ازدواج در اسلام تنها يک قرارداد همانند ديگر قراردادهاي اقتصادي و اجتماعي و سياسي که نوعي بده بستان و داد و ستد است نمي باشد، بلکه در اسلام ازدواج به تعبير قرآن و پيامبر اکرم(ص) يک سنت است. در آموزه هاي وحياني اسلام وقتي از سنت سخن مي گويند يک مفهوم خاص از آن اراده مي شود که شامل سنت هاي حاکم بر هستي همانند قوانين حاکم بر طبيعت و تشريعات ديني است.
سنت همان شيوه و سيره اي است که پيامبر(ص) براي تزکيه و تعليم مکارم اخلاقي در پيش گرفته تا انسان به مقام الهي خود و خلافت خداوندي دست يابد. از اين رو سنت ها در اسلام معنا و مفهوم خاصي پيدا مي کند. اينکه پيامبر(ص) مي فرمايد: النکاح سنتي فمن رغب عن سنتي فليس مني ؛ نکاح سنت من است و هر کسي از آن روبرگرداند، از من نيست، به اين معناست که نکاح و زناشويي در اسلام يک ادب و رفتار ديني است و به حکم آيه 21 سوره احزاب مؤمنان بايد همه زندگي خودشان را با زندگي پيامبر(ص) تطبيق دهند و از ايشان الگوبرداري کنند؛ زيرا ايشان اسوه حسنه انسانيت است.
تأکيد بر سنت بودن ازدواج، آن را از حالت عقدهاي معمولي و بده بستان ها خارج مي کند؛ زيرا اگر مراد همان ازدواجي باشد که ديگران نيز پيش از آن انجام مي دادند که ديگر معنا ندارد پيامبر(ص) ازدواج را جزو سنت هاي خود بداند، بلکه بايد بگويد ازدواج سنت انساني بلکه حيواني است؛ زيرا ديگر موجودات هم زوج و جفت و ازدواج دارند.
در جوامع و شرايع ديگر از آدم(ع) تا خاتم(ص) نيز ازدواج بوده است پس چگونه ممکن است پيامبر آن را سنت خود بداند. اينکه ازدواج سنت پيامبر(ص) مي شود به خاطر همان ويژگیهایی است که در اسلام و شريعت پيامبر(ص) براي ازدواج مطرح شده است.
از مهم ترين ويژگیهای سنت نکاح در اسلام اين است که در اسلام نکاح بر پايه مودت و رحمت و براي کسب سکونت و آرامش انسان صورت مي گيرد. ازدواج در اسلام تنها يک عمل زناشويي و جنسي و حتي براي توالد و تناسل صرف نيست هر چند که بايد آنها نيز مراعات شود تا سنت به طور کامل صورت گيرد.
وقتي مباني ازدواج در سنت پيامبر(ص) مودت و رحمت و سکونت باشد، ديگر بده بستان معنايي ندارد و حتي بايد گفت که مهريه و صداق مانند آن نيز جايگاه خودش را از دست میدهد و بر همين اساس بهترين زن، کم مهريهترين آنها معرفي مي شود؛ زيرا مسئله اقتصاد و مال مطرح نيست.
ديگر آنکه سنت ازدواج در اسلام زماني با عدالت وقانون و انصاف گره مي خورد که مشکلي پيش آيد وگرنه تا پيش از آن بايد همه چيز را براساس احسان و مکارم اخلاقي و عفو و گذشت و ايثار و مانند آن مديريت و مهار کرد.
آسان گيري در همه ابعاد آن نقش اساسي پيدا مي کند و شخص از آغاز يعنی خواستگاري تا پايان عمر بايد با آسان گيري، زندگي را سامان دهد. خانواده ها نيز بايد اين گونه عمل کنند و روي مسائل مالي کمتر توجه و اهتمام ورزند و نه تنها خانواده ها و حتي حاکم شرع و دولت نيز زمينه ازدواج را فراهم آورند و در اين کار بزرگان پيش قدم شوند بلکه بايد براساس آيات قرآن در مسئله مالي به جاي جيب به خزائن رحمت الهي توجه کنند و به اميد فضل الهي و غناي او اقدام کنند تاخداوند به فضل خويش آنان را غني سازد:(ان يکونوا فقراء يغنهم الله من فضله /نور 32).
اين بدان معناست که در اسلام مسائل مالي بسيار کم اهميت است و همان طوري که گفته شد بايد محور زندگي زناشويي بر پايه محبت و مودت و رحمت باشد.
پس در برگزاري جشنها و وليمه دادن نيز بايد به جاي هزينه هاي مالي سنگين به شيوههایی رو آورد که موجب صله رحم و مودت و محبت شود نه آنکه از همان اول شخص را زير بار فشار اقتصادي قرار دهند و هزينه هاي سنگيني را در قالب وام و مانند آن برداماد يا خانواده اش تحميل کنند.
البته در اسلام جهيزيه بر عهده داماد است. اما اگر در ايران جهيزيه برعهده عروس گذاشته شده نبايد سخت گيري شود؛ زيرا اولاً گردن عروس و خانواده اش نيست؛ زيرا بده بستان نيست و ديگر اينکه اصولاً مسئوليت هاي اقتصادي بر عهده مرد است و خداوند او را ستون و قوام خانواده قرار داده است. پس اگر از عروس جهيزيه مي خواهند خلاف سنت پيامبر(ص) رفته اند.
بايد اين سنت غلط ريشه کن شود وداماد بايد بکوشد اندک اندک سرمايه زندگي جمع کند تا توقع دختران و پسران نيز افزايش نيابد و فشار اقتصادي تحميل بر خانواده ها نشود.
اگر بخواهيم ازدواج آسان داشته باشيم و به ازدواج محبت و مودت و رحمت برسيم بايد تغيير ماهوي و کلي در قوانين و سنت هاي ازدواج پديد آوريم. بنابراين تنها با الگو برداري از پيامبر(ص) و سنت هاي ايشان است که مي توانيم به ازدواج آسان برسيم وگرنه با اين سنتهای کهنه و بیمنطق حاکم بر جامعه فعلي و تقليدهاي کورکورانه چيزي جز ازدواج سخت نخواهيم داشت.
روزنامه كيهان، شماره 21158 به تاريخ 24/6/94، صفحه 8 (معارف)