دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تفکر و تدبر

No image
تفکر و تدبر

كلمات كليدي : تاريخ، رسول خدا(ص)، عبرت، تفكر، مجاري تفكر، ثمرات تفكر

نویسنده : سيد علي اكبر حسيني

تفکر، مصدر باب تفعّل از ماده «فکر» بوده، به معنی تأمل و اعمال خاطر در چیزی است.[1]

تفکر و تدبر در امور از جمله ویژگی‌های ممتازی است که در سیره و گفتار نبی خاتم(ص) از جایگاه و تجلی خاصی برخوردار بوده، نمودی آشکار و بارز در زندگی آن حضرت(ص) داشته است، به گونه‌ای که سیره و منطق عملی رسول خدا(ص) پیوسته بر تفکر و تدبر در همه امور استوار بود.

روایت شده که «رسول خدا(ص) پیوسته اندوهگین به نظر می‌رسید و همواره تفکر می‌کرد و جز به نیاز سخن نمی‌گفت و بسیار سکوت می‌کرد.»[2] از امام حسن(ع) نیز روایت شده که فرمودند: «از دایی‌ام‌ - هند بن ابی‌هاله تمیمی- که توصیف کننده اوصاف رسول خدا(ص) بود از اوصاف رسول خدا(ص) پرسیدم، او گفت: .... سکوت رسول خدا(ص) بر چهار چیز بود: بردباری، دور اندیشی، اندازه‌نگاهداری و تفکر. سکوتش در اندازه‌نگاهداری از آن‌رو بود که همه مردم را به یک چشم ببیند و به گفتار همه به یک نحو گوش دهد؛ اما سکوتش در تفکر، آن بود که در چیزهای باقی و فانی فکر می‌کرد و بردباری و شکیبایی برای او با هم جمع شده بود، به همین سبب هیچ چیز او را به خشم نمی‌آورد...»[3]

ایشان(ص) این‌گونه بودند و مردم را نیز به تفکر فرا خوانده توصیه به تدبر می‌کردند. از امام صادق(ع) روایت شده که فرمودند: «مردی نزد رسول خاتم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله(ص) مرا نصیحت کن و اندرزی بده. حضرت(ص) فرمود: اگر نصیحتی کنم بدان عمل می‌کنی؟ آن مرد گفت: آری. رسول خدا(ص) دوباره پرسید: اگر نصیحتی به تو بکنم آن را می‌پذیری و بدان عمل می‌کنی؟ آن مرد گفت: بله. حضرت(ص) برای سومین بار این پرسش را تکرار فرمودند و آن مرد سائل بازهم گفت: آری. سپس پیامبر خدا(ص) فرمود: من به تو سفارش می‌کنم که هر گاه تصمیم بر انجام کاری گرفتی در عاقبت آن کار نیک بیندیش پس اگر عاقبت آن کار، رشد و هدایت بود، انجامش بده و اگر عاقبت آن ضلالت و گمراهی بود از انجام آن دست بکش و رهایش کن.»[4]

هم‌چنین، تفکر در سیره و گفتار نبی‌اکرم(ص)، از بزرگترین عبادت‌ها برشمرده شده است، ایشان(ص) در روایتی یک ساعت اندیشه کردن را بهتر از عبادت یک سال معرفی کردند[5] و در حدیثی دیگر تفکر را عبادتی برشمردند که از حیث عظمت، در میان عبادات مثل و همتایی ندارد.[6] ایشان نه تنها خود این‌ گونه بود، بلکه به شاگردان مکتبش نیز به خوبی آموخته بود که تدبر و تفکر را ارج نهاده، زندگی خود را آمیخته به تفکر قرار دهند. نقل است که از مادر ابوذر غفاری ـ صحابی بزرگ و یار ارزنده‌ی رسول گرامی اسلام(ص) ـ از عبادت ابوذر پرسیده شد، ایشان جواب دادند که: ابوذر روزها در گوشه‌ای از منزل می‌نشست و به تفکر می‌پرداخت.[7] از امام صادق(ع) نیز روایتی نقل شده که فرمودند: «کان اکثر عبادة ابی‌ذر رحمه الله التفکر و الاعتبار؛[8] بیشترین عبادت ابوذر تفکر و کسب عبرت بود.» رسول خدا(ص) راستگوترین مؤمنان در ایمان را کسی دانستند که بیشتر در امر دنیا و آخرتش بیندیشد.[9] ایشان(ص) خطاب به اصحاب و یاران خود می‌فرمودند: «عودوا قلوبکم الترقب و اکثروا التفکر و الاعتبار؛ دلهایتان را به مراقبه و بسیاری تفکر و عبرت‌گیری عادت دهید.»[10]

مجاری تفکر

رسول خدا(ص) مردم را به تفکر می‌خواندند و بر آن تأکید بسیار می‌ورزیدند. ایشان جهت اصلاح امور دنیوی و اخروی مسلمانان راه‌هایی برای تفکر برشمردند که در این‌جا به مواردی از آن اشاره می‌کنیم:

1/1خداشناسی

از جمله مواردی که رسول خدا(ص) مسلمانان را به تفکر در آن فراخوانده‌اند، اندیشه پیرامون شناخت خداوند متعال است. آن‌چه رسول خدا(ص) مردم را به تفکر در آن می‌خواند نه تعقل و تفکر در ذات الهی، بلکه اندیشه در صنع الهی است. چنان‌چه از روایات متعددی که از آن حضرت(ص) به ما رسیده است، بر عدم تفکر در ذات مقدس الهی تأکید بسیار شده آن را مایه گمراهی بشر خواندند. رسول خدا(ص) فرمودند: «تفکروا فی کل شیء و لا تفکروا فی ذات ‌الله؛ در هر چیزی تفکر کنید؛ اما در ذات خداوند اندیشه نکنید.»[11] و در روایتی دیگر بیان داشتند که: تفکروا فی الآلاء و لا تفکروا فی الله در نعمت‌های خداوند بیندیشید و در کنه ذات خدا نیندیشید.[12] از ابن‌عباس نیز نقل شده که گفت: «به همراه جمعی در مسجد حلقه زده بودیم که رسول خدا(ص) بر ما وارد شد. پیامبر خدا(ص) فرمود: چه می‌کنید؟ گفتیم: در خورشید اندیشه می‌کنیم که چگونه طلوع می‌کند و چگونه غروب می‌کند. حضرت(ص) فرمود: آفرین بر شما؛ این چنین باشید، در مخلوق تفکر کنید و در خالق تفکر نکنید.»[13] هم‌چنین از او روایتی دیگر نیز بیان شده که گفت: «گروهی در خدای عزوجل اندیشه می‌کردند، پس رسول خدا(ص) به آنان فرمود: در خلق خدا تفکر کنید نه در ذات خداوند، پس بدرستی که شما قادر به درکش نیستید.»[14]

2/1جهان‌شناسی

از دیگر اموری که رسول خدا(ص) آن را به عنوان مجاری تفکر مسلمانان، در نظر گرفته مردم را به اندیشه در آن فرا خواندند، تفکر در مصنوعات الهی است. با تفکر در جهان آفرینش به خوبی روشن می‌گردد که همه چیز نشانه اوست و عالم جلوه‌ای از ذات بی‌همتای اوست.

نقل شده که پس از نزول آیه «إنّ فی خلق السّموات و الارض و اختلاف الّلیل و النّهار لأیات لأولی الألباب* الّذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و علی جنوبهم و یتفکّرون فی خلق السّموات و الارض ربّنا ما خلقت هذا باطلاً سبحانک فقنا عذاب النّار؛ بدرستی که در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه‌هاى (روشنى) براى خردمندان است. همان‌ها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آن‌گاه که بر پهلو خوابیده‌اند، یاد مى‌کنند و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین مى‌اندیشند (و مى‌گویند:) بار الها! این‌ها را بیهوده نیافریده‌اى! منزهى تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!»[15] فرمودند: «ویل لمن قرأ هذه الآیات و لم یتفکر فیها؛ وای بر آن کسی که این آیات را بخواند و در آن نیندیشد و از آن عبرت نگیرد.»[16]

3/1انسان‌شناسی

تفکر درباره انسان و کسب معرفت، از سودمندترین و والاترین معرفت و بهترین راه در شناخت خداوند متعال است. از این‌رو رسول خدا(ص) ضمن نقل روایاتی مسلمانان را به لزوم اندیشه در باب معرفت نفس خوانده و بر شناخت خویشتن خود تأکید فراوان فرمودند، نقل است: «شخصی نزد رسول خدا(ص) آمده پرسید، راه شناخت حق چیست؟ رسول خدا(ص) پاسخ دادند: شناخت خود.»[17] پر واضح است که این شناخت جز از راه تفکر و اندیشه ممکن نیست. در روایتی دیگر نیز فرمودند: «من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ هر که خود را شناخت پروردگار خویش را نیز شناخته است.»[18]

4/1اندیشه در قرآن

رسول خدا(ص) تفکر و تدبر در قرآن و عبرت از آموزه‌های آن را مورد تأکید فراوان قرار داده، تدبر و تعقل در قرآن را عبادت برشمردند. از پیامبر خدا(ص) روایتی نقل شده که در آن حضرت(ص) فرمودند: «به چشمانتان بهره‌ای از عبادت برسانید؛ گفتند: چگونه بهره‌ای از عبادت برسانیم؟ فرمودند: با نگاه کردن به قرآن و تفکر در آن و عبرت‌گیری از عجائب آن.»[19]

5/1اندیشه در مرگ

مرگ نیز از جمله اموری است که رسول اکرم(ص) بر اندیشه در آن تأکید ورزیده‌اند. ایشان(ص) در ضمن توصیه‌هایشان به ابوذر غفاری فرمودند: «ای ابوذر هر گاه جنازه‌ای را همراهی کردی پس عملت در آن حال، تفکر باشد و فروتنی و بدان که تو نیز روزی به او ملحق خواهی شد.»[20] ایشان(ص) با فضیلت‌ترین اندیشه‌ها را اندیشه مرگ عنوان کرده فرمودند: «افضل التفکر ذکر الموت.»[21]

عبرت‌آموزی

سنت‌های حاکم بر تاریخ سنت‌های معین و ثابت‌اند؛ از این‌رو تاریخ گذشتگان و آن‌چه بر آنان رفته است، می‌تواند مایه پند، اندرز و سبب اصلاح امور مردم باشد. تفکر در سنن تاریخ موجب بصیرت و آگاهی انسانها است؛ از این‌رو با تفکر درست در تاریخ می‌توان از تغییرات و دگرگونی‌های زمانه اندرز گرفت و از هشدارهای روزگار بهره جست. رسول خدا(ص) مسلمانان را به عبرت‌گیری از حوادث و وقایع روزگار فرا خوانده فرمودند: «عبرت بگیرید از آنانی که پیش از شما بودند و کیفرهای عبرت‌آموز دیدند.»[22] ایشان ضمن موعظاتی به ابن‌مسعود به او چنین فرمودند: «از گذشتگان یاد کن و پادشاهان جابری که گذشتند، پس بدرستی که خداوند فرمود: و عاداً و ثمودا و اصحاب و الرّسّ و قرونا بین ذلک کثیراً؛ (هم‌چنین) قوم عاد و ثمود و اصحاب الرّس [گروهى که درختان صنوبر را مى‌پرستیدند] و اقوام بسیار دیگرى را که در این میان بودند، هلاک کردیم!»[23]-[24] رسول خدا(ص) خوشبخت‌ترین مردم را کسی دانستند که از دیگران عبرت بگیرد.[25]

نقل شده در جنگ احد عمرو بن عبدالله مکنی به ابوعزه شاعر به اسارت مسلمانان در آمد. او پیش از این یک بار در جنگ بدر نیز به اسارت مسلمانان در آمده بود؛ اما با عجز و لابه توانست محبت رسول خدا(ص) را نسبت به خود برانگیخته، آزاد شود ابوعزه گفت: «ای محمد(ص) [بار دیگر] بر من منت بگذار و آزادم کن.» پیامبر(ص) فرمود: «لا یلدغ المؤمن من حجر مرتین؛ مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود تو دیگر به مکه بر نخواهی گشت که به گونه‌هایت دست بکشی و بگویی دو بار محمد(ص) را مسخره کردم» آن‌گاه رسول خدا(ص) به عاصم بن ثابت دستور فرمود تا گردنش را بزند.[26]

امام صادق(ع) در کتاب مصباح الشریعة با بیان روایتی از رسول خدا(ص) درباره عبرت و ثمرات آن فرمودند:

«شخصی که به نظر عبرت می‌نگرد زندگی او در دنیا مانند زندگی کسی است که خواب می‌بیند و همانگونه که شخص نائم می‌بیند؛ ولی با بدن مس جسمانی نمی‌کند، آدم عبرت‌گیرنده نیز مطالبی را که درک می‌کند، قابل مشاهده و مس نیست و شخص عبرت‌گیرنده در اثر قبیح شمردن معاملات و کارهای آنان که فریفته زندگی دنیوی شده‌اند آنچه را که موجب حساب و عقاب و عذاب باشد از قلب و نفس خود پاک می‌کند و در مقابل آن توجه و اقبال به اعمالی می‌کند که وسیله قرب به خداوند متعال است و موجب خشنودی و عفو اوست و سپس به وسیله آب زوال موجبات عقاب و حساب را، پاک و شستشو می‌کند مواضعی را که در آن دنیا او را به سوی خود دعوت می‌کند و با مظاهر فریبنده‌اش خود را برایش می‌آراید. پس عبرت برای صاحبان خود سه اثر بر جای می‌گذارد:

اول: به حقیقت اعمال خود علم پیدا می‌کنند.

دوم: به آن‌چه که می‌دانند عمل می‌کنند.

سوم: به آن‌چه که آگاه نیستند عالم و مطلع می‌شوند.

عبرت نسبت به مقام زهد متأخر است و نسبت به مقام خشیت اول است پس زهد مقدمه مقام عبرت است و چون نظر انسان توأم با عبرت شد به مقام عظمت و جلال حق مطلع گشته و خشیت حاصل خواهد شد و تا انسان در نتیجه زهد قلب صاف و پاک و روشن پیدا نکرده است نخواهد توانست نظر عبرت داشته باشد خداوند متعال می‌فرماید: «پس عبرت بگیرید ای صاحبان چشم.» هم‌چنین فرمود: «بدرستی که چشم-هاى ظاهر نابینا نمى‌شود، بلکه دل‌هایى که در سینه‌هاست کور مى‌شود» پس هر که را که خداوند چشم دلش را باز کرد و چشمانش با عبرت بینا گردد برایش منزلتی رفیع و ملکی عظیم خواهد بود.» [27]

ثمرات تفکر

ثمرات تفکر و تدبر بسیار است. علم به احوال و اعمال و اشیاء محصول ویژه فکر است. کم‌گویی و سخن کوتاه کردن نیز از دیگر ثمرات تفکر است. انسانی که حقیقت تفکر را دریافته باشد، هرگز سخن به گزاف نمی‌گوید و جدال نمی‌کند و.... هم‌چنان‌که پیامبر خدا(ص) نیز چنین بود نقل است ایشان خود را از سه چیز به شدت دور نگه می‌داشت: «جدال و کشمکش، پرحرفی و ذکر سخنان بی‌فایده. »[28]

مقاله

نویسنده سيد علي اكبر حسيني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS