دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

عقاید ماتریدیه (اثبات خدا) (beliefs metrid (proof of God

No image
عقاید ماتریدیه (اثبات خدا) (beliefs metrid (proof of God

نویسنده : محمد محسن مردانی

كلمات كليدي : اثبات خدا، برهان حدوث، برهان امكان و وجوب، برهان نظم، برهان شر

تعریف برهان

بُرهان یعنی دلیل روشن. حجّه نیز بمعنى دلیل است، فرق بین برهان و حجّه را باید از مادّه‌ اصلى آن دو پیدا کرد؛ حجّ در اصل بمعنى قصد است و برهان در اصل بمعنى روشنى و بیان می­باشد. دلیل را بواسطه‌ روشن بودن، برهان و بواسطه‌ دلالت بر مقصود، حجّه می­گویند.[1]

تمام فِرَق اسلامی برای اثبات وجود خدا براهینی را اقامه کرده­اند. در این بین ماتریدیه هم به براهینی که در بین عموم فرق رواج بیشتری داشته است تاکید بسیاری کرده است. هر چند شاید در نحوه تقریر با برخی دیگر از فرق هماهنگ نباشند اما در اصل اثبات با عموم آنها یکصدا هستند.

براهین ماتریدی در اثبات خدا

براهینی که ماتریدیه روی آن تاکید بیشتری دارد عبارتند از:

· برهان حدوث

· برهان وجوب و امکان

· برهان نظم

و براهینی که بیان نموده­اند ولی کمتر تاکید کرده­اند عبارتند از:

· برهان شر

· برهان تغییر

· برهان حی و میت

اکنون به تقریر ماتریدیه برای براهین خویش می پردازیم:

برهان حدوث

در بین متکلمان برهان حدوث از جایگاه خاصی برخوردار است. تمام براهینی که ابومنصور ماتریدی و پیروان او در بحث اثبات خدا اقامه کرده­اند به برهان حدوث برمی­گردد. خود ماتریدی تاکید دارد که اگر برهان حدوث نمی­بود دلیل دیگری برای اثبات وجود خدا، یافت نمی­شد.[2]

برهان حدوث در بین ماتریدیان بر دو مقدمه و یک نتیجه استوار شده است:

در صغری قیاس می­گوید: عالم با تمام اجزای خود حادث است و در کبری قیاس گفته می­شود: هر حادثی نیازمند مُحدث است و در نتیجه وجود خدا به منزله مُحدث برای جهان ثابت می­شود.

صغری قیاس را همه بدیهی می­گیرند و برای اثبات آن هیچ دلیل خاصی را بجز بحث جواهر و اعراض که در مقاله خداشناسی گذشت ارائه نمی­کنند و فقط از آن راه می­خواهند به حدوث عالم برسند.[3]

مقدمه دوم را برخی ماتریدیان مثل خود ابومنصور ماتریدی بدیهی دانسته و برای آن تقریری نیاورده­اند اما برخی دیگر به تبیین آن پرداخته­اند: «وجود امر مُحدث جایز است و امر جایزالوجود جایزالعدم هم هست و چیزی که وجود و عدمش جایز باشد وجودش مقتضای ذاتش نخواهد بود بلکه مقتضای غیر است و به اقتضای غیر پا به عرصه وجود نهاده است»[4] و لازمه آن غیر نیز، امری واجب الوجود است نه جایز الوجود. زیرا تسلسل لازم می­آید و آن واجب الوجود همانا خداوند قادر و خالق است.[5]

نکته قابل ذکر آن است که ماتریدیان برهان حدوث را برگرفته از آیاتی زیر می­دانند:

أَ وَ لَمْ یَنظُرُواْ فىِ مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شىَ‌ْء...[6]

آیا در ملکوت آسمانها و زمین و چیزهایى که خدا آفریده است نمى‌اندیشند؟

َنرُِیهِمْ ءَایَاتِنَا فىِ الاَْفَاقِ وَ فىِ أَنفُسِهِمْ حَتىَ‌ یَتَبَینَ‌َ لَهُمْ أَنَّهُ الحَْقُّ...[7]

به زودى نشانه‌هاى خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان مى‌دهیم تا براى آنان آشکار گردد که او حق است.

برهان وجوب و امکان

برخلاف ماتریدیه که برهان وجوب و امکان را در رده دوم براهین قرار می­دهند تقریبا بین تمام فلاسفه و متکلمین اسلامی این برهان، رده اول را در بین براهین داراست. زیرا برهان حدوث که از قدیمی­ترین براهین اثبات می­باشد از طرف مُلحدان با اشکالات مختلفی مواجه شد که البته از طرف متکلمان مسلمان جواب داده شد[8] ولی این مسئله متکلمان را بر آن داشت تا به یک برهان قویتر روی بیاورند که اشکالات قبلی را نیز نتوان به آن وارد کرد و به طرف برهان امکان و وجوب رفتند.

تقریر برهان وجوب و امکان

«وجود موجودات ممکن در عالم خارج دلیل بر وجود واجب خداوند است. زیرا اگر واجب الوجودی در کار نباشد وجود در موجود ممکن منحصر می­گردد و لازمه انحصار وجود در موجودات ممکن عدم تحقق هیچ موجودی در عالم خارج است. زیرا شئ ممکن، خودبخود نمی­تواند بوجود بیاید چنانکه نمی­تواند بطور مستقل و بدون اتکا به واجب چیز دیگری را ایجاد نماید. در نتیجه اگر واجب الوجود نباشد هیچ موجودی بالذات یا بالغیر تحقق نخواهد یافت».[9]

ماتریدیان در این برهان به همین اندازه بسنده کرده و به شرح و موشکافی آن نپرداخته­اند ولی متکلمین شیعی روی این برهان دقت نظر کافی را اعمال نموده و آن را به اشکال دقیقی بیان کرده­اند که برای دقت بیشتر می­توانید به کتاب شرح باب حادی عشر علامه حلی یا شرح فاضل مقداد و کتاب تجرید الاعتقاد شیخ طوسی مراجعه نمایید.

برهان نظم

این برهان که یکی از ساده­ترین و پرطرفدارترین براهین می­باشد با تمام اشکالاتی که بر آن وارد کرده­اند و جواب داده شده است هنوز جایگاه خود را از دست نداده است.

چون متقدمین ماتریدی اصل برهان را حدوث دانسته و تمام براهین را به آن بر می­گرداندند تصریحی به برهان نظم نکرده­اند ولی از مضمون کلامشان تلحویحاً می­توان آن را دریافت. اما متاخرین از ماتریدیه به بیان و تقریر برهان نظم پرداخته­اند بطوری­که از یک مقدمه حسی و یک مقدمه نظری و نتیجه تشکیل شده است.

«کسی که در شگفتی­های آثار و احوال پدید آمده در عالم طبیعت که در اِحکام و اتقان به درجه نهایت می رسند... تامل ورزد و اندکی از تفطن و زیرکی برخوردار باشد و تقلید، چشم بصیرت او را کور نکرده باشد ضرورتا درمی­یابد که این احوال و آثار شگفت انگیز جهان به واسطه نیرویی بسیط یا مرکب و بی­شعور نخواهد بود».[10]

نتیجه­ای که از این تقریر بدست می­آید این است که جهان دارای ناظمی هدفمند و با شعور است. اما اینکه این ناظم هدفمند همان واجب الوجود است یا نه نیاز به براهین دیگری دارد که در جای خود باید بیان شود.

برهان شر

در بین متکلمان همیشه وجود شر عاملی برای به چالش کشیدن متکلمان در اثبات وجود خدا بوده است ولی ماتریدی از همین شر برای وجود خدا به این تقریر استفاده نموده است:

«اگر عالم خود به خود به وجود آمده بود می­بایست هر چیزی برای خود بهترین و نیکوترین صفات و حالات را پدید می­آورد و در این صورت شرور و زشتیها وجود نمی­داشت و وجود اینها دلیل بر این است که جهان خود بخود بوجود نیامده بلکه به واسطه غیر از خود پدید آمده است».[11]

برهان تغییر

در این برهان عالم همواره در حال تغیر و دگرگونی است و تغیر نیازمند مغیری است که خود تغییر نپذیرد و نیازمند مغیر نباشد. از این روی تغییر در عالم هستی دلیلی بر وجود مغیر و صانع می باشد.[12]

برهان حی و میت

در تقریر این برهان اینگونه آمده است که هر موجود جاندار از آغاز کار خود و از پدید آوردن مانند خود و از اصلاح مفاسد خود عاجز است. پس روشن می­شود که این شیی جاندار از جانب غیر خود پدید آمده است.

البته ماتریدیان در زمینه اثبات وجود خدا براهین دیگری نیز آورده­اند که برگشت همه آنها به برهان حدوث بوده و بخاطر اطاله کلام از ذکر آنها خودداری می­نماییم.

مقاله

جایگاه در درختواره عقائد فرق

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

Powered by TayaCMS