23 فروردین 1396, 21:50
پرسش: انتظار حداقلي و حداکثري از دين به چه معنا است و آيا دين پاسخگوي تمامي نيازهاي فردي و اجتماعي انسان خواهد بود؟
پاسخ: به طور کلي، ديدگاه هاي مختلف در باب قلمرو دين را مي توان به دو ديدگاه عمده تقسيم کرد:
1- ديدگاه حداقلي؛ 2- ديدگاه حداکثري.
در اين حوزه هم عالمان مسلمان و هم دانشمندان غيرمسلمان اظهارنظر کرده اند.
نظريه دين حداقلی نظريه دين حداقلي، امروزه ميان روشنفکران و نوانديشان ديني رواج دارد. اينان با محصور کردن دين در سعادت آخرتي، منکر دخالت و حضور دين در عرصه اجتماع و امور سياسي هستند در واقع گستره دين در امور اجتماعي، سياسي، اخلاقي و فقهي را به حداقل مي رسانند و معتقدند شرع در اين موارد، حداقل هاي لازم را به ما آموخته است. در واقع، «بينش اقلي»، خود را در امور آخرتي محدود و منحصر کرده و در امور دنيايي هم به حداقل لازم، بسنده کرده اند و بدين طريق، دين را سکولاريزه کرده، به جدايي دين از سياست (يا دين و دنيا) قائل هستند. تلقي برخي روشنفکران از دخالت دين در عرصه هاي گوناگون نخست حداقلي است؛ يعني «خداوند اولاو بالذات دين را براي کارهاي اين جهاني و سامان دادن به معيشت درمانده ما در اين جهان فرو نفرستاده است. تعليمات ديني علي الاصول براي حيات اخروي جهت گيري شده اند؛ يعني براي تنظيم معيشت و سعادت اخروي هستند.» در نتيجه تمام آموزه هاي ديني اولاو بالذات براي آباد ساختن آخرت ما بيان شده و اهداف ديگري از جمله توصيه هاي بهداشتي، رواني، نيازهاي اقتصادي، فرهنگي و... ندارد. نظريه دين حداکثری در مقابل اين افراد، گروهي از متالهان مسيحي و مسلمان، وحي را جانشين همه معارف بشري اعم از علوم تجربي، اخلاقي و مابعدالطبيعي مي دانستند و بر اين باور بودند که خداوند هر آنچه نياز بشر بوده است را در کتاب مقدس آورده است. اين گروه که قلمرو حداکثري براي دين قائل شدند معتقدند که بايد صرفا شريعت را آموخت و نياز به فراگيري هيچ چيز ديگر حتي فلسفه نيست.(عقل و وحي در قرون وسطي، اتيل،ژيلسون، ص 5) در ديدگاه آخرت گرا از نظر دانشمندان مسلمان نقش دين در حيات دنيوي و معيشت اين جهاني به صورت امري طفيلي و بالعرض مي شود که در دعوت انبيا جايگاه عمده اي ندارد. اما نظريه آخرت گرايانه نزد برخي از معاصران مفهوم ديگري دارد؛ دين فقط براي آخرت است و امور مربوط به عالم سياست، حکومت، قدرت، اقتصاد، فرهنگ و... به خود مردم وانهاده شده است و تمام سخنان دين به عالم بعد از مرگ مربوط است در مقابل اين دو نگاه، ديدگاه جامع نگر است. ديدگاه جامع نگر در تفسير جهت گيري دعوت انبيا بر اين باور است که تعاليم پيامبران، همه شئون حيات بشر، اعم از زندگي دنيوي و اخروي را شامل است و پيامبر اسلام(ص) به دليل خاتميت، پيامي جامع و کامل براي بشر آورده است. تصوير غالب دانشمندان جامع نگر، از جامع و کامل بودن پيام رسول گرامي اسلام(ص) اين است که خداوند نه حداقل، بلکه حداکثر آنچه را که مورد حاجت بشر است بر وي ارزاني داشته است، بنابراين دين اسلام به همه نيازهاي آدمي پاسخگوست و هرکس با هر حاجتي به دين روي آورد، بي نصيب نخواهد بود. برخي از متکلمان متاخر و متفکران معاصري همچون امام خميني(ره)، علامه طباطبايي(ره) و... از کساني اند که به ديدگاه جامع نگر قايل هستند. استاد مطهري نيز از نظريه دين حداکثري دفاع کرده و از همگرايي و همسويي دين و دنيا سخن گفته و ديدگاهي جامع نگرانه در اين باب اتخاذ کرده است. روزنامه كيهان، شماره 21196 به تاريخ 10/8/94، صفحه 6 (معارف)
نظريه دين حداقلي، امروزه ميان روشنفکران و نوانديشان ديني رواج دارد. اينان با محصور کردن دين در سعادت آخرتي، منکر دخالت و حضور دين در عرصه اجتماع و امور سياسي هستند در واقع گستره دين در امور اجتماعي، سياسي، اخلاقي و فقهي را به حداقل مي رسانند و معتقدند شرع در اين موارد، حداقل هاي لازم را به ما آموخته است. در واقع، «بينش اقلي»، خود را در امور آخرتي محدود و منحصر کرده و در امور دنيايي هم به حداقل لازم، بسنده کرده اند و بدين طريق، دين را سکولاريزه کرده، به جدايي دين از سياست (يا دين و دنيا) قائل هستند.
تلقي برخي روشنفکران از دخالت دين در عرصه هاي گوناگون نخست حداقلي است؛ يعني «خداوند اولاو بالذات دين را براي کارهاي اين جهاني و سامان دادن به معيشت درمانده ما در اين جهان فرو نفرستاده است. تعليمات ديني علي الاصول براي حيات اخروي جهت گيري شده اند؛ يعني براي تنظيم معيشت و سعادت اخروي هستند.» در نتيجه تمام آموزه هاي ديني اولاو بالذات براي آباد ساختن آخرت ما بيان شده و اهداف ديگري از جمله توصيه هاي بهداشتي، رواني، نيازهاي اقتصادي، فرهنگي و... ندارد.
نظريه دين حداکثری در مقابل اين افراد، گروهي از متالهان مسيحي و مسلمان، وحي را جانشين همه معارف بشري اعم از علوم تجربي، اخلاقي و مابعدالطبيعي مي دانستند و بر اين باور بودند که خداوند هر آنچه نياز بشر بوده است را در کتاب مقدس آورده است. اين گروه که قلمرو حداکثري براي دين قائل شدند معتقدند که بايد صرفا شريعت را آموخت و نياز به فراگيري هيچ چيز ديگر حتي فلسفه نيست.(عقل و وحي در قرون وسطي، اتيل،ژيلسون، ص 5) در ديدگاه آخرت گرا از نظر دانشمندان مسلمان نقش دين در حيات دنيوي و معيشت اين جهاني به صورت امري طفيلي و بالعرض مي شود که در دعوت انبيا جايگاه عمده اي ندارد. اما نظريه آخرت گرايانه نزد برخي از معاصران مفهوم ديگري دارد؛ دين فقط براي آخرت است و امور مربوط به عالم سياست، حکومت، قدرت، اقتصاد، فرهنگ و... به خود مردم وانهاده شده است و تمام سخنان دين به عالم بعد از مرگ مربوط است در مقابل اين دو نگاه، ديدگاه جامع نگر است. ديدگاه جامع نگر در تفسير جهت گيري دعوت انبيا بر اين باور است که تعاليم پيامبران، همه شئون حيات بشر، اعم از زندگي دنيوي و اخروي را شامل است و پيامبر اسلام(ص) به دليل خاتميت، پيامي جامع و کامل براي بشر آورده است. تصوير غالب دانشمندان جامع نگر، از جامع و کامل بودن پيام رسول گرامي اسلام(ص) اين است که خداوند نه حداقل، بلکه حداکثر آنچه را که مورد حاجت بشر است بر وي ارزاني داشته است، بنابراين دين اسلام به همه نيازهاي آدمي پاسخگوست و هرکس با هر حاجتي به دين روي آورد، بي نصيب نخواهد بود. برخي از متکلمان متاخر و متفکران معاصري همچون امام خميني(ره)، علامه طباطبايي(ره) و... از کساني اند که به ديدگاه جامع نگر قايل هستند. استاد مطهري نيز از نظريه دين حداکثري دفاع کرده و از همگرايي و همسويي دين و دنيا سخن گفته و ديدگاهي جامع نگرانه در اين باب اتخاذ کرده است. روزنامه كيهان، شماره 21196 به تاريخ 10/8/94، صفحه 6 (معارف)
در مقابل اين افراد، گروهي از متالهان مسيحي و مسلمان، وحي را جانشين همه معارف بشري اعم از علوم تجربي، اخلاقي و مابعدالطبيعي مي دانستند و بر اين باور بودند که خداوند هر آنچه نياز بشر بوده است را در کتاب مقدس آورده است. اين گروه که قلمرو حداکثري براي دين قائل شدند معتقدند که بايد صرفا شريعت را آموخت و نياز به فراگيري هيچ چيز ديگر حتي فلسفه نيست.(عقل و وحي در قرون وسطي، اتيل،ژيلسون، ص 5)
در ديدگاه آخرت گرا از نظر دانشمندان مسلمان نقش دين در حيات دنيوي و معيشت اين جهاني به صورت امري طفيلي و بالعرض مي شود که در دعوت انبيا جايگاه عمده اي ندارد. اما نظريه آخرت گرايانه نزد برخي از معاصران مفهوم ديگري دارد؛ دين فقط براي آخرت است و امور مربوط به عالم سياست، حکومت، قدرت، اقتصاد، فرهنگ و... به خود مردم وانهاده شده است و تمام سخنان دين به عالم بعد از مرگ مربوط است در مقابل اين دو نگاه، ديدگاه جامع نگر است. ديدگاه جامع نگر در تفسير جهت گيري دعوت انبيا بر اين باور است که تعاليم پيامبران، همه شئون حيات بشر، اعم از زندگي دنيوي و اخروي را شامل است و پيامبر اسلام(ص) به دليل خاتميت، پيامي جامع و کامل براي بشر آورده است. تصوير غالب دانشمندان جامع نگر، از جامع و کامل بودن پيام رسول گرامي اسلام(ص) اين است که خداوند نه حداقل، بلکه حداکثر آنچه را که مورد حاجت بشر است بر وي ارزاني داشته است، بنابراين دين اسلام به همه نيازهاي آدمي پاسخگوست و هرکس با هر حاجتي به دين روي آورد، بي نصيب نخواهد بود.
برخي از متکلمان متاخر و متفکران معاصري همچون امام خميني(ره)، علامه طباطبايي(ره) و... از کساني اند که به ديدگاه جامع نگر قايل هستند.
استاد مطهري نيز از نظريه دين حداکثري دفاع کرده و از همگرايي و همسويي دين و دنيا سخن گفته و ديدگاهي جامع نگرانه در اين باب اتخاذ کرده است.
روزنامه كيهان، شماره 21196 به تاريخ 10/8/94، صفحه 6 (معارف)
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان