هيچ گاه شکست نمي خورد و در بين راه درمانده نمي شود و تحمل زحمت و مشکلات بر او آسان مي شود. (طلاق - 3)

بر اين اساس يکي از عوامل پيشگيري از بيماري رواني استرس و نگراني، توکل به خداي قوي، قدرتمند و مهربان است.

7- دلبسته نبودن به دنيا

بر اساس آيات و روايات اهل بيت(ع) ريشه همه مفاسد اين عالم محبت و دلبستگي به دنيا و مظاهر آن است.

امام صادق(ع) فرمود: «رأس کل خطيئه حب الدنيا؛ سر همه خطاها محبت دنيا است» (بحارالانوار، ج73، ص7).

در قرآن کريم حيات دنيا به عنوان متاع غرور و فريب معرفي شده است: «و ما الحياه الدنيا الامتاع الغرور» (آل عمران، 185) و علي(ع) در وصيتش به امام حسن(ع) فرمود: «... لاتکن الدنيا اکبر همک...؛ دنيا را بزرگترين هدف و مقصود خود قرار نده» (بحار، ج42، ص202).

حال که دنيا اين است معلوم است که دلبستگي به آن زندگي را تباه و دل را مضطرب و بي قرار مي سازد. پس دل نبستن به آن و بي اعتنايي به مظاهر آن مايه رهايي از بسياري از غم ها، اندوه ها، استرس ها و نگراني ها است، لذا بي اعتنا بودن به آن يکي از عوامل بهداشت روان و پيشگيري از بيماري رواني است.

البته بايد توجه داشت دل بسته نبودن به دنيا به معناي استفاده نکردن از مواهب الهي در اين عالم نيست و اتفاقاً بايد از دنيا بيشترين استفاده را براي کسب توشه آخرت به عمل آورد.

8- ازدواج

در قرآن کريم ازدواج به عنوان يکي از آيات الهي و وجود همسر به عنوان عامل تسکين و آرامش معرفي شده است: «و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لستکنوا اليها و جعل بينکم موده و رحمه...؛ از نشانه هاي او (خدا) اين است که همسراني از جنس شما براي شما آفريد، تا در کنار آنها آرامش يابيد و در ميان شما مودت و رحمت قرار داد» (روم، 21).

در آيه ديگر حضرت حوا را وسيله آرامش و مايه تسکين حضرت آدم معرفي کرد: «و جعل منها زوجها ليسکن اليها» (اعراف، 189).

اين آرامش از آنجا ناشي مي شود که اين دو جنس، مکمل يکديگر و مايه شکوفايي و نشاط و پرورش يکديگرند، به طوري که هر يک بدون ديگري ناقص است و طبيعي است که ميان موجود و مکمل وجود او بايد جاذبه وجود داشته باشد که در آيه فوق از آن به «مودت و رحمت» ياد شده است.

اين آرامش و سکون ممکن است از نظر جسمي و يا از نظر روحي و يا از نظر فردي و اجتماعي باشد. بيماري هايي که به خاطر ترک ازدواج براي جسم انسان پيش مي آيد قابل انکار نيست، البته بيماري هاي رواني مشهودتر و ملموس تر و عدم تعادل روحي و ناآرامی‌هاي رواني که افراد مجرد با آن دست به گريبانند، کم و بيش بر همه روشن است.

9- شرح صدر

شرح صدر در قرآن کريم در مقابل قساوت قلبي قرار گرفته است، قساوت قلب نوعي بيماري رواني است که انسان هاي قسّي القلب در دنيا از پذيرش معارف و دستورات الهي سرباز مي زنند و از ياد خدا اعراض دارند و در نتيجه گمراه شده، در آخرت به عذاب الهي مبتلا مي شوند؛ اما افرادي که داراي شرح صدرند، يعني از نورانيت دل و صفاي ضمير برخوردارند، در پذيرش دين و قوانين الهي مشکلي ندارند و در نتيجه اهل هدايت و در صراط مستقيم حق مي باشند و در قيامت نيز اهل نجاتند. معلوم است که اگر آرامشي براي انسان متصور است براي اين گونه افراد است: «افمن شرح الله صدره للاسلام فهو علي نور من ربه فويل للقاسيه قلوبهم من ذکرالله اولئک في ضلال مبين؛ آيا کسي که خدا سينه اش را براي اسلام گشاده است و بر فراز مرکبي از نور قرار گرفته [همچون کوردلان گمراه است؟] واي بر آنان که قلب‌هايی سخت در برابر ذکر خدا دارند! آنها در گمراهي آشکار هستند.» (زمر، 22)

10- ظلم نکردن

«الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولئک لهم الامن و هم مهتدون؛ آنها که ايمان آوردند و ايمان خود را با ظلم و ستم نياميختند، امنيت براي آنهاست و هدايت مخصوص آنان مي باشد.» (انعام، 82)

با دقت در اين آيه روشن مي شود که امنيت و آرامش رواني تنها موقعي به دست مي آيد که در جوامع بشري دو اصل حاکم باشد: ايمان و عدالت اجتماعي؛ چرا که اگر پايه هاي ايمان به خدا متزلزل شود و احساس مسئوليت در برابر پروردگار از ميان برود و عدالت اجتماعي جاي خود را به ظلم و ستم بسپارد، امنيت از آن جامعه رخت برمي بندد. به همين دليل با تمام تلاش و کوششي که جمعي از انديشمندان جهان براي برچيدن بساط ناامني هاي مختلف در دنيا مي کنند روز به روز فاصله مردم جهان از آرامش و امنيت واقعي دورتر شود و اين نيست مگر آنکه آن دو اصل آيه فوق از عالم برداشته شده است؛ يعني پايه هاي ايمان لرزان و ظلم جاي عدالت را گرفته است.

به هر حال تأثير ايمان در آرامش و امنيت رواني براي هيچ کس جاي ترديد نيست، همان طور که ناراحتي وجدان و سلب آرامش رواني به خاطر ارتکاب ظلم بر کسي پوشيده نيست.

11- مطالعه و آگاهی نسبت به تاريخ گذشتگان

گاهي که انسان در برابر کج انديشي ها، لجاجت ها، عنادها، نابخردي ها و بالاخره ناسپاسي هاي ديگران قرار مي گيرد، ممکن است گرد و غبار يأس و نااميدي و حالت اضطراب و تشويش خاطر و نگراني از موفق نشدن، بر چهره او بنشيند و بخواهد از ادامه کار عقب نشيني کند و يا با نگراني به آن کار بپردازد؛ ولي وقتي به تاريخ گذشتگان مراجعه کند و ببيند همه مصلحان و پيامبران الهي با اين مشکل درگير بودند؛ لکن با استقامت و صبرشان، بر مشکلات فائق آمده و نام نيکشان بر صفحه تاريخ بشر مي درخشد، در عين حال از ستمگران لجوج و دشمنان عنودشان اثري نيست؛ اراده اش قوي مي شود و قلب او آرام می‌گيرد و با اطمينان خاطر و با قدرت و پشتکار بالا به کارش ادامه مي دهد. خداي سبحان براي آرامش روان و تثبيت قلب پيامبر، تاريخ انبياي گذشته را براي او نقل و او را از اين طريق تقويت مي کرد و آرامش مي بخشيد: «و کلانقص عليک من انباء الرسل مانثبت به فوادک...؛ ما از سرگذشت هاي انبيا براي تو بازگو کرديم تا قلبت آرام [و اراده ات قوي] شود...» (هود، 120)

اينها بخش هاي کوچکي از آموزه هاي قرآني براي سلامت تن و روان است. با تحقيق و پژوهش هاي جامع و کامل ديگري مي توان به همه آموزه ها و مباني قرآني و نبوي اين شاخصه پي برد که اين مهم بيرون از حوصله اين نوشتار است. آنچه بيان شد تنها بخشي اندک از آموزه هاي قرآن براي تأمين سلامت تن و روان است و بررسي همه جانبه موضوع در حوصله اين مقاله نمي گنجد.

روزنامه كيهان، شماره 21546 به تاريخ 7/11/95، صفحه 8 (معارف)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS