دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

یاد خدا را در زندگی زنده کنیم

No image
یاد خدا را در زندگی زنده کنیم

زندگی با یاد خدا یعنی در سراسر زندگی خود، خدا را مد نظر قرار داده و نهایت سعی خود را به کار گیریم تا رفتاری خداپسندانه داشته باشیم. نوع پوشش، نوع صحبت با دیگران، نوع معاشرت با والدین، نوع نگاه، دقت در معاشرت با نامحرم، و دیگر رفتارهای ما باید به گونه‌ای باشد که نشانی از بندگی ما در محضر خدای سبحان به همراه داشته و بتوانیم خود را عبد مطیع او بدانیم. امام صادق (ع) می‌فرماید: «کسی که یاد خدا را در میان غافلین فراموش نمی‌کند، [و در میان آنها به گناه و معصیت نمی‌افتد] همانند کسی است که در میان دشمنان خدا مشغول جهاد است.»[1] در این قسمت به صورت اختصار به چند مورد از رفتارهایی که یاد خداوند را در زندگی تقویت می‌کند اشاره می‌شود. رفتارهایی که می‌تواند سرآغازی باشد برای رسیدن به حضور قلب بیشتر در نماز:

احترام به والدین: والدین هر کس، اساس و ریشه جسمانی او هستند. کسی که به والدین خود بی‌احترامی می‌کند در واقع خود را بی‌ارزش و بنیان خود را سُست کرده است. شاید روی همین اساس باشد که در روایات می‌فرمایند: بی‌احترامی به والدین، عمر را کوتاه، و روزی ـ مادی و معنوی ـ را هم کم می‌کند. اگر کسی از روی خشم به والدین خود نگاه کند، خداوند او را از حوزه رحمت خود دور کرده و نمازش را نمی‌پذیرد.» [2]در مقابل کسی که حرمت «رَحِم» را نگاه داشته، و والدین خود را «محترم» می‌شمارد، در واقع به «رحمت» بی‌کران الهی وصل شده و بهره‌های مادی و معنوی فراوانی در این راه خواهد برد.

کنترل نگاه: کسی که چشم به حرام می‌دوزد، از نگاهش بهره‌ای جز «حسرت» و «اضطراب» نخواهد برد. چنین شخصی از خدا دور است و اهل آسمان هم او را شخصی «فاسق» و «خیانتکار» به شمار می‌آورند. نگاه حرام درون انسان را تیره از گناه و معصیت کرده و اجازه نمی‌دهد تا نور معنویت و یاد خدا در دل جای گیرد. در مقابل، کسی که به خاطر خدا چشم از حرام می‌پوشد، از درون احساس «عزت‌نفس» و «ارزشمندی» می‌کند. او به برکت بندگی خداوند، آنچنان جایگاه رفیعی برای شخصیت انسانی خود قائل است که روا نمی‌دارد با نگاه حرام از آن جایگاه عالی انسانی سقوط کرده و در پستی حیوانیت غوطه‌ور شود. خدای متعال در پاداش چنین شخصی، او را از دسیسه‌های شیطان در امان نگاه داشته و ایمانی به او عنایت می‌کند که شیرینی آن را با تمام وجود دریافت می‌کند»[3].

فرو خوردن خشم و غضب: یکی از مهمترین راه‌های نفوذ شیطان در انسان ـ خصوصا جوانان عزیز ـ راه خشم و غضب است. کسی که هنر کنترل خشم را در خود نهادینه نکند و از خود خویشتنداری نشان ندهد، ممکن است در امتحانی بزرگ گرفتار شده و کاری کند که جبران خسارت آن غیر ممکن باشد. چنین روحیه‌ای رحمت خداوند را از زندگی انسان دور می‌سازد و موجب قساوت قلب از یاد خدا می‌گردد. افرادی که گرفتار خشم و غضب هستند، معمولاً مبتلا به «خودخواهی» و «خودمحوری» بوده و ارزش کمتری برای افکار و سلایق دیگران قائلند. این افراد ممکن است در مقابل غریبه‌ها و فامیل‌های دور مجبور به خویشتنداری باشند؛ اما در برخورد با کسانی که معاشرت بیشتری با آنها دارند، نمی‌توانند واقعیت درونی خود را مخفی کنند. روی همین اساس است که پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: بهترین شما کسی است که با خانواده‌اش بهترین باشد[4]. دوری جستن از «خودخواهی» و رفتار «محترمانه» نسبت به دیگران، از مهمترین عوامل کنترل خشم و غضب است.پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «کسی که در عین قدرت بر خشم و انتقام، خشم خود را فرو برد، خداوند متعال به او امنیت و ایمانی عنایت می‌فرماید که شیرینی آن را در کام خود می‌یابد.»[5]

پرهیز از پرگویی: بسیاری از خطاها و گناهان انسان، از زبان او نشأت می‌گیرند. بزرگان علم اخلاق برای انسان ده‌ها گناه برشمرده‌اند که وزر و وبال آنها از راه زبان بر دامن او می‌نشیند. کسی که مراقب گفتارش نیست و پرگویی را پیشه خود می‌کند، همانند کسی است که با پای برهنه از میان زمین پر از خار و خاشاک عبور می‌کند. همانگونه که چنین شخصی با هر قدم سوزش خاری را در پای خود احساس می‌کند، شخص پرگو هم با هر بار تکلم، روح خود را آغشته به کدورت‌ها و تیرگی‌های جدیدی می‌بیند. پیامبر اکرم (ص) می‌فرماید: «در غیر از یاد خدا، زیاد سخن نگویید؛ زیرا پرگویی در غیر یاد خداوند، موجب قساوت قلب می‌شود و دورترین مردم از خدا، انسان قسیّ القلب است.»[6]

صراط مستقیم با قرآن کریم

دنیا، جای ساخته شدن و بزرگ شدن روح است. دنیا، مزرعه‌ای است که باید در آن عرق بریزی و تلاش کنی تا محصولش را در آخرت برداشت کنی. زاد و توشه سفر آخرت را باید از همین دنیا برداری. اینجا منزل موعظه است برای کسی که موعظه پذیر باشد. اینجا عبادتگاه دوستداران خداست و عاشقان او. دنیا «میدان مینی» است که فقط یک معبر دارد و منحرف شدن از آن معبر، یعنی، انفجار و نابودی. این معبر، همان صراط مستقیم است. صراط مستقیم، یعنی بندگی، یعنی تعبد و تسلیم. یعنی، تو عاشقی و خدا معشوق. ولی بدان، عجب معشوقی داری که خودش پیک می‌فرستد و تو را صدا می‌زند. به رسولش می­‌گوید: اگر بندگان من، دربارە من از تو پرسیدند، بگو من به آنها «از رگ گردن نزدیک‌ترم» و دعوت‌شان را پاسخ می‌گویم. ولی، ما مدعیان بی‌خبر، انگار که صدای او را نمی‌شنویم. او ما را صدا می‌زند و ما رو برمی‌گردانیم. او محبت و اظهار دوستی می‌کند و ما نمی­‌پذیریم. تو گویی که ما بر او منت داریم و از او طلبکاریم. آیا این است عاشقی؟! با این همه، او دست بردار نیست و قرآن کریم را ـ که مجموعه‌ای از دستورهای هدایتی اوست به سوی «معبر حقیقی» ـ برای ما فرستاده. همان قرآنی که برای همه عرصه‌های زندگی ما حرف دارد. در تمام مسائل ریز و درشت زندگی هرچه که نیاز داشتیم، بیان داشته است. و آن را برای آگاهی و بیداری ما فرستاده است، تا بندگی کنیم. خداوند، برای اینکه ما را آزمایش کند، گاهی اوقات دستورهایی می‌دهد که ما با عقل خودمان نمی‌توانیم فلسفه آنها را بفهمیم. گو اینکه او می­‌خواهد تعبد و تسلیم ما را بیازماید، تا ما راه بندگی کردن را بیاموزیم و با تمام ترفندها می‌خواهد ما را در این جهت تقویت کند، تا به سوی صراط مستقیم که همان معبر اصلی و حقیقی می‌باشد هدایت شده و با سرافرازی و سربلندی، در پیش معشوق ـ که همان خدای مهربان است حاضر شویم.

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS