24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : شمول گرايي در باب نجات، انحصارگرايي، مسيحيان بي نام ، نجات، فديه، كارل رينر
نویسنده : عبدالله محمدي
شمول گرایی نیز همچون انحصار گرایی پاسخی به مساله نجات در کلام مسیحی است. در بحث انحصار گرایی بیان شد که مسیحیت در پاسخ به این پرسش که چه کسانی وارد بهشت میشوند معتقد شدند تنها کسانی که به تئوری نجات[1] یا مرگ فدیه وار عیسی ایمان داشته باشند می توانند وارد بهشت شوند. این آموزه به قدری تنگ نظرانه و انحصارگرایانه بود که به جز عده کمی همه انسانها را از ورود به بهشت محروم میکرد. حتی صالحان و پیامبرانی که قبل از مسیح میزیستهاند نیز از سعادت ابدی محروم بودند.
در قرن بیستم یکی از متکلمان کاتولیک به نام «کارل رینر» (1904-1984) برای اصلاح تنگ نظری این دیدگاه قائل شد که نجات صرفا به مسیحیان اختصاص ندارد، بلکه آن دسته از پیروان دیگر ادیان که پاک و درست کردارند نیز به بهشت راه مییابند. از این رو باید این دسته از پیروان ادیان غیر مسیحی را نیز در واقع مسیحی بدانیم گرچه به حسب ظاهر مسیحی نباشند. وی ایشان را «مسیحیان بی نام» یا «مسیحیان گمنام» نامید.[2]مسیحی گمنام بودن مانند اخذ مدرک افتخاری از دانشگاه است یعنی بدون فراگیری تعلیمات دانشگاهی مدرک افتخاری به او اعطا میشود.[3]
شمول گرایان نیز مانند انحصارگرایان معتقدند که تنها یک راه برای رستگاری وجود دارد و آن مسیحیت است. و از راه هیچ دین دیگری نمیتوان سعادتمند شد. اما برخلاف انحصارگرایان بر این باورند که ایمان به حضرت عیسی موجب نجات همه انسانهای صالح است . حتی کسانی که نام او را نشنیدهاند. عیسی برای تحقق این نجات که بخشایشی همگانی است فدیه شد. خون او کفاره گناه اولیه تمام بشریت شد،[4]زیرا خداوند مایل است همه انسانها نجات یابند. عیسی کفارهای پرداخت که برکت آن شامل همه افراد حتی کسانی که از عیسی، تجسد، تصلیب، رستاخیز و ... چیزی نشنیدهاند شد.
«رینر» ژرفای معنوی ادیان دیگر را منکر نیست ولی آن را کافی نمی داند زیرا از دیدگاه او منجی نهایی مسیح است. اگر اعتبار و حقانیتی هم در ادیان دیگر یافت شود در نهایت متعلق به مسیح است. «ژوستین» شهید که معاصر لوقا بوده است می گوید: مسیح کلمه خداوند است که کل نژاد بشر در آن سهیم هستند و آنان که مطابق با نور خود زندگی می کنند مسیحیاند حتی اگر به خدا معتقد نباشند.[5]
این تفکر کم کم به کلیسا نیز سرایت کرد و شورای واتیکانی که روزگاری رستگاری را تنها در کلیسای کاتولیک میدید در اعلامیه دوم خود اظهار کرد کلیسای کاتولیک هیچ امر مقدس و حقی را که در ادیان دیگر یافت میشود انکار نمیکند و برای رفتار و نظریات ادیان دیگر احترام زیادی قائل است.[6]
1) این دیدگاه از یک پیش فرض اثبات نشده برخاسته است و آن اینکه نجات تنها برای مسیحیان و معتقدان به مرگ فدیه وار عیسی است. ضمن اینکه مجددا این سوال طرح میشود که با فرض گناه ذاتی انسانها چگونه مرگ یک تن موجب رستگاری دیگران می شود.
2) این نظریه با مبانی مسیحیت نیز ناسازگار است زیرا با فرض پذیرش صحت اصل نجات انسانها از طریق مرگ فدیه وار عیسی، نظریه شمول گرایی موجب کمرنگ شدن تئوری نجات میگردد چون مدعای آن رستگاری کسانی است که حتی نام عیسی را نشنیدهاند چه رسد به آنکه به مرگ فدیه وار او معتقد باشند. بر همین مبنا «جان هیک» شمول گرایی را سبب بیاهمیت شدن تئوری نجات میداند. همانطور که اگر دانشگاهی در اعطای مدرک افتخاری خود زیاده روی کند اعتبار مدرک آن کاهش مییابد.[7]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان