مصاحبه با حسین گیتی(منتقد نشریات تخصصی فیلم)
نظرشما راجع به فیلم های جشنواره امسال چیست؟ آیا نسبت به سال گذشته پیشرفتی می بینید؟
سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی سعی کرده تا بخش عظیمی از ایده هایش را از اسلام و به ویژه شیعه بگیرد یعنی تلاشش این بوده . امسال فیلم های جشنواره گرایش شدیدی به دین دارند و دین محور هستند و سینمایی هم شده اند.
حتی سینما گران جوان ما که با فضای سینما به خوبی آشنا هستند در فیلم هایشان تلاش کردند تا کمتر شعار بدهند و با زبان تصویر که همان زبان سینماست حرف های دینی و مکتبی بزنند که این خودش پیشرفت خوبی ست. در سال گذشته پنج فیلم با موضوع خیانت در جشنواره حضور داشتند اما امسال از این نوع فیلم ها خبری نیست بلکه مفاهیم جدیدی مثل قصاص و مبارزه با شیطان پرستی مورد توجه فیلم سازان قرار گرفته است همینطور حضور روحانیون در محوریت روایت داستان افزایش آماری داشته است.
به نظر شما افزایش حضور روحانیون در فیلم ها باعث نمی شود که درام به سمت منبر برود و فیلم ها شعار زده بشوند؟
هدف سینمای ایران این است که روزی سینما به معنای واقعی کلمه بشود با تمام معیارها و المان های سینمایی و بتواند فیلم دینی بسازد به دور از شعار و بتواند دین را به صورت پنهان و مستتر در جامعه تقویت کند. مثلاً روحانی ای که در فیلم رسوایی دیده میشود با روحانی ای که در فیلم آفتاب مهتاب دیده می شود متفاوت و هرکدام شخصیت پردازی و خصوصیات منحصر به خودشان را دارند. من نمی توانم پیش بینی کنم که سینمای ایران به چه سمتی پیش خواهد رفت چون راهی که امسال رفت متفاوت از سال گذشته بود اما این رو میدونم که هر پدیده انسانیايی که بتواند سینما را به پیش ببرد مخاطب رو هم جذب خواهد کرد اما اگر مخاطب رو جذب نکرد اون دیگه سینما نیست رادیوست منبر است!.
کدام یک از فیلم های جشنواره نزدیک به سینمای داستان گو هستند؟
سوال بسیار خوبی کردید! فیلم های روز اول و هیچ کجا هیچ کس فیلم های ضد قصه هستند با روایات تو در تو و متقاطع .
فیلم کلاس هنر پیشگی اصلا داستان نداشت. فیلم عقاب صحرا و فیلم اشیاء از آنچه شما می بینید به شما نزدیک ترند داستان داشت و فیلم یک دو سه پنج تا نیمه هایش داستان داشت ولی بعد به بیراهه رفت. فیلم حوض نقاشی یک داستان خطی داشت ولی به درام نزدیک نشده بود. البته داستان به این معنی که آغاز و پایان داشته باشد اوج و فرود داشته باشد دیگر در سینما و حتی در رمان هم وجود ندارد بلکه سعی میشود فضا را بشکنند و داستان را از آخر به اول روایت کنند به هر حال من امسال در جشنواره فیلمی ندیدم که به شیوه کلاسیک داستان رو روایت بکنه.
فیلم سازانی هستند مثل تارانتینو (فیلم پالپ فیکشن) که سردم دار نوع روایت داستان مدرن و پست مدرن هستند. آیا در ایران این نوع روایت داستان در فیلم ها موفق بوده است؟
ممکن است برای تماشاگران حرفه ای این نوع فیلم ها لذت بخش و دراماتیک باشد اما برای تماشاگر عام که برای تخمه شکستن و تفریح به سالن سینما می آید لذت بخش نیست و تماشاگر رو خسته می کنه و باعث میشه سینما رو ترک بکنه.
دنیا در حال عوض شدنه همانطوری که مدرنیزم در مقابل رئالیزم ایستاد و هوو شد سورئالیزم در مقابل مدرنیزم ایستاد و هوو شد دادائیسم هم همینطور همه رفتند. حالا پست مدرنیزم آمده و ممکن است که نماند همانطورکه دادائیسم نماند نئورئالیسم نماند و همه از بین رفتند . بنابراین تب پست مدرنیزم هم میگذرد!
مکتب اسپرسیونیزم تاثیرات مثبتی در ادبیات و سینما گذاشت الان این فیلم ها و داستان ها را چطور دسته بندی می کنید؟
این نوعی ساختار شکنی ست. مکتب معیارها و پارامترهایی دارد. هر ساختار شکنی ای به ساختار تبدیل نمی شود و امکان زیادی دارد که با شکست مواجه شود.
تا امروز بهترین فیلم جشنواره به نظر شما کدام فیلم بوده است؟
فیلم کلاس هنر پیشگی یک فیلم سینمایی بود به تمام معنا یعنی نشان می دهد که کارگردان سینما را می شناخته؛
فیلم های حوض نقاشی و هیچ کجا هیچ کس رو هم خیلی دوست داشتم.
زبان سینما که همان میزانسن، فضاسازی، شخصیت پردازی، نور و غیره است در این فیلم ها خوب بود همراه با دیالوگ هایی پر ایجاز و نه حرافی. سینما باید به سمتی برود که کمتر از دیالوگ استفاده کند و با زبان تصویر مخاطب را جذب کند.